ریسک مستقل زمانی بروز پیدا میکند که ما نگرشی مغایر با سیاست تنوعبخشی به سبد سهام داشته باشیم. به این ترتیب منابع خود را تنها روی یک دارایی مجزا و واحد متمرکز میکنیم. ما این ریسک را با این فرض محاسبه میکنیم که تمام سودها و زیانها از همین دارایی ویژه ناشی میشوند.
تعریف ریسک قیمت چیست؟
ریسک کاهش ارزش اوراق بهادار و یا پرتفوی، ریسک قیمت نام دارد. ریسـک قیمت بزرگترین ریسکی است که پیش روی همه سرمایه گذاران قرار دارد. گرچه ریسک قیمت ویژه سهام میتواند از طریق تنوع بخشی به حداقل برسد، اما ریسـک قیمت تاشی از نوسانات بازار قابل متنوع سازی نیست؛ بنابراین اگرچه این نوع ریسک اجتنابناپذیر است، اما از طریق استفاده از روشهای پوششی قابلاجتناب یا کاهش پذیر است.
ریسک قیمت به نوسان پذیری اوراق بهادار موجود در یک پرتفوی بستگی دارد. به طور مثال، سرمایه گذاری که فقط تعدادی سهام شرکتهای معدنی با رتبه پایین را در پرتفوی خود دارد ممکن است در معرض ریسک بیشتری نسبت به سرمایه گذاری با یک پرتفوی به خوبی متنوع سازی شده با سهام شرکتهای بزرگ قرار داشته باشد. سرمایه گذاران میتوانند از تعدادی از ابزارها و تکنیکها برای پوشش ریسـک قیمت از تصمیمات نسبتاً محافظهکارانه مثل خرید اختیارات فروش گرفته تا استراتژیهای تهاجمیتری مثل فروش استقراضی و ETF معکوس استفاده نمایند.
با توجه به عمق کم بورس اوراق بهادار تهران بسیاری از ابزارهای پوششی و اوراق مشتقه برای مدیریت ریسک وجود خارجی ندارند و در دسترس سرمایه گذاران نیستند.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟ آموزش اصول سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال
آیا یادگیری مطالب موجود در این مقاله ارزش از دست دادن زمان من را دارد؟ اگر این سوال برایتان ایجاد شده، در حال برآورد نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward این مقاله هستید. این مفهوم یکی از اصول اساسی سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال بوده که باید با آن آشنا باشیم.
در واقع نسبت ریسک به ریوارد به شما میگوید که حاضرید در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را بدست آورید. نسبت Risk Reward یکی از مشخصههای اساسی در استراتژی معاملاتی معاملهگران حرفهای در بازار ارزهای دیجیتال است. آنها در هر معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان هستند. اگر در یک زمان میان خرید دو ارز دیجیتال مردد شوند، رمز ارزی را انتخاب خواهند کرد که ریسک کمتری برای سرمایه آنها داشته باشد. آیا به عنوان یک تریدر میخواهید روش کار آنها را بیاموزید؟ این مقاله آموزش را تا انتها مطالعه کنید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
فرقی ندارد که یک تریدر نوسانگیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید، به هر صورت باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید. آشنایی با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو، درک بهتری از بازار را به ارمغان میآورد و منجر به تصمیمات منطقیتری خواهد شد. از طرفی باید بدانید که فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال مانند هر بازار مالی دیگر، دارای ریسک است. شما هیچ معاملهای را پیدا نمیکنید که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و یکی از اصول سرمایهگذاری موفق، بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward است. در هر معامله بایستی نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید؛ یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای کسب سود مورد نظر در این معامله، خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را به جان بخرید؟ اگر به این موضوع فکر کنید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.
چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟
در ادبیات رایج میان معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد به نسبت R/R ( بخوانید آر به آر) معروف است. در واقع این نسبت به ما میگوید که در ازای از دست دادن ۱ دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید.
محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود، بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار دارید بدست آورید. حدضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از صعود آن ناامید شده و از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حدضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایهگذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه میدهیم.
فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ طبیعتا برای هر معاملهای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کردهاید. معاملهگران حرفهای پیش از ورود به هر معامله، این سه قیمت را تعیین کرده و تحت هیچ شرایطی آنها را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید، حد سود، بالاترین میزان سودی است که از ترید روی این دارایی دیجیتال انتظار دارید و زمانی که بازار در جهت مدنظر شما حرکت نکند و ترید شما وارد ضرر شود، حدضرر نقطهای است که از آن بازار خارج خواهید شد. قیمت حدضرر را به قیمت حد سود تقسیم کنید؛ عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد میگویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
فرض کنید تریدری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت دارد. او بر اساس تحلیلش حد سود خود را از نقطه ورودش، ۱۵ درصد تعیین کرده است. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه؟ پس لازم است تا برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، او حد ضرر خود را ۵ درصد تعیین میکند. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص خواهد شد. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟ ۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
برای کاهش این نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان دلبخواهی انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برآمده از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
نسبت ریوارد به ریسک
بسیاری از معاملهگران از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده میکنند. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک میشود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت Risk / Reward است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست میآید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.
مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟
مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را مطرح خواهیم کرد. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری میشود را در نظر بیاورید. طبیعتا بازدیدکنندگان این باغوحش اجازه ورود به قفس حیوانات را ندارند و این کار تخلف به حساب میآید. کسی به شما میگوید اگر وارد قفس پرندگان شوید و با دستان خود به پرندگان غذا بدهید، ۱ بیت کوین به شما پاداش خواهد داد. ریسک این کار چیست؟ به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام اینکار، حراست باغوحش با شما مطابق قوانین برخورد خواهد کرد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن این است که شما مالک یک بیت کوین خواهید شد.
حالا شرایط دیگری را در نظر بیاورید؛ فرد دیگری به شما پیشنهاد میدهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و با دست خود به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما پاداش خواهد داد. حالا ریسک اینکار را بررسی کنید. علاوه بر برخورد حراست باغوحش، خطر دیگری شما را تهدید میکند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید. پس برای ورود به قفس شیرها شما دو ریسک را متحمل میشوید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر از حالت قبل بدست خواهید آورد.
کدامیک از دو حالت بالا انتخاب بهتری است؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد حراست با شما وجود دارد، اما اگر بخواهید یکی از این دو کار را انجام دهید، کدامیک تصمیم عاقلانهای است؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد حراست با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد حراست، از دست دادن جانتان است. تصمیم عاقلانه آن است که هرچند حالت دوم پاداش بالاتری دارد اما ریسک بالاتری را به همراه دارد؛ لذا حالت اول را انتخاب خواهید کرد با اینکه پاداش کمتری بدست میآورید. شما با این ارزیابی در حال بررسی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت هستید.
در ترید و معاملهگری نیز همواره باید ریسک و پاداش معاملات را باهم مقایسه کنید؛ تریدرهای حرفهای همواره وارد معاملهای میشوند که نسبت ریسک به ریوارد منطقیتری دارد. برای موفقیت در سرمایهگذاری همواره باید نسبت Risk / Reward را بررسی کنید. این کار یکی از اصول مدیریت سرمایه در معاملهگری است.
سخن پایانی
در این مقاله نسبت ریسک به ریوارد یا ریسک به پاداش را معرفی کردیم. نحوه محاسبه آن و شناسایی نسبت Risk / Reward در معاملات ارزهای دیجیتال را بررسی کردیم. تقریبا در تمامی استراتژیهای معاملاتی باید این نسبت محاسبه شود. با یادداشت کردن تمامی معاملات خود بر روی کاغذ، در بلندمدت سرمایهگذاری منطقیتری را تجربه خواهید کرد و احتمال سودآوری در معاملات خود را به حدقابل توجهی افزایش خواهید داد.
بازده سرمایه گذاری
برای سرمایه گذاری، مفاهیم ریسک و بازده بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد که مورد توجه سرمایه گذاران قرار می گیرد و در این راستا این دو مقوله از هم جدا نیستند.
سرمایه گذاران برای تصمیم گیری به منظور کسب سود و بازده مطمئن، می توانند از ارتباط بین ریسک و بازده استفاده نمایند.
بازده سرمایه گذاری:
بازده سهام می تواند مقدار سود و یا پولی باشد که پس از سرمایه گذاری به دست می آید. لازم است به این نکته توجه داشت که بین بازده یا سود مورد انتظار و بازدهی که در حقیقت به دست می آید تفاوت هایی وجود دارد.
نکته: در واقع به تفاوت بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
رابطه بین ریسک و بازده، رابطه ای مستقیم می باشد. یعنی هر چه میزان بازده مورد انتظار بالا تر باشد، باید ریسک بالاتری را تحمل کرد. برای همین لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی، درجه ریسک پذیری تعیین شود تا تعادل مناسبی بین ریسک و بازده ایجاد شود.
معرفی تئوری های ریسک و بازده:
مفهوم اصلی در سرمایه گذاری، به ریسک و بازده مربوط می باشد بر همین اساس، تئوری های ریسک و بازده مهم و قابل توجه هستند که لازم است به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شود.
نکته: در دنیای سرمایه گذاری، ریسک و بازده دو مفهوم متضاد و متناقض با هم می باشند.
بازده:
بازده (return) به پاداشی گفته می شود که شخص از سرمایه گذاری خود در اوراق و دارایی های مختلفی کسب می نماید.
این طرح ها شامل موارد زیر می باشد.
- دارایی های واقعی
- دارایی های مالی
- طرح ها و پروژه ها
بر همین اساس، می توان گفت که بازده همان نیروی محرکی است که انگیزه سرمایه گذاری را ایجاد می کند.
انواع بازده:
بازده به انواع زیر تقسیم می شود:
بازده مورد انتظار:
بازده مورد انتظار “Expected Return”، به مقدار پولی می گویند که شخص سرمایه گذار انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود آن را دریافت کند.
تئوری های ریسک و بازده
بازده واقعی:
بازده واقعی Actual Return، به میزان سود یا زیان واقعی می گویند که به یک سرمایه گذار تعلق دارد. این بازده به شکل زیر بیان می گردد: بازده مورد انتظار بعلاوه تاثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد می کند.
توضیحات در مورد بـازده واقعی:
بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار می گیرد، سودی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاری های خود دریافت می کنند.
بازده اضافی:
بازده اضافی “Excess Returns”، که به آن بازده اضافی آلفا گفته می شود، بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا سبدی می باشد که از یک معیار ها و یا شاخص هایی با سطح ریسک مشابه بهتر عمل می کنند و بیشتر می شوند.
این بازده به طور وسیعی برای اندازه گیری ارزش افزوده ایجاد شده توسط پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری، مورد استفاده قرار می گیرد و باعث سنجش توانایی مدیریت در غلبه بر بازار می باشد.
بازده سود سهام نقدی:
بازده سود سهام نقدی “Dividend Yield”، به نسبت مالی گفته می شود که نشان می دهد شرکت چه اندازه به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت می کند.
نکته ۱: این بازده به صورت درصدی نشان داده می شود و می تواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه گردد.
نکته ۲: این بازده روشی برای اندازه گیری مقدار جریان وجوه نقد می باشد.
بازده غیر عادی:
بازده غیر عادی “Abnormal Return”، به درصدی گفته می شود که برای توصیف بازده به دست آمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی، مورد استفاده قرار میگیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار می باشد.
نرخ بازده مورد انتظار نیز بازده محاسبه شده بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی ها می باشد که با استفاده از میانگین بلند مدت بازده یا سایر ارزیابی ها به محاسبه می گردد.
ریسک (RISK) یعنی تفاوت بین آن چه که انتظار داریم و آن چه که اتفاق می افتد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی:
مفهوم ریسک و بازده در مباحث مدیریت مالی، یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی است که از مسئولیت های اساسی در کسب و کار به شمار می رود.
به طور کلی، به هر اندازه که یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، احتمال بازده مالی آن بیشتر خواهد بود. البته استثنا هایی در این خصوص وجود دارد، زیرا ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله نسبت سودآوری را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
نوسان:
در واقع نوسان به معنی نحوه تغییر قیمت نوع خاصی از اوراق بهادار در یک بازده زمانی مشخص می باشد که درصد نوسان عبارت است از سنجش میانگین تفاوت بین قیمت و متوسط قیمت در یک بازه زمانی خاص.
نکته: به هر اندازه که نوسان یکی از اوراق بهادار بیشتر باشد، عدم قطعیت آن نیز بیشتر خواهد بود.
صرف ریسک:
صرف ریسک (Risk Premium) به این مفهوم است که در صورت ثابت بودن همه عوامل، ریسک بیشتر، با بازده بیشتر همراه خواهد بود.
نکته ۱: صرف ریسک برای مدیران مالی مهم می باشد زیرا وام دهندگان برای تشخیص میزان ریسک شرکت، با دقت آن را بررسی کرده و تصمیمات خود را بر اساس سطح ریسک آن شرکت اخذ می کنند.
نکته ۲: اگر وام دهنده به یک کسب و کار پر ریسک وام اعطا نماید، احتمالا بازده بیشتری به عنوان نرخ سود از آن کسب و کار خواهد گرفت.
اهرم مالی:
بیشتر شرکت ها منابع مالی خود را از طریق بدهی و یا انتشار اوراق بهادار و سهام کسب می کنند. منظور از منابع مالی با انتشار سهام، کسب منابع از طریق سهامداران شرکت می باشد که این سهامداران متناسب با میزان سرمایه گذاری خود، در سود شرکت سهیم هستند.
تامین مالی از طریق بدهی و قرض، توسط نهاد های مالی انجام می گردد و اگر شرکت وام گیرنده به طور مرتب سود وام را به وام دهنده پرداخت نماید، دیگر نیاز به شریک کردن وام دهنده در درآمد خود را نخواهد داشت.
نکته: همچنین می توان گفت ضرر ها از طریق این اهرم مالی می توانند افزایش یابند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ارزش اسمی سهام را به شما پیشنهاد می کنیم.
اصول مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
مدیریت ریسک و سرمایه یکی از اولین اصول و مباحث پایهای در بورس است که هر کسی که میخواهد در بورس سرمایه گذاری کند، باید قبل از هر چیز با آن به خوبی آشنا باشد. مدیریت سرمایه در بورس توجه به نسبت ریسک به سودآوری یک سرمایه گذاری است.
بدون آگاهی از اصول مدیریت سرمایه قطعا نمیتوانید در بازار سهام به موفقیت پایدار برسید. در این مقاله با ما همراه باشید تا با اصول چگونگی مدیریت کردن سرمایه در بورس آشنا شوید.
نکات مهم در استراتژی مدیریت سرمایه
بازار سهام بازار احتمالات است و عدم قطعیت در تمامی معاملات ما حکم فرما است. این مفهوم اگرچه به ظاهر ساده است اما درک واقعی آن و در نظر گرفتن احتمالات در معاملات چندان راحت نیست. ما در بورس به طور صد در صد از نتیجه هیچ معاملهای باخبر نیستیم و به هیچ وجه نمیدانیم که آینده چه چیزی برایمان رقم خواهد زد.
بنابراین بهترین کار برای یک معامله گر یا سرمایه گذار (این دو مقوله کمی با یکدیگر متفاوتند) این است که ریسک یا همان عدم قطعیت را به خوبی شناخته و درک کند و به جای ترسیدن، آن را کنترل نماید. برای آن که بتوانید سرمایه خود را در بورس به درستی مدیریت کنید، باید به این سه سوال پاسخ دهید:
- میزان ریسک در سبد سهام من در شرایط مختلف چقدر است؟
- همزمان چند معامله باز برای من امکان پذیر است؟
- چه تناسبی بین سود مورد انتظار و ریسک من وجود دارد؟
استراتژی مدیریت سرمایه این امکان را به شما می دهد که بتوانید هر تعداد معاملاتی که می خواهید انجام دهید. در واقع این روشی است که بین سود و ریسک شما تناسب ایجاد می کند.
تعریف ریسک در سرمایه گذاری
همان طور که ذکر شد، ریسک همان عدم قطعیت است و درصد احتمالی است که آنچه ما انتظار داریم اتفاق نیافتد. به بیان دیگر ریسک در واقع درصد احتمال خطری است که ممکن است در آینده ای دور یا نزدیک برای سرمایه ما اتفاق افتد. در واقع زمانی که نتیجهی کاری مشخص نیست و احتمال مفهوم ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ وقوع حالات مختلفی وجود داشته باشد، با شرایط ریسکی روبه رو خواهیم شد. در اینجا به چند نکته توجه کنید:
نکته اول: مدیریت سرمایه همراه با ریسک است
یکی از اشتباهات رایج معامله گران در بازار سرمایه، خطای محاسباتی در ریسک است. همه ی ما به طور ذاتی با مفهوم ریسک آشنا هستیم. اما ریسک در زندگی روزمره با ریسک در بازار سرمایه کمی متفاوت است. بدون دانش دقیق از نحوه مدیریت ریسک، نمیتوان معاملات خوبی را انجام داد.
افراد عادی و یا سرمایه گذارانی که به تازگی وارد بازار سرمایه شده اند، بر این باورند که ضرر در بورس هم مانند خرید خانه است و نهایتا ۲۰٪ میتوانند به ما ضرر برسانند. در صورتی که این گونه نیست. شما در بورس می توانید در مدت زمان کوتاهی حتی تا ۵۰٪ هم ضرر داشته باشید.
سرمایه گذاری که فعالیت زیادی در بورس دارند، می دانند که در بازار سرمایه برای آن که بتوان معاملات همراه با سود انجام داد، در ابتدا باید ریسک معاملات را سنجید و بتوان از نقدینگی خود در برابر ضرر های بازار حفاظت کرد. جمله معروفی وجود دارد که میگوید:
رم یک شبه ساخته نشده است اما هیروشیما یک شبه خراب شد!
جمله ای که نشان دهنده ریسک ذاتی بورس است
بطور خلاصه، بهتر است اگر تازه وارد بازار سرمایه شده اید، از درصد پایین ریسک (کمتر از ۴ یا ۵ درصد) روی تمام سرمایه خود شروع کنید. پس از بدست آوردن مهارت و تجارب لازم، می توانید به درصد های بالا ریسک برای سرمایه خود فکر کنید.
اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه
بنابراین نکته اول این است که به اهمیت ریسک در مدیریت سرمایه آگاه باشید. از همین رو معمولا این عبارت را به صورت مدیریت ریسک و سرمایه بیان میکنند. اگر نتوانید ریسک را در سرمایه گذاری کنترل و مدیریت کنید، در نهایت نتایجی را خواهید دید که باب میل شما نیست.
نمی توان انتظار داشت که شخصی بدون درنظر گرفتن ریسک در سرمایه گذاری و مدیریت آن، بتواند در بازار سرمایه موفق شود. پس همواره یکی از مواردی که در سرمایه گذاری باید به آن توجه نمود، ریسک است.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
نکته دوم: می توانید همزمان چند معامله باز داشته باشید
نکته دوم تنوع در سرمایه گذاری برای کاهش ریسک است. این به معنی تعداد زیاد معامله یا سبدی شامل تعداد زیاد سهام متنوع نیست. اگر تعداد معاملات شما زیاد باشد، بخصوص زمانی که شما بازه ی سود و زیان را بصورت دستی انجام دهید، مدیریت آن کار دشواری است. شما باید بتوانید معاملات خود را در زمانی که بازار حرکات قوی دارد، بصورت دستی مدیریت کنید.
این موضوع حتی زمانی که شما بصورت نوسان گیری معامله می کنید هم کار دشواری است. در نتیجه شما باید تعداد معاملات باز خود (تعداد سهام داخل سبد سهام) را محدود کنید. پیشنهاد ما به شما این است که حداکثر هشت موقعیت باز داشته باشید. محدوده ی بین پنج تا هشت معامله باز بصورت هم زمان می توان برای یک معامله گر بازه ی مطلوبی باشد. برای اطلاعات بیشتر درباره نحوه مدیریت سبد سهام مقاله سبد سهام چیست را مطالعه کنید.
نکته سوم: تناسب بین سود و ریسک
حد ضرر در مدیریت ریسک
نکته سوم در مدیریت ریسک و سرمایه این است که شما باید بین سود مورد انتظار خود و ریسک ضرری که میتوانید تحمل کنید یک تناسب بر قرار کنید. روش اجرایی این تناسب به این صورت است که ببینید برای چند درصد سود حاضر هستید چند درصد از سرمایه خود را با حد ضرر مشخص شده به خطر بیاندازید. برای اشنایی با حد ضرر در معاملات مقاله حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری را مطالعه کنید.
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه بر اساس استراتژی معاملاتی
یکی دیگر از نکات مهمی که در بازار بورس باید به آن توجه نمود، داشتن استراتژی معاملاتی است که به شما در داشتن مدیریت ریسک و سرمایه کمک زیادی خواهد کرد. مدیریت ریسک و سرمایه تنها با داشتن یک برنامه قبلی در معاملات امکان پذیر است.
برای مثال بر طبق استراتژی معاملاتی شما حد ضرر و حد سود مشخصی دارید و میدانید چند درصد از سرمایه خود را همیشه نقد باشید، چند درصد از سرمایه را برای شرایط پیش بینی نشده (مثلا برای کم کردن میانگین در زمان های هیجان کاذب بازار) کنار بگذارید.
پیشنهاد میکنیم شما باید همیشه 20 درصد نقد باشید تا بتوانید از بودجه ای که در حساب خود دارید، چه زیاد و چه کم، نهایت استفاده را ببرید. استفاده درست و بهینه از نقدینگی به مدیریت آن متکی است. شما اگر بتوانید سرمایه خود را مدیریت کنید، حتما معاملات خیلی خوبی با توجه به میزان نقدینگی خود خواهید داشت.
مدیریت ریسک و سرمایه در بورس به زبان ساده
اگر بخواهیم تمام مطلب بالا را به صورت عملی در بورس پیاده کنیم، دقیقا چکار باید انجام دهیم؟ در اینجا به زبانی ساده راه کار عملی را در چند توصیه بسیار مهم ذکر میکنیم که حتما باید آنها را به یاد بسپارید.
- پولی را وارد بازار بورس کنید که مازاد نیاز شما باشد و در میان مدت (حداقل 6 ماه) به آن هیچ گونه نیازی نداشته باشید.
- به هیچ عنوان برای سرمایه گذاری در بورس از پول قرضی استفاده نکنید.
- سرمایه خود را بین گروههای برتر بورسی تقسیم کنید و به هیچ عنوان سرمایه خود را تنها در یک گروه بورسی سرمایه گذاری نکنید. بد تر از آن تک سهم شدن است. با سرمایه گذاری در سهام متنوع و تشکیل سبد سهام، از ریسک سرمایه گذاری خود بکاهید.
- همیشه درصدی از سرمایه خود را نقد باشید. به کلمه “همیشه” توجه کنید. حتی در بازارهای کاملا صعودی سعی کنید حداقل 15 تا 20 درصد نقد باشید.
- نکته بسیار مهم نسبت سود انتظاری به مقدار سرمایه است. اگر سهمی را به امید 20 درصد سود خریداری میکنید (با توجه به حد سودی که برای خود قرار میدهید) نباید بیشتر از 20 درصد از سرمایه خود را درگیر آن کنید.
- نکته مهمتر از نکته قبلی تعیین میزان سرمایه برای هر معامله است. باتوجه به حدضرر هر معامله، میزان سرمایهای که مجاز هستید به یک معامله وارد کنید به اندازهای است که اگر حدضرر شما در آن معامله خورد، بیش از 2 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهید. قبل از ورود به هر معامله باید سرمایه مجاز را محاسبه کنید. این 2 درصد ماکزیمم ریسک معاملات است. بسیاری از معاملهگران حرفهای با ریسک 0.5 یا 1 درصد کار میکنند. یعنی حجمی از سرمایه را درگیر یک معامله میکنند که اگر حدضرر ان معامله فعال شود بیش از 1 درصد از کل سرمایه خود را از دست ندهند. این موضوع مهمترین قانون بحث مدیریت سرمایه و ریسک است.
کلام آخر
مدیریت ریسک و سرمایه در هر زمینه ای به شما این امکان را می دهد که از فرصت کم، بهترین نتیجه را بگیرید. در بازار بورس و معاملات نیز مدیریت سرمایه و ریسک می تواند به شما کمک بزرگی کند.
شما با مدیریت ریسک می توانید از ضررهای بزرگ جلوگیری کنید.
در این زمینه مقاله چگونه از ضرر در بورس جلوگیری کنیم را مطالعه کنید.
همچنین زمانی می توانید بعد از ضرر به معاملات خود ادامه دهید که بتوانید سرمایه و نقدینگی خود را مدیریت کنید. بدین ترتیب شما می توانید به اهداف خودتان که همان ضرر کمتر و سود بیشتر است دست یابید. امیدواریم که پس از مطالعه این مقاله شما هم به این هدف دست یابید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود مفهوم ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
ریسک مستقل یا Standalone Risk چیست و چگونه میتوان آن را ارزیابی کرد؟
توضیح مفهوم ریسک مستقل یا Standalone Risk
به هر شکلی که سرمایهگذاری کنیم، خواه ناخواه باید ریسکی را متناسب با چیدمان سبد سرمایهگذاری خود تحمل کنیم. گاهی این ریسک زیاد است و گاهی کمتر. ریسک مستقل (Standalone Risk) هم یکی از انواع ریسکهایی است که در بازارهای مالی مثل بورس از آن صحبت میشود. در این مقاله از اخبار بورس قصد داریم این نوع به خصوص از ریسک و سنجش آن را بررسی کنیم.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
معنای ریسک مستقل (Standalone Risk)
ریسک مستقل ریسکی است که زمانی که سرمایهگذار تنها یک دارایی را در سبد سرمایهگذاریاش نگهداری میکند با آن مواجه میشود. هر فرد یا یا سازمان تجاری ممکن است مالک این دارایی یا سرمایهگذاری باشد. دارایی مورد بحث میتواند سهام، یک بخش مجزا یا واحد عملیاتی یک سازمان باشد یا میتواند هر دارایی مشابه دیگری باشد که ارزش تجاری دارد.
ریسک مستقل زمانی بروز پیدا میکند که ما نگرشی مغایر با سیاست تنوعبخشی به سبد سهام داشته باشیم. به این ترتیب منابع خود را تنها روی یک دارایی مجزا و واحد متمرکز میکنیم. ما این ریسک را با این فرض محاسبه میکنیم که تمام سودها و زیانها از همین دارایی ویژه ناشی میشوند.
به منظور کاهش این ریسک لازم است که پرتفوی خود را متنوع کنیم. باید سرمایهگذاری خود را مفهوم ریسک در سرمایه گذاری چیست؟ برای خرید چند دارایی یا واحدهای مختلف دارایی تقسیم کنیم. این کار موجب میشود ریسک غیرسیستماتیک به حداقل برسد. همچنین ریسکهایی که مختص یک دارایی یا سازمان خاص است نیز پوشش داده میشود.
بیشتر بخوانید
ضربالمثلی قدیمی در دنیای مالی وجود دارد که میگوید: «تمام تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید.» این رویکرد موجب میشود سرمایهگذار، سازمان تجاری یا مدیران پرتفوی مجموعهای متنوع از داراییها یا سرمایهگذاریها را در سبد خود نگهداری کنند. در دنیای مالی، بسیاری از مواقع سرمایهگذاران سرمایهگذاریهای عظیم یا واحدهای بزرگ تجاریشان را به عنوان یک نهاد مستقل و جداگانه در نظر میگیرند. پس از آن ریسک آن واحد را به صورت مجزا محاسبه میکنند. سرمایهگذاران میتوانند میزان ریسک موردانتظار از آن دارایی را در مقایسه با بازده موردانتظار از آن مشخص کنند.
چطور میتوان ریسک مستقل در بازار بورس را اندازهگیری کرد؟
در اینجا از چند تکنیک ریاضی و آماری برای ارزیابی ریسک مستقل یک دارایی صحبت میکنیم. بیایید با هم نگاهی جزئینگرانه به این شیوهها داشته باشیم.
ضریب بتا
بتا نوسان یک دارایی یا سرمایه گذاری را در مقایسه با کل بازار اندازهگیری میکند. متخصصان از بتا برای اندازهگیری ریسک مستقل یک دارایی در مقایسه با ریسک یک پرتفوی متنوع که چندین دارایی دارد، استفاده میکنند.
این امر به سرمایهگذار کمک میکند تا دریابد میزان ناپایداری و ریسک یک دارایی مستقل چقدر است. همچنین او را در انتخاب میان دو گزینهی سرمایهداری نیز یاری میکند. سرمایهگذار میتواند تا در یک دارایی مستقل سرمایهگذاری کند یا این که به سراغ ترکیبی از داراییها در یک سبد متنوع برود.
این امر هم به عواملی همچون میزان ریسکپذیری و درک سرمایهگذار از روند بازار بستگی دارد. سرمایهگذاران تهاجمی معمولا روی سرمایهگذاریهایی دست میگذارند که ارزش بتایی بیشتر از یک دارد. در حالی که سرمایهگذاران محافظهکار یا میانهرو، داراییهایی را انتخاب میکنند که بتای آنها کمتر از یک است.
ضریب تغییر
ضریب تغییر یک معیار آماری است که سرمایهگذاران از آن استفاده میکنند. این ضریب در یافتن میزان تفاوت بازده مورد انتظار از یک دارایی مستقل، نسبت به میانگین یا متوسط بازده مورد انتظار از یک پرتفوی متنوع و متعادل کمک میکند. در مواردی که ضریب تغییر کم است، سرمایهگذار میتواند بازده بالایی را با ریسک پایین انتظار داشته باشد. در سمت مقابل اگر ضریب تغییر بالا باشد، سرمایهگذار باید منتظر بازده کمتر با ریسکی به مراتب بالاتر باشد. بنابراین در این مورد سرمایهگذار میتواند از سرمایهگذاری در آن دارایی مستقل اجتناب کند.
تحلیل میزان حساسیت
تجزیه و تحلیل میزان حساسیت راهی موثر برای تعیین ریسک مستقل یک دارایی است. در این روش متغیرهای متعددی در نظر گرفته میشد که میتوانند بر ریسک و بازده دارایی اثر بگذارند. تحلیلگران میتوانند یک شبیهسازی یا سناریوی «چه میشود اگر فلانطور شود» را برای این حالت ایجاد کنند.
بر همین اساس آنها میتوانند ریسکهای مرتبط با یک دارایی خاص را ارزیابی کنند. تحلیلگران قادر خواهند بود عواملی را که میتواند باعث تغییر قیمت یا بازده دارایی شود ارزیابی کنند. سرمایهگذاران هم میتوانند بر اساس ارزیابی منصفانه از ریسک مستقل سرمایهگذاری و با توجه به اثر عوامل اساسی تصمیماتی آگانه بگیرند.
تحلیل هیلیر یا Hillier Analysis
سرمایهگذاران همچنین میتوانند از مدل هیلیر برای ارزیابی ریسک مستقل یک دارایی یا سرمایهگذاری خاص در بورس و سایر بازارهای مالی استفاده کنند. در این مدل میتوانیم انحراف معیار جریانهای نقدی را که از سرمایهگذاری خود انتظار داریم محاسبه کنیم. پس از آن میتوانیم این مقدار را با انحراف معیار جریانهای نقدی که از یک سبد سرمایهگذاری متنوع و متعادل انتظار میرود، مقایسه کنیم. انحراف معیار بالای جریانهای نقدی از یک سرمایهگذاری به آن معناست که سرمایهگذاری باید سطوح ریسک بالاتری را متحمل شود. برعکس این قضیه نیز در مورد انحراف معیارهای پایین صدق میکند.
خلاصهای از ریسک مستقل
موارد زیادی را میتوان نام برد که سرمایهگذار تمایل دارد تمام مازاد دارایی قابل سرمایهگذاری خود را در یک سهام خاص سرمایهگذاری کند. او ممکن است سرمایهگذاری قابل توجهی در برخی داراییهایی خاص با ارزش مالی انجام دهد. این امر ممکن است در پی انتظارات بازده بیش از حد از یک سرمایهگذاری رخ دهد. ممکن است سرمایهگذار برای دریافت مزایایی دیگر نظیر بهبود امنیت سرمایهگذاری کند. گاهی هم ممکن است به دلیل این که فرصت سرمایهگذاری مطلوب دیگری را نیافته است این کار را انجام میدهد.
سرمایهگذاران باید در چنین مواردی بسیار محتاطانه عمل کنند. چرا که با ریسک مستقل ناشی از سرمایهگذاری خود مواجه خواهند شد. در صورت عملکرد مطلوب شرکت، بازده سرمایهگذاری ممکن است با انتظارات سرمایهگذار مطابقت داشته باشد. حتی در مواردی ممکن است این بازده از انتظارات او نیز فراتر رود. اما اگر عملکرد شرکت مطابق انتظارات پیش نرود سرمایهگذار بخش قابل توجهی از سرمایهگذاری خود را از دست خواهد داد. در خصوص سایر کلاسهای دارایی نیز این مسئله برقرار است.
مزایای واحدهای مستقل سرمایهگذاری
برخی موارد را میتوان مثال زد که اگر در یک شرکت، نهادها یا بخشها به صورت مستقل و منفرد عمل کنند، سودمندی بیشتری دارند تا این که بخواهند خود به عنوان بخشی از یک گروه فعالیتشان را دنبال کنند. در شرکتی که در قالب یک ساختار مستقل عمل میکند وامدهندگان و طلبکاران میتوانند به دفتر اصلی بروند و پولشان را پس بگیرند؛ حتی اگر نکول در پی سهلانگاری یکی از شعبات کوچک رخ داده باشد. با همین نگرش و در سمت مقابل اگر شرکتی با چندین نهاد حقوقی کوچکتر جدا کار کند، مطالبات وامدهندگان و طلبکاران تنها به داراییهای یک بخش یا شعبهی خاص محدود میشود. در چنین مواقعی شرکتها حقیقتا از چنین چیدمانی بهرهمند میشوند.
سرمایهگذاران باید ریسک مستقل سرمایهگذاریشان در بورس یا هر بازار مالی دیگری را به طور کامل ارزیابی کنند. آنها میتوانند بتا را محاسبه کنند، ضریب تغییر را به دست آورند یا سایر معیارهایی را که در بالا ذکر شد به کار گیرند. آنها ممکن است ریسک را با تنوعبخشی موثر به پرتفوی خود به کمترین میزان برسانند. سرمایهگذاران میتوانند انواع مختلفی از سهام یا دارایی را در نظر بگیرند یا یک سبد متوازن متشکل از این موارد تشکیل دهند. این مسئله به آنها کمک میکند تا اثرات ریسک مستقل را کاهش دهند. در این حالت اگر حتی یک دارایی یا سهام خاص هم عملکرد ضعیفی داشته باشد یا شکست بخورد، همچنان سرمایهگذاران میتوانند که از طریق سایر داراییها سودآوری کنند.
تنها احتیاطی که باید در اینجا در نظر گرفت این است که تنوعبخشی نباید تنها به سرمایهگذاری در انواع مشابهی از داراییها محدود شود. در سمت دیگر این تنوع نباید بسیار زیاد باشد و از حد بگذرد.
بیشتر بخوانید
سوالات متداول با پاسخهای کوتاه
ریسکی است که سرمایهگذار در شرایطی با آن مواجه میشود که تنها یک دارایی واحد دارد یا یک سرمایهگذاری منفرد انجام داده است. دارایی میتواند به شکل سهام، بخشهای جداگانه یا بخشی از عملیات یک سازمان باشد.
ریسک مستقل زمانی پدید میآید که سرمایهگذار رویکردی متفاوت از سیاست تنوعبخشی سهام را در پیش بگیرد.
برخی تکنیکهای آماری برای تخمین ریسک مستقل عبارتاند از:
– بتا
– ضریب تغییر
– تجزیه و تحلیل میزان حساسیت
– تجزیه و تحلیل هیلیر
دیدگاه شما