با پرایس اکشن تریدینگ در هر بازاری، معاملات خود را به آسانی انجام دهید
اگر شما هم جز افرادی هستید که در بازار ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند با اهمیت آمار و نمودار قیمتها آشنا هستید. عدهای از معاملهگران ارزهای دیجیتال برای انجام معاملات، تنها به نوسانات قیمت، حجم معاملات و الگوهای نموداری برای انتخاب بازارهای مختلف و ورود به آنها بسنده میکنند. این روش انجام معامله را پرایس اکشن و به کسانی که به این شیوه، معاملات خود را انجام میدهند پرایس اکشن تریدر میگویند. معاملات پرایس اکشن جزییات و ویژگیهای زیادی دارد که در ادامه مطلب به آنها اشاره خواهیم کرد. همراه ما باشید.
معاملات پرایس اکشن با سایر معاملات بازار ارزهای دیجیتال چه تفاوتی دارد؟
برای تمام افرادی که به واسطه صرافیهای ارز دیجیتال در این بازار پر رقابت سرمایهگذاری کردهاند بررسی نمودار نوسانات قیمت برای انجام معاملاتی پر بازده اهمیت زیادی دارد. کسانی که به روش پرایس اکشن، معاملات خود را انجام میدهند از اندیکاتور و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده نمیکنند. پرایس اکشن تریدرها با بررسی نمودار نوسانات قیمت فقط به دنبال پیدا کردن قیمت حمایت و مقاومت هستند تا در فرصت مناسب بتوانند از شرایط بازار سود کسب کنند.
سایر روشهایی که برای انجام معاملات انتخاب میشود تنها به آگاهی از شرایط فعلی بازار بسنده نمیکنند و به دنبال پیشبینی وضعیت بازار در روزها و ماههای آینده به کمک اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها معمولا چند روز از نوسانات بازار عقبتر هستند و برای انجام معاملات لحظهای گزینه مناسبی محسوب نمیشوند. تاخیر اندیکاتورها در بروزرسانی قیمت نمودارهای تحلیل به معنای مناسب نبودن استفاده از آن برای انجام معاملات لحظهای نیست اما شیوه پرایس اکشن برای معاملات لحظهای با دقت و سرعت بیشتری عمل خواهد کرد.
برای پرایس اکشن تریدینگ از چه ابزار و الگوهایی استفاده میشود؟
برای انجام معاملات پرایس اکشن باید الگوهای قیمت ارزهای دیجیتال را به کمک ابزار و شیوههای مخصوصی مشاهده کرد. از مهمترین ابزار برای بررسی معاملات پرایس اکشن میتوان به نمودارهای میلهای، نمودار شمعی ژاپنی و سویینگ اشاره کرد. همچنین از نرمافزارهایی مثل متا تریدر، ترید استیشن و نینجا تریدر میتوان برای تحلیل پرایس اکشن استفاده کرد. نمودارهای شمعی نیز نقش مهمی را در برای انجام معاملات به شیوه پرایس اکشن ایفا میکنند که باید نحوه کار با آنها را یاد بگیرید.
آشنایی با مزایای پرایس اکشن برای انجام معاملات
معاملات پرایس اکشن مزایای زیادی خواهند داشت که فقط در صورت تمرین و کسب مهارت به سوددهی خواهد رسید.
- پرایس اکشن سرعت بسیار بالایی دارد و معاملات آن براساس قیمت لحظهای بازار انجام خواهد شد. بنا بر این برای معاملات پرایس اکشن نیازی به داشتن اطلاعات درباره وضعیت قبلی بازار نخواهید داشت.
- تنها شیوهای که برای انجام معامله در بازارهای مختلف مثل بورس، کریپتوکارنسی و حتی کالا میتوان از آن استفاده کرد پرایس اکشن است.
- پرایس اکشن شیوهای رایگان برای انجام معاملات است و به جز نرمافزارهایی که در قسمت قبلی به آنها اشاره کردیم به نرمافزار دیگری نیاز ندارد.
- خروجی معاملاتی که با روش پرایس اکشن انجام میشوند نسبت به معاملاتی که با اندیکاتور انجام میشود مطلوبتر است و معمولا بازدهی بیشتری دارد.
معایب شیوه پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن نیز مانند تمام روشها و شیوههای معاملاتی ممکن است معایبی داشته باشد. البته باید در نظر گرفت که انجام معاملات به صورت ناگهانی و با تکیه بر تغییرات تصادفی نمودار نوسانات قیمت میتواند کمی ریسک انجام معاملات پرایس اکشن را بالا ببرد.
- اتوماتیک سازی فرآیند پرایس اکشن دشوار است. شما باید به صورت مداوم الگوها و نمودارها را چک کنید کنید تا در لحظه مناسب، معامله را انجام دهید.
- روی پرایس اکشن به عنوان یک استراتژی کامل برای خرید و فروش نمیتوانید حساب باز کنید و باید ریسک شکست معامله را فقط در صورت استفاده از پرایس اکشن بپذیرید.
- احتمال افت قیمت بلافاصله پس از فروش در معاملات پرایس اکشن وجود دارد. برای مثال فرض کنید در بازار ارزهای دیجیتال، پس از خرید BTC و تبدیل بین کوین به دلار به طور ناگهانی ارزش بیت کوین بالا میرود و شما با فروش ارز موجود در کیف پول خود ضرر میکنید.
مفهوم اینساید بار و اوتساید بار در نمودار پرایس اکشن چیست؟
کسانی که قصد حضور در بازار ارزهای دیجیتال و خرید بیت کوین در ایران را دارند برای انجام معاملات پرایس اکشن ابتدا باید با اصطلاحات مهم و اساسی آن آشنا شوند. در نمودار نوسانات قیمت برای انتخاب بازهای مشخص برای انجام معامله نمودار را به بخشهای کوچیکتری به نام شمع تقسیم میکنند. هر شمع، مشخص کننده بازه زمانی و قیمت خاصی است که بر اساس آنها میتوان وضعیت نمودار را تحلیل کرد. به قسمت خارجی بالا و پایین شمع، سایه و به بازهای که شمع در آن قرار دارد بدنه شمع گفته میشود. در شمع بیرونی یا حالت اوتساید بار، شمع مد نظر از شمع قبلی خود بزرگتر و در نمودار بالاتر از آن قرار میگیرید. بدنه شمع داخلی یا اینساید بار از شمع قبلی کوچکتر است و حداکثر مقدار شمع داخلی از شمع خود کمتر و حداقل مقدار آن از شمع قبلی بیشتر است.
تحلیل وضعیت شمعها و چگونگی روند بازار
محل قرارگیری شمعها در بررسی وضعیت بازار و تحلیل تکنیکال تاثیر دارد. برای مثال زمانی که شمعی در یک طرف سایه ندارد یعنی میزان خرید و فروش در آن زمان یکسان بوده است یا زمانی که پرایس اکشن در وسط نمودار اتفاق بیافتد تریدرها آن را نادیده میگیرند. بررسی وضعیت نمودارها و معاملات با الگوهای مختلف چارت مشخص کردن خروجی از آنها یکی از مهمترین مباحث تحلیل تکنیکال است. اگر نمیدانید که تحلیل تکنیکال چیست و آن را چگونه باید انجام داد همین حالا روی لینک کلیک و مقاله مربوط به آن را مطالعه کنید.
آشنایی با مهمترین اصطلاحات پرایس اکشن
برای تسلط به روشهای انجام معاملات پرایس اکشن باید با اصطلاحات مهم و کاربردی آن آشنا شویم و پس از آن شروع به یادگیری کنیم.
علاوه بر شیوه پرایس اکشن، کلمه روند از مهمترین اصطلاحات ترید ارز دیجیتال نیز محسوب میشود. روند دوع نوع دارد و به صورت نزولی یا صعودی تعریف میشود. سادهترین راه برای تشخیص روند نمودار بررسی شیب آن از روی نمودار است. اگر کف شمعها را به ترتیب به یکدیگر متصل کردید و خطی با شیب مثبت یا رو به بالا ایجاد شوند روند صعودی و در غیر این صورت روند نمودار نزولی است.
پولبک
پولبک جایی است که روند مشخصی در نمودار دچار وقفه یا تغییر میشود اما تغییر مد نظر از نقطه شروع روند یا نقطه شکست آن فراتر نخواهد رفت. زمانی که در یک نمودار، پولبک وجود داشته باشد افراد برای ورود به بازار و حرکت در جهت روند باید جهت روند را مد نظر قرار دهند. اگر پولبک در روند نزولی اتفاق افتاد تعداد کفهای سطح پایینتر و در روندهای صعودی تعداد سقف یا حداکثر مقادیر سطح بالاتر باید شمرده شوند.
اسپایک
نقطه ابتدایی روند که نمودار به سرعت با شیب صعودی حرکت میکند اسپایک نام دارد. اسپایک معاملات با الگوهای مختلف چارت معمولا با شروع روز و شروع انجام معاملات ایجاد میشود و بعد با سرعتی کمتر وارد کانالی باریک میشود. پس از شکسته شدن کانال، نمودار دچار پولبک و به نقطه اسپایک باز خواهد گشت و وارد محدوده معاملاتی خواهد شد.
معاملهگر به دام افتاده
به کسانی بدون دریافت تاییدیه و با سیگنالهای ضعیف وارد بازار شدهاند معاملهگر به دام افتاده گفته میشود. چنین افرادی در حالت ضرردهی هستند و در صورتی که میزان ضرر آنها از حد مجاز ضرر بیشتر شود دیگر اجازه انجام معامله را نخواهند داشت.
سویینگ
سویینگ به معنای تست کردن قیمت مقاومت، حمایت یا روندهای تثبیت است. سویینگ در روند نزولی یعنی کف شمع بعدی پایینتر از شمع فعلی است و بعد از آن پولبک انجام میگیرد. پس از پولبک نمودار در کف شمع بعدی که پایینتر قرار گرفتهاست تمام میشود که به این روند Swing Low و به حالت عکس آن Swing High گفته میشود.
شمع برگشتی
آخرین اصطلاح پرایس اکشن که یکی از مهمترین اصطلاحات آن محسوب معاملات با الگوهای مختلف چارت میشود شمع برگشتی نام دارد. شمع برگشتی نشان دهنده این است که به زودی جهت روند بهطور کامل عوض خواهد شد. در شمع برگشتی نزولی، اگر حداقل یا حداکثر مقدار شمع بعدی، پایینتر یا بالاتر از حالت طبیعی شکل بگیرد احتمال برگشت وجود خواهد داشت. در برگشت صعودی، سایهای که زیر کف شمع قرار میگیرد از شمعهای قبلی پایینتر است.
همراه با نوبیتکس، امنترین مبادلات ارزی را در ایران انجام دهید
نوبیتکس یکی از امنترین و بزرگترین صرافیهای ارز دیجیتال در ایران است که بستر مناسبی را برای انجام مبادلات ارزی در ایران فراهم کرده است. برای استفاده از خدمات نوبیتکس کافی است وارد صفحه اصلی سایت شوید و فرم ثبت نام را تکمیل کنید. هدف ما جلب رضایت و ارائه خدمات به هموطنان عزیز و گرانقدرمان است.
الگوهای های شمعی (کندل استیک) در تحلیل تکنیکال
الگوهای کندل استیک (نمودارهای شمعی) بیش از ۱۰۰ سال است که از کشور ژاپن سرچشمه میگیرد، قبل از آنکه غربی ها نمودارهای میله ای و نقطه ای شکل را ایجاد کنند. در دهه ی ۱۷۰۰ یک مرد ژاپنی به نام Homma متوجه شد درحالی که بین قیمت عرضه و تقاضای برنج ارتباط وجود دارد، بازارها نیز به شدت تحت تاثیر هیجانات تجار قرار گرفتند.
کندل استیک ها، هیجانات را به صورت تصویری از اندازه قیمت که در رنگ های مختلف در حرکت است بیان می کند. معامله گران از الگوهای های شمعی برای تصمیم گیری در معادلات که بر مبنای الگوهای منظم در حال انجام است، استفاده می کنند به طوریکه به پیش بینی جهت کوتاه مدت قیمت نیز کمک می کنند.
مطالب کلیدی :
- الگوهای کندل استیک توسط معامله گران ،برای تعیین حرکت احتمالی قیمت بر اساس الگوهای گذشته، استفاده می شود.
- الگوهای شمعی هنگام معامله بسیار سودمند هستند زیرا چهار نقطه ی قیمتی ( باز، بسته، بالا، پایین) را در طول مدت زمانی که معامله گر مشخص می کند، نشان میدهد.
- بسیاری از الگوریتم های موجود در معاملات الگوریتمی مبتنی بر همان اطلاعات قیمت هستند که در نمودار کندل استیک نشان داده شده اند.
- معامله کردن اغلب با هیجانات و احساسات دیکته می شود که می توانید آن را در نمودار های شمعی مورد مطالعه قرار دهید.
اجزاء موجود در الگوهای های شمعی
درست مانند نمودار میله ای، الگوهای کندل استیک روزانه قیمت های روز بازار را در حالت های باز، بسته، بالا و پایین نشان می دهند. الگوهای های شمعی یک قسمت گسترده دارد که به آن بدنه ی اصلی (real body) می گویند. این بدنه ی اصلی نشان دهنده ی دامنه ی قیمت بین باز و بسته ی معاملات آن روز است. هنگامی که بدنه ی اصلی پر یا سیاه می شود ، این بدان معنی است که قیمت بسته شده پایین تر از قیمت باز آن بوده است. اگر بدنه ی اصلی خالی باشد بدان معناست که قیمت بسته شده بالاتر از باز شده ی آن بوده است.
معامله گران می توانند این رنگ ها را در بستر معاملات خود تغییر دهند به عنوان مثال، یک کندل پایین به جای رنگ مشکی غالباً قرمز است و یک کندل بالا اغلب به جای رنگ سفید به رنگ سبز سایه انداخته می شوند.
مقایسه ای بین نمودار های شمعی و نمودارهای میله ای
درست در بالا و پایین بدنه ی اصلی سایه ها یا فتیله ها قرار دارند. سایه ها قیمت های بالا و پایین معاملات آن روز را نشان می دهند. اگر سایه ی بالایی روی شمع (کندل) پایین کوتاه باشد نشانگر آن است که قیمت های باز شده در آن روز نزدیک به اوج بوده است. یک سایه ی بالایی کوتاه در یک روز نشان می دهد که قیمت های بسته شده نزدیک به اوج است. رابطه ی بین روزهای باز،. بسته،. بالا و پایین، ظاهر الگوهای کندل استیک روزانه را مشخص می کند. بدنه ی اصلی می توانند بلند یا کوتاه، سیاه یا سفید باشند. سایه ها می توانند طولانی یا کوتاه باشند.
نمودارهای میله ای و نمودارهای شمعی همان اطلاعات را نشان می دهند ، فقط به روشی متفاوت. الگوهای کندل استیک به دلیل برنامه نویسی رنگ در میله های قیمت و همین طور بدنه ی اصلی ضخیم تر ،بصری تر هستند که بهتر است تفاوت بین قیمت باز و بسته شده را برجسته کنند.
نمودار بالا همان صندوق قابل معامله در بورس (ETF) را در مدت مشابه زمانی نشان می دهد. نمودار پایین از میله های رنگی استفاده می کند درحالی که نمودار بالا از کندل استیک های رنگی استفاده می کند. برخی معامله گران ترجیح می دهند ضخامت بدنه ی اصلی را ببینند در حالی که برخی دیگر نمای تمیز نمودارهای میله ای را ترجیح می دهند.
الگوهای های شمعی پایه
الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال به وسیله ی حرکات بالا و پایین در قیمت ایجاد می شوند. در حالی که این حرکات قیمت گاهی اوقات تصادفی به نظر می رسند، و در زمان هایی دیگر ،آن ها الگوهایی را تشکیل می دهند که معامله گران از آنها جهت تحلیل بنیادی یا اهداف معاملاتی استفاده می کنند. الگوهای های شمعی زیادی وجود دارد. در اینجا نمونه هایی را برای شروع کار شما معرفی می کنیم.
الگوها به دو قسمت صعودی و نزولی تقسیم می شوند. الگوهای صعودی نشان می دهد که احتمالاً قیمت رو به افزایش است، در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده ی سقوط احتمالی قیمت است. هیچ الگویی تمام مدت کار نمی کند زیرا الگوهای کندل استیک تمایلات در حرکت قیمت را نشان می دهد و تضمینی نمی کند.
الگوهای های شمعی از نوع پوشاننده ی نزولی (Bearish Engulfing Pattern)
این نوع از الگوهای کندل استیک برای زمانی است که فروشندگان از خریداران پیشی می گیرند و یک الگوی پوشاننده ی نزولی در روند صعودی شکل می گیرد. این عمل توسط یک بدنه ی اصلی بلند قرمز که دربرگیرنده ی بدنه ی اصلی سبز کوچک است صورت گرفته است. این الگو نشان می دهد که فروشندگان به اوضاع کنترلی خود برگشته اند و اینکه قیمت می تواند به سمت کاهش ادامه دار باشد.
الگوهای های شمعی از نوع پوشاننده ی صعودی (Bullish Engulfing Pattern)
الگوی پوشاننده در سمت صعودی بازار زمانی اتفاق می افتد که خریداران از فروشندگان پیشی بگیرند. و این توسط یک بدنه ی اصلی سبز بلند که دربرگیرنده ی بدنه ی اصلی قرمز کوچک است در نمودار منعکس می شود. و الگوهای کندل استیک در این حالت می توانند دارای قیمت بالاتر باشند.
الگوهای کندل استیک از نوع ستاره عصرگاهی نزولی (Bearish Evening Star)
ستاره ی عصرگاهی یک الگوی ممتاز است و توسط آخرین کندل در الگوی آغازین، و در زیر بدنه ی اصلی کوچک روز گذشته ،مشخص می شود. بدنه ی اصلی کوچک می تواند یکی از دو رنگ قرمز یا سبز باشد. آخرین کندل در بدنه ی اصلی کندل دو روز قبل، عمیقا بسته می شود. این نمونه از الگوهای های شمعی نشان دهنده ی یک جایگاه ویژه برای خریداران و فروشندگان در جهت دست گرفتن کنترل شرایط و مدیریت سرمایه است که سبب توسعه ی فروش بیشتر می شود.
الگوها از نوع هارامی نزولی (Bearish harami)
هارامی نزولی یک بدنه ی اصلی کوچک (قرمز) که کاملا درون بدنه ی اصلی روز قبل است . این الگویی نیست که زیاد به آن عمل کنیم اما یکی از آن هایی است که لازم است به آن تماشا کنیم به طوریکه الگوی عدم اطمینان از طرف خریداران را نشان می دهد. اگر قیمت پس از آن به سمت بالا ادامه یابد ،ممکن است همه با روند صعودی مطابقت داشته باشند اما یک کندل پایین در زیر این الگو نشانگر یک اسلاید بیشتر است.
الگوهای های شمعی از نوع هارامی صعودی (Bullish harami)
این نوع از الگوهای کندل استیک برعکس هارامی نزولی می باشد. روند نزولی در جریان است و یک بدنه ی اصلی کوچک (سبز) در داخل بدنه ی اصلی بزرگ روز قبل ایجاد می شود. و این به تکنسین می گوید که روند در حال توقف است و اگر یک روز دیگر دنبال شود می توان صعود بیش تری داشت.
الگوها از نوع صلیب هارامی نزولی (bearish harami cross)
صلیب هارامی نزولی در یک روند رو به بالا اتفاق می افتد جایی که کندل بالایی توسط یک doji دنبال می شود. به طوری که در این حالت الگوهای های شمعی قیمت باز شده و بسته شده ی برابر دارد. doji در بدنه ی اصلی دوره ی قبل است. و همه ی پیامدها نیز همانند هارامی نزولی است.
الگوها از نوع صلیب هارامی صعودی (Bullish harami cross)
صلیب هارامی صعودی در روند نزولی رخ می دهد جایی که یک کندل پایین توسط یک doji دنبال می شود. Doji در بدنه ی اصلی دوره ی قبل است و همه ی پیامدها نیز همانند هارامی صعودی می باشد.
انواع نمودار در فارکس و نحوه خواندن آنها
در این مقاله از مقالات آموزش فارکس قصد داریم شما را با انواع نمودار در فارکس آشنا کنیم. برای مطالعه نحوه حرکت یک جفت ارزی، به روشی نیاز است تا بتوانیم رفتار حال و گذشته قیمت آن را بررسی کنیم. نمودار ها برای چنین کاری ساخته شدند. در این مقاله با انواع نمودار فارکس و نحوه تفسیر آن آشنا می شویم.
یک نمودار یا تخصصی تر بگوییم ، یک نمودار قیمتی ، نخستین ابزاری است که هر معامله گری که از تحلیل تکنیکال استفاده می کند نیاز به یادگیری آن دارد.
یک نمودار در واقع نمایش تصویری قیمت یک جفت ارزی در یک بازه زمانی مشخص است.
نمودار در واقع عملکرد معاملاتی را که طی یک دوره معاملاتی (چه بازه 5 دقیقه ، یا 4 ساعته ، و یا روزانه و هفتگی) رخ می دهد ، به تصویر می کشد.
با استفاده از داده های قیمتی برای هر دارایی مالی (یا جفت ارز) در طول یک دوره زمانی ، می توان نمودار تحلیلی ساخت.
تغییرات قیمت یک سری اتفاقات عمدتاً تصادفی است ، بنابراین کار ما به عنوان معامله گر مدیریت ریسک و ارزیابی احتمالات است و در اینجاست که نمودارها به کار ما می آیند.
نمودارها کاربر پسند هستند ، زیرا درک و نمایش نحوه حرکات قیمتی در طول زمان را بسیار آسان تر می سازند ، بعبارتی چیزی است که بصورت بصری بخوبی در می آید.
با استفاده از نمودار ، حرکات قیمتی ، الگوها و روند های یک جفت ارز به راحتی قابل شناسایی و تحلیل هستند.
در نمودار ، محور y (محور عمودی) مقیاس قیمت را نشان می دهد و محور x (محور افقی) مقیاس زمانی را نشان می دهد.
قیمت ها روی محور x از چپ به راست ترسیم می گردند.
آخرین قیمت در انتهای سمت راست نمودار ترسیم می شود.
جالب است بدانید در زمان های قدیم، نمودارها با دست ترسیم می شدند!
خوشبختانه به خاطر ما ، بیل گیتس و استیو جابز متولد شدند و رایانه ها را به عموم ارائه کردند، تا نمودارها امروزه به طرز شگفت انگیزی توسط نرم افزار ترسیم شوند.
نمودار قیمت نشان دهنده چیست؟
نمودار قیمت تغییرات عرضه و تقاضا را به تصویر می کشد.
یک نمودار ، هر معامله خرید و فروش آن جفت ارز یا کالا را در هر لحظه با هم جمع می کند.
نمودار شامل تمامی اخبار منتشر شده و همچنین انتظارات فعلی معامله گران از اخبار آینده است.
وقتی زمان آینده فرا می رسد و واقعیت با این انتظارات متفاوت است، قیمت ها دوباره تغییر می کنند.
“اخبار آینده” اکنون “خبرهای منتشر شده” است و با این اطلاعات جدید، معامله گران انتظارات خود را بر اساس اخبار آینده تنظیم می کنند. و این چرخه تکرار می شود.
نمودارها تمامی فعالیت میلیون ها شرکت کننده در بازار را ، چه انسان باشند و چه ربات با هم ترکیب می کند.
این که آیا معامله با اقدامات یک صادرکننده ، دخالت ارزی از سوی یک بانک مرکزی ، با استفاده از هوش مصنوعی یک صندوق انجام شده باشد یا معاملات اختیاری تریدرهای خرد باشد فرقی نمی کند ، یک نمودار تمام این اطلاعات را با هم و در یک قالب تصویری ترکیب می کند تا معامله گران بتوانند براحتی به تحلیل و مطالعه آنها بپردازند.
اینها نشان دهنده ارزش بالای نمودارها در فارکس هستند.
انواع نمودارهای قیمت
بیایید نگاهی به سه نوع از محبوب ترین نمودار های قیمتی اندازیم:
- نمودار خطی
- نمودار میله ای
- نمودار شمعی ژاپنی
حال ، ما هر یک از این نمودارهای فارکس را برای شما توضیح خواهیم داد و به شما می گوییم که چه چیزهایی باید درباره هر یک از آنها بدانید.
نمودار خطی
یک نمودار خطی ساده ، از قیمت بسته شدن به قیمت بسته شدن بعدی یک خط رسم می کند.
وقتی خط ها به هم وصل می شوند ، می توانیم حرکت کلی قیمت یک جفت ارز را در طول یک بازه زمانی ببینیم.
درک نمودار خطی ساده است، اما نمودار خطی ممکن است جزئیات زیادی در مورد رفتار قیمت در داخل آن بازه زمانی به معامله گر ارائه ندهد.
تنها چیزی که می دانید این است که قیمت در پایان بازه در نقطه X بسته شد. کوچکترین سرنخی از سایر اتفاقات رخ داده نخواهید داشت.
اما نمودار خطی به معامله گر کمک می کند تا بتواند روندها را راحت تر مشاهده کرده و بصورت تصویری قیمت بسته شدن را از یک بازه زمانی به بازه دیگر بتواند مقایسه کند.
این نوع نمودار معمولاً برای رسیدن به یک “تصویر کلی” از حرکات قیمت استفاده می شود.
نمودار خطی همچنین روندها را بهتر نشان می دهد ، که در واقع همان شیب خط است.
برخی از معامله گران سطح بسته شدن را مهم تر از سطح باز شدن ، کف نوسان یا سقف نوسان قیمت می دانند. آنها فقط به قیمت بسته شدن توجه می کنند و نوسانات قیمتی در یک جلسه معاملاتی نادیده گرفته می شوند.
در اینجا مثالی از نمودار خطی EUR / USD آورده شده است:
نمودار میله ای
نمودار میله ای کمی پیچیده تر است. این نمودار قیمت باز شدن و بسته شدن و همچنین سقف و کف قیمتی را نشان می دهد.
نمودار میله ای به تریدر کمک می کند تا بتواند محدوده نوسان قیمت هر بازه زمانی را ببیند.
میله ها ممکن است میله به میله بزرگ یا کوچک شوند.
کف میله عمودی نشان دهنده پایین ترین قیمت معامله شده برای آن بازه زمانی است ، و سقف میله بیشترین قیمت پرداخت شده را نشان می دهد.
خود میله عمودی دامنه معاملات آن جفت ارز را به صورت کلی نشان می دهد.
با بیشتر شدن نوسانات قیمتی ، میله ها بزرگتر می شوند. با کم شدن نوسانات قیمتی ، میله ها نیز کوچکتر می شوند.
نوسان در اندازه میله به دلیل نحوه ساخته شدن هر میله است. ارتفاع عمودی میله نشان دهنده بازه بین سقف قیمت و کف قیمت دوره آن میله است.
میله قیمتی همچنین قیمت های باز شدن و بسته شدن آن بازه زمانی را با خطوط افقی متصل ثبت می کند.
زایده افقی در سمت چپ میله قیمت باز شدن و زایده افقی در سمت راست قیمت بسته شدن است.
در اینجا مثالی از نمودار میله ای برای EUR / USD آورده شده است:
توجه داشته باشید ، در درسها، منظور ما از کلمه “میله” یک قطعه داده روی نمودار است.
هر میله یک بازه از زمان است که بسته به انتخاب شما ممکن است 1 ساعت، یک روز و یا یک هفته باشد.
در موقع استفاده از نمودار ها به بازه زمانی آن نمودار دقت داشته باشید.
نمودار OHLC چیست؟
نمودارهای میله ای نمودارهای “OHLC” نیز نامیده می شوند زیرا نشانگر Open ، High ، Low و Close برای آن جفت ارزی است.
تفاوت عمده بین نمودار خطی و میله ای این است که نمودار میله ای می تواند نوسانات را نیز نشان دهد.
در اینجا مثالی از میله قیمت مجدد ارائه می شود:
OPEN : خط افقی کوچک در سمت چپ و نشاندهنده قیمت باز شدن است.
High : سقف خط عمودی معرف بالاترین قیمت بازه زمانی است.
LOW: کف خط عمودی کمترین قیمت دوره زمانی را مشخص می کند.
CLOSE: خط افقی کوچک در سمت راست میله نشاندهنده قیمت بسته شدن است.
نمودارهای شمعی ژاپنی
نمودار شمعی ژاپنی نوعی دیگر از نمودار میله ای است.
نمودارهای شمعی ژاپنی همان اطلاعات قیمتی نمودار میله ای را نشان می دهند اما در قالبی زیبا تر و گرافیکی تر.
بسیاری از معامله گران این نوع نمودار را دوست دارند زیرا نه تنها زیباتر است ، بلکه خوانش آن نیز آسان تر است.
میله های شمعی ژاپنی همچنان نشان دهنده دامنه بالا به دامنه پایین با استفاده از یک خط عمودی هستند.
با این حال ، در نمودار شمعی ژاپنی ، بدنه در وسط، نشان دهنده محدوده بین قیمت باز شدن و بسته شدن است.
کندل ها (شمع ها) با نمایش “بدنه” و استفاده از رنگ های مختلف باعث می شوند تا حس بهتری از صعودی یا نزولی بودن بازار داشته باشیم.
از قدیم رسم اینگونه بوده که اگر بدنه در وسط پر شود یا رنگی شود ، جفت ارز کمتر از قیمتی که باز شده بسته شده است.
در مثال زیر ، “رنگی که با آن پر شده” سیاه است. برای بدنه های “پر شده” ما ، بالای بدنه قیمت باز شدن و پایین بدنه قیمت بسته شدن است.
اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد ، بدنه در وسط “سفید” یا توخالی یا پر نشده خواهد بود.
نمودارهای شمعی رنگی دست داشتنی ترند
در اینجا ، ما دوست نداریم از کندل های سیاه و سفید سنتی استفاده کنیم. چراکه چندان جذاب نیستند.
و از آنجا که ما وقت زیادی را صرف نگاه کردن به نمودارها می کنیم ، احساس می کنیم نگاه کردن به نمودار رنگی آسان تر است.
یک تلویزیون رنگی بسیار بهتر از یک تلویزیون سیاه و سفید است ، پس چرا این کندل ها کمی رنگ و رو نداشته باشند؟
ما رنگ سبز را جایگزین رنگ سفید و قرمز را جایگزین رنگ سیاه کردیم. این بدان معناست که اگر قیمت بالاتر از قیمت باز شده بسته شود ، کندل سبز است.
اگر قیمت پایین تر از قیمت باز شدن بسته شود ، کندل قرمز می شود.
در دروس بعدی ، خواهید دید که چگونه استفاده از کندل های سبز و قرمز به شما کمک می کند چیزهای روی نمودار را بسیار سریعتر ببینید ، مانند روند صعودی / نزولی و نقاط برگشت احتمالی.
اکنون ، فقط به یاد داشته باشید که در نمودارهای فارکس، ما از کندل های قرمز و سبز به جای سیاه و سفید استفاده کرده ایم و از این به بعد نیز از این رنگ ها استفاده خواهیم کرد.
کندل های زیر را ببینید! می دانیم که دوست دارید!
در اینجا مثالی از نمودار شمعی ژاپنی برای EUR / USD آورده شده است. زیبا نیست؟
هدف از نمودار شمعی ژاپنی صرفاً یک کمک بصری است زیرا اطلاعات دقیقاً مشابه نمودار میله ای را در خود دارد.
مزایای نمودار شمعی ژاپنی
- کندل ها به راحتی قابل تفسیر هستند و نقطه خوبی است تا مبتدیان شروع به بررسی و مطالعه نمودار فارکس کنند.
- استفاده از نمودار شمعی ژاپنی آسان است. چشمان شما تقریباً بلافاصله اطلاعات موجود در میله ها را می گیرند. به علاوه ، تحقیقات نشان می دهد که تصاویر به افزایش دقت در مطالعه کمک می کنند ، بنابراین ممکن است به معامله نیز کمک کند!
- کندل ها و الگوهای کندلی نام های جالبی مثل “شوتینگ استار” دارند که به شما در یادآوری الگوها کمک می کنند.
- کندل ها در شناسایی نقاط برگشت بازار بخوبی عمل می کنند – برگشت از روند صعودی به نزولی یا از روند نزولی به روند صعودی. بعداً در این باره بیشتر خواهیم گفت.
نمودارها انواع مختلفی دارند و الزاماً یکی بهتر از دیگری نیست.
داده ها ممکن است برای ساخته شدن نمودار یکسان باشند اما نحوه ارائه و تفسیر داده ها متفاوت است.
هر نمودار مزایا و معایب خاص خود را دارد. برای تحلیل تکنیکال می توانید هر نوع که دوست دارید را انتخاب کنید یا از چندین نمودار همزمان استفاده کنید. همه چیز به سلیقه شخصی شما بستگی دارد.
اکنون که می دانید چرا کندل ها بسیار جذاب هستند. وقت آن است که به شما بگوییم که در بیشتر جاها (اگر نگوییم همه جا) در این سایت از نمودارهای شمعی ژاپنی استفاده کرده ایم.
جمع بندی انواع نمودار
نمودار های قیمتی مختلفی وجود دارد که معامله گران می توانند برای تحلیل بازار فارکس از آنها استفاده کنند.
در خواندن نمودارهای قیمتی ، کار را پیچیده نکنید.
همینکه سلایق نموداری خود را پیدا کردید ، به دنبال وزن صحیح و کافی از اطلاعات در نمودار باشید تا بتوانید تصمیمات خوبی در زمینه معاملات بگیرید. بعبارتی اطلاعات بیش از حد نباشد که مغز شما هنگ کند و نتوانید هیچ تصمیمی بگیرید.
یافتن ترکیب مناسب برای هر تریدر متفاوت است. بنابراین مهم است که پیش از شروع استفاده از نماگر های تکنیکال (که بعداً به آنها خواهیم پرداخت) ، با اصول مقدماتی آشنا شوید.
الگوی هارمونیک پروانه (Butterfly Pattern) و معامله با آن
الگوی پروانه چیست، استراتژی معاملاتی الگوی پروانه و چند مثال واقعی از این الگو
الگوهای هارمونیک محبوبیت زیادی در بین معامله گران بازارهای بورس و فارکس دارند. الگوهای هارمونیک می توانند هم بعنوان الگوهای درونی و هم در دسته الگوهای بیرونی طبقه بندی شوند. الگوهای درونی شامل الگوهایی مانند الگوی گارتلی و الگوی خفاش می باشند. همچنین الگوهای بیرونی شامل ساختارهایی مانند الگوی پروانه و الگوی خرچنگ می باشند.
در این مقاله، الگوی پروانه و نحوه معامله سودآور بر اساس این الگو را بررسی خواهیم کرد.
الگوی پروانه (Butterfly) چیست؟
الگوی پروانه جزء الگوهای بازگشتی است که در دسته الگوهای هارمونیک طبقه بندی می گردد. این الگو، تراکم قیمت را نشان می دهد و معمولا در انتهای یک حرکت توسعه یافته قیمت مشاهده می شود. معامله گران می توانند از الگوی پروانه به منظور مشخص کردن پایان یک روند حرکتی و شروع یک اصلاح قیمت یا شروع یک روند جدید استفاده کنند. در موج شماری الیوت، این الگو معمولا در آخرین موج(موج 5) از موجهای انگیزشی دیده می شود.
ساختار الگوی هارمونیک پروانه
الگوی پروانه دارای چهار حرکت قیمت است. ظاهر این الگو در روند نزولی شبیه به حرف لاتین M و در روند صعودی مشابه W می باشد. این الگو در زمان تشکیل ممکن است با الگوی سقف یا کف دوقلو اشتباه گرفته شود.
تفاوت اینجاست که الگوی پروانه لزوما بعد از یک روند مشاهده نمی شود، اما معمولا اینگونه است. در مقابل، الگوی کف و سقف دوقلو بعد از حرکت قابل توجه نمایان می شوند.
توجه داشته باشید که الگو با حرف X شروع می شود و پس از آن، چهار حرکت قیمتی را شاهد هستیم: CD، BC، AB، XA
الگوی پروانه و سطوح فیبوناچی
چندین سطوح مشخص فیبوناچی وجود دارد که برای تشخیص صحیح الگوی پروانه، حیاتی است. همانگونه که می دانید، نسبت های فیبوناچی از اجزاء اصلی ساختار الگوهای هارمونیک از جمله الگوی پروانه هستند.
برای اینکه بتوانید یک الگوی پروانه را بدرستی در نمودار تشخیص دهید بایستی اطمینان یابید که حرکت های قیمت با سطوح خاصی از فیبوناچی مطابقت دارند.
حال با نگاه دقیق تری به روابط نسبتهای فیبوناچی و شکل الگوی پروانه می پردازیم.
حرکت XA: این موج، اولین حرکت الگو می باشد. برای تشکیل این حرکت هیچ قانون خاصی لازم نیست و می تواند هر موجی باشد.
حرکت AB: نقطه B مهم ترین سطح از الگوی پروانه است که باید در 78.6% فیبوناچی بازگشتی موج XA قرار گیرد.
حرکت BC: حرکت BC بایستی تا فیبوناچی بازگشتی 38.2% یا 88.6% موج AB ادامه داشته باشد.
حرکت CD: اگر BC به اندازه 38.2% موج AB باشد، موج CD احتمالا به سطح 161.8% موج BC برسد. اما اگر BC به اندازه 88.6% موج AB باشد، حرکت CD احتمالا تا 261.8% موج BC ادامه یابد.
حرکت AD: در نهایت، حرکت کلی AD که شامل موج های BC، AB و CD می باشد بایستی در سطح 127% یا 161.8% موج XA قرار داشته باشد.
حال، روابط گفته شده بالا را در زیر بصورت شکل مشاهده می کنید.
توجه داشته باشید که سطوح فیبوناچی BC و CD با دو رنگ مختلف سبز و آبی نشان داده شده است. اعداد سبز رنگ مربوط به یکدیگر و اعداد آبی رنگ نیز مربوط به هم می باشند.
همانگونه که در بالا شرح داده شد، اگر BC تا 38.2% موج AB ادامه داشته باشد موج CD باید در 161.8% موج BC قرار گیرد. اگر BC به 88.6% موج AB برسد حرکت CD تا 261.8% موج BC ادامه می یابد. البته این یک قاعده و قانون ملزم نیست بلکه یک راهنمای کلی است که شما باید از آن آگاه باشید. همانطور که قبلا اشاره شد برای اینکه الگو را یک الگوی پروانه بدانیم باید نقطه B در سطح 78.6% موج XA قرار داشته باشد و این یک قانون حتمی است.
الگوی پروانه صعودی
در این بخش می خواهیم بدانیم که در الگوی پروانه صعودی قیمت پس از نقطه D چه عکس العملی خواهد داشت.
توجه داشته باشید که ساختار الگوی پروانه صعودی شبیه به حرف لاتین M می باشد. در یک الگوی پروانه صعودی انتظار می رود که قیمت پس از رسیدن به نقطه D صعود کند. این رفتار قیمت را با رنگ سبز در تصویر بالا مشاهده می کنیم.
الگوی پروانه نزولی
الگوی پروانه نزولی دقیقا وارونه پروانه صعودی است. بدین صورت، ساختار پروانه نزولی مشابه حرف W می باشد. در زیر، تصویر الگوی نموداری پروانه نزولی مشاهده می شود.
همانگونه که در تصویر بالا با فلش سبز رنگ نشان داده شده است، در الگوی پروانه نزولی انتظار می رود که قیمت پس از رسیدن به نقطه D، کاهش یابد.
تایید الگوی هارمونیک پروانه جهت معامله
الگوی پروانه با توجه به محل قرار گرفتن نقطه D تایید می شود. زمانیکه در محدوده نقطه D، علائمی از بازگشت قیمت نمایان شد شما بایستی خود را آماده ورود به یک معامله جدید کنید.
تصویر بالا، یک الگوی پروانه صعودی معمول را نشان می دهد. در شکل بالا، قیمت به محض اینکه به نقطه D عکس العمل نشان می دهد مورد توجه قرار می گیرد. بدیهی است که در پروانه نزولی نیز به همین روش عمل می کنیم.
استراتژی معاملاتی الگوی پروانه (Butterfly Pattern)
حال که ساختار کلی و نحوه حرکت قیمت پس از تشکیل الگو را می دانیم، به نحوه معامله بر اساس این الگو می پردازیم. به خاطر بسپارید که استراتژی های معاملاتی مختلفی برای الگوی پروانه وجود دارد. اما در اینجا نوعی از استراتژی را بررسی خواهیم کرد که یافتن نقطه D بر اساس حرکت BC می باشد. حال، زمان آن است که به سه جزء مهم معامله یعنی نقطه ورود، حد زیان و حد سود بپردازیم.
نقطه ورود
اگر بر اساس الگوی پروانه صعودی معامله می کنید، در صورتی پس از واکنش قیمت در نقطه D وارد موقعیت خرید می شوید که:
- BC در سطح 38.2% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قیمتی در سطح 161.8% موج BC ایجاد کند.
- یا BC در سطح 88.6% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قیمتی در سطح 261.8% موج BC ایجاد کند.
اگر بر اساس الگوی پروانه نزولی معامله می کنید، شما در صورتی پس از واکنش قیمت در نقطه D وارد موقعیت فروش می شوید که:
- BC در سطح 38.2% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک قله قیمتی در سطح 161.8% موج BC ایجاد کند.
- یا BC در سطح 88.6% موج AB واکنش نشان دهد و CD، یک کف قله در معاملات با الگوهای مختلف چارت سطح 261.8% موج BC ایجاد کند.
حد زیان
اگر با استفاده از الگوی پروانه صعودی در حال معامله هستید بایستی سفارش حد زیان خود را به زیر کف قیمتی D که به تازگی ایجاد شده است قرار دهید. اگر با استفاده از پروانه نزولی معامله می کنید حد زیان خود را بالاتر از نقطه D قرار دهید.
اطمینان پیدا کنید که حد زیان با یک فاصله منطقی از نقطه D قرار گرفته و به نمودار اجازه نوسان داده معاملات با الگوهای مختلف چارت شده است.
حد سود
روش های زیادی وجود دارد تا بتوانید نقطه خروج خود را در الگوی پروانه مشخص کنید. یکی از روش های کارا تعیین هدف قیمتی در سطح 161.8% موج CD می باشد. شما ممکن است که بخواهید بخشی از معامله را قبل از این سطح در محدوده های B، A و C ببندید. این سطوح می توانند بعنوان سطوح بازگشت بالقوه باشند. بنابراین شما بایستی رفتار قیمت در این سطوح را بدقت رصد کنید که آیا باید در موقعیت بمانید یا از آن خارج شوید.
اگر قیمت، سطح A را شکست و از آن عبور کرد می توانید تا حدودی اطمینان یابید که نمودار به سطح 161.8% موج CD خواهد رسید.
شکل بالا، هدف کلی قیمت در یک پروانه صعودی را بصورت تصویر نشان می دهد. خطوطی که بصورت افقی رسم شده اند، قیمت در نقاط B، A و C را نشان می دهند که سطوح بالقوه مقاومت هستند که تا رسیدن قیمت به هدف نهایی در مسیر قرار دارند. بررسی قیمت در این سطوح به شما کمک می کند تا معامله خود را بهتر مدیریت کنید.
در الگوی پروانه، ترتیب هدف قیمتی مشخصی وجود ندارد. بنابراین، حائز اهمیت است که نمودار را جهت یافتن بهترین موقعیت خروج رصد کنید. همه قوانین بالا در مورد پروانه نزولی هم صدق می کند با این تفاوت که حرکت قیمت در جهت مخالف می باشد.
مثال واقعی از الگوی پروانه نزولی
در شکل زیر، الگوی پروانه نزولی مشاهده می شود.
نمودار بالا جفت ارز پوند به دلار را نشان می دهد که در تایم فریم 4 ساعته رسم شده است. قیمتها مربوط به آگوست تا اکتبر 2016 می باشد. بخش قرمز رنگ در نمودار، الگوی هارمونیک نزولی را نشان می دهد.
چهار حرکت قیمت که شامل BC، AB، XA و CD می باشد به وضوح بر روی نمودار، قابل مشاهده است. همچنین، نوسانات قیمت، همه الزامات یک الگوی هارمونیک پروانه را برآورده کرده است که به شرح زیر می باشد:
- XA می تواند هر حرکتی نزولی بر روی نمودار باشد.
- AB از 78.6% موج XA باز گشته است.
- BC از 38.2% موج AB باز گشته است.
- CD تا 161.8% موج BC ادامه یافته است.
حد زیان در این الگو بالاتر از نقطه D قرار گرفته که در نمودارقابل مشاهده است.
سطوح صورتی رنگ در نمودار، نشاندهنده محدوده های حمایت هستند که ممکن است با آنها مواجه شویم. فلش های مشکی، واکنش قیمت در این محدوده ها را نشان می دهند. توجه کنید که چگونه این سطوح پس از شکسته شدن، از حمایت به مقاومت تبدیل می شوند. در هر یک از این سطوح، فروشندگان به خریداران غلبه می کنند. این نشاندهنده قدرت حرکت نزولی است که احتمال رسیدن به هدف نهایی قیمت را افزایش می دهد.
در نهایت، قیمت جفت ارز پوند/دلار به 161.8% موج CD می رسد و با سود قابل توجهی می توانیم معامله را ببندیم.
مثال واقعی از الگوی پروانه صعودی
حال نگاهی به الگوی پروانه صعودی بیندازیم. در نمودار زیر تصویر این الگو را مشاهده می کنید.
نمودار بالا مربوط به جفت ارز دلار به ین می باشد که در تایم فریم 30 دقیقه ای رسم شده است. نمودار، بازه زمانی 29 و 30 دسامبر 2016 را نشان می دهد. در تایم فریم 30 دقیقه ای الگوی پروانه صعودی، موقعیت مناسبی برای ورود به معامله خرید ایجاد شده است. این الگو با محدوده قرمز رنگ مشخص شده است. نوسانات در این الگو به شرح زیر می باشند:
- XA، یک حرکت صعودی تصادفی بر روی نمودار قیمت است.
- AB از سطح 78.6 درصد XA باز گشته است.
- BC تا 88.6 درصد AB ادامه یافته است.
- CD تا 161.8 درصد BC ادامه یافته است.
پس از اینکه قیمت به سطح 161.8 درصد موج BC می رسد نمودار عکس العمل نشان می دهد. همچنین، این سطح مطابق با 127 درصد موج XA می باشد. این نیز علامتی است که ما را به فکر وادار می کند تا احتمال دهیم قیمت بیشتر از این ادامه نخواهد یافت. توجه داشته باشد که کف قیمتی در نقطه D با نوسان شدید همراه بوده و بلافاصله قیمت پس از رسیدن به 127%، به سمت بالا باز گشته است.
به خاطر داشته باشید که ما همیشه در معاملات بر اساس احتمالات عمل می کنیم و نه بر اساس اطمینان. به همین خاطر بایستی به واکنش قیمت و رفتار بازار توجه کنیم و مطابق با آن عکس العمل نشان دهیم. با توجه به نوسان شدید در محدوده آخر الگو، معقول تر آن است که قبل از ورود به معامله صبر کنیم تا بازار به یک حالت نرمال برسد.
ما می توانیم در پایان دومین کندل متوالی صعودی، وارد بازار شویم. زمان ورود با دایره سبز رنگ در نمودار مشخص شده است. شما می توانید با فرض اینکه یک الگوی پروانه معتبر را یافته اید و احتمالا قیمت صعود کند، وارد موقعیت خرید شوید.
به دو خط صورتی که قله C و قله A را نشان می دهد توجه کنید. این دو خط، یک محدوده مقاومت را تشکیل داده اند که قیمت را در این محدوده دچار تردید کرده است. قیمت در طول این بازه، متراکم شده و اندکی ریزش کرده است. بنابراین این یک علامت برای ما می باشد که از معامله خارج شویم.
نهایتا قیمت با یک افزایش شارپی به 161.8 درصد CD می رسد که هدف نهایی الگو می باشد.
توجه داشته باشید که در اینجا تنها دو خط صورتی بعنوان سطوح بالقوه مقاومت مشخص شده است. این بدان خاطر می باشد که نقطه ورود ما بالاتر از کف قیمتی B است. ممکن بود قیمت تا این محدوده باز گردد و دوباره حمایت شود که در این مورد چنین اتفاقی نیفتاد.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 3.8 / 5. تعداد آرا 58
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
نسبت سورتینو (Sortino) چیست؟
اکسپرت (Expert Advisor) چیست؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال
الگوهای ادامه دهنده در نمودارها امروزه کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارند و سرمایه گذاران از این الگوها استفاده زیادی میکنند. فرض کنید که در محل کار خود مشغول به فعالیت هستید و از ساعت 7 صبح تا 12 مشغول کار هستید. بعد از اینکه نیمی از روز سپری می شود خسته می شوید و نیاز به استراحت دارید تا برای کار بعد از ظهر آماده باشید و با انرژی در محل کار خود فعالیت دوباره را شروع کنید. در بازار سرمایه هم همین حالت حکفرما است.
در نمودار های قیمتی همواره بعد از یک رشد خوب یک منطقه استراحتی را در نمودار داریم. این متطقه استراحتی بیشتر برای جمع شدن انرژی در نمودار برای ادامه حرکت قبل می باشد به همین دلیل به این الگوها الگوها ادامه دهنده می گویند. یعنی نمودار روند حرکت قبل خود را دنبال می کند.
در بازار سرمایه بیشتر سرمایه گذاران استراحت در نمودار را دوست ندارند در حالی که حرفه ای ها عاشق منطقه استراحتی هستند چرا که معمولا بعد از استراحت و کسب انرژی دوباره گام های حرکتی خوبی در نمودار داریم.
در ادامه مطلب قصد داریم در مورد دو نوع از الگوهای ادامه دهنده صحبت کنیم: 1- الگوی مثلث 2-الگوی پرچم
1- الگوی ادامه دهنده مثلث
یکی از انواع الگوهای ادامه دهنده، مثلث می باشد. مثلث ها حالتی از تغییرات قیمت می باشد که قیمت هر بار در صعودهایش به مقاومت برخورد می کند و امکان شکست آن را ندارد ولی در برگشت هایش نیز به سطح قبلی حمایتی خود باز نمیگردد. اگر محدوده مقاومتی و محدوده حمایتی را با خط به هم متصل کنیم الگویی با نام مثلث شکل می گرد. بعد از تشکیل مثلث در صورتی که نمودار محدوده مقاومتی خود را رو به بالا بشکند می تواند به اندازه قاعده شکل گرفته در مثلث رشد کند که در این حالت به آن مثلث افزایشی می گویند.
در مثلث کاهشی هم نمودار هر بار در برخورد با حمایت خود متوقف می شود و سطح حمایتی خود را رو به پایین نمی شکند و بعد از برخورد به این محدوده شاهد رشد قیمت هستیم و افزایش قیمت به گونه ای است که به قله قبل از خود نمی رسد.
در مثلث های متقارن هم افزایش و یا کاهش قیمت ها به حرکات قبلی خود نمی رسند به همین جهت مثلثی که ایجاد می شود متقارن می باشد. در الگوهای مثلث متقارن معمولا بعد از شکست تراکم ها اقدام به معامله میکنیم.
یک نکته مهم در استفاده از مثلث ها تعداد تماس های موجود در هر مثلث می باشد. در بررسی نمودار ها زمانی می توانیم بگوییم مثلث شکل گرفته است که حداقل 5 نقطه تماس داشته باشیم به گونه ای توازن برخوردها در مثلث رعایت شود. به عنوان نمونه 3 تماس در سقف و دو تماس در کف داشته باشیم.
2- الگوی ادامه دهنده پرچم
معمولا الگوی پرچم در امتداد یک روند و بعد از یک رشد و یا نزول قوی در نمودار ایجاد می شود که دارای شیب کم و خلاف جهت روند قبل خود می باشد. معمولا پایداری این الگو کم می باشد و خیلی زود به سمت بالا و یا پایین شکسته می شود و در صورت شکسته شدن نیز حداقل به میزان گام قبلی خود ادامه دارد.
شکل زیر پرچم در نمودار های تحلیلی تکنیکال را در حالت بازار صعودی و نزولی نشان میدهد.
در الگوهای ادامه دهنده و به خصوص الگوی پرچم باید به چند نکته توجه کرد که عموما اکثر سرمایه گذاران در برخورد با آن اشتباه میکنند. الگوی پرچم در میانه یک روند تشکیل می شود و نمی توان در یک روند خنثی به دنبال الگوی پرچم بود. بنابراین باید روند شکل گرفته در نمودار صعودی و یا نزولی باشد که در آن به دنبال پرچم بود.
همانطور که در نمودار بالا مشخص است مستطیل شکل گرفته در این الگو یک مستطیل کوچک است که شیب آن برخلاف روند حرکتی قبل می باشد. یعنی اگر نمودار صعودی باشد شیب مستطیل باید ملایم و به سمت بالا باشد و اگر نمودار نزولی باشد نیز شیب مستطیل باید صعودی و رو به بالا باشد. البته مستطیل شکل گرفته به صورت افقی هم می تواند باشد.
یک نکته در الگوهای ادامه دهنده و به خصوص حرکت نمودار در داخل پرچم ( یا همان مستطیل شکل گرفته) زمان ماندن نمودار در داخل پرچم می باشد. به طور کل معمولا می توان مدت زمان تا کم تر از 8 هفته را مدت زمان مناسب برای تشکیل پرچم مد نظر قرار داد.
الگوهای ادامه دهنده : پرچم صعودی و ویژگی های آن
در پرچم صعودی با شکست مقاومت و تثبت آن می توان انتظار رشد و رسیدن به هدف قیمتی را مد نظر داشت و از طرفی در روند نزولی هم شکست حمایت و تثبیت آن را میتوان شروع حرکت در نمودار مد نظر قرار داد. یک نکته در خصوص شکست محدوده حمایتی و مقاومتی در پرچ وجود دارد و آن نیز حجم معاملات بالا در برخورد با محدوده مقاومت و حمایت می باشد. اگر حجم معاملات پایین می باشد می توان انتظار داشت که محدوده را بشکند و در آن نفوذ کند ولی انتظار ادامه حرکت در نمودار را نمی توان داشت و در نهایت نمودار دوباره به داخل مستطیل خود بر می گردد.
هدف قیمتی شکل گرفته در الگوی پرچم حداقل به انداز ه میله پرچم می باشد.
همانطور که در شکل بالا نشان داده شده است قبل از تشکیل پرچم، یک حرکت پرشتاب را در نمودار داریم و سپس سهم در محدوده مستطیل شکل گرفته درجا میزند. با شکست پرقدرت مقاومت و همزمان حجم معاملات سنگین سهم به اندازه میله پرچم که در شکل نشان داده شده است رشد می کند.
همانطور که در شکل نشان داده شده است بعد از شکسته شدن حمایت و تبدیل روند صعودی به نزولی، به دلیل ریزش شارپی که در نمودار ایجاد شده است، نمودار را وارد فاز استراحت در قالب الگوی پرچم شده استکه با شکست سنگین حمایت و همگام با آن حجم معاملات بالا حداقل به میزان میله پرچم شکل گرفته ریزش کرده است.
برخی از ویژگی های تشکیل پرچم در الگوهای ادامه دهنده
چند نکته کلیدی در خصوص این بخش شامل موارد زیر می باشد.
1- الگوی پرچم حتما باید در میانه روند اتفاق بیفتد.
2- شکست محدوده های حمایت و مقاومت حتما باید همراه با حجم معاملات سنگین و پرقدرت باشد.
3- هدف قیمتی شکل گرفته حداقل به اندازه میله پرچم می باشد.
در بخش بالا در خصوص یکی از الگوهای ادامه دهنده مانند پرچم صحبت شد. الگوی پرچم ممکن است در نمودارهای تحلیل تکنیکال به وفور مشاهده شود اما لازمه آن داشتن فاکتورهای ذکر شده در بخش بالا می باشد. ممکن است همه تحلیل گران تکنیکال الگوی پرچم را مشاهده کند اما آن سرمایه گذاری موفق می باشد که به همراه تشخیص الگو فاکتورهای دیگر را نیز مد نظر قرار دهد. سرمایه گذارانی که در بازه های زمانی کوتاه مدت به دنبال نوسان گیری در سهم هستند حتما باید نکات ذکر شده در پرچم را مورد توجه قرار دهند.
دیدگاه شما