نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI


تشخیص واگرایی با اسیلاتور awesome

شاخص RSI چیست؟ آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن در تحلیل تکنیکال به همراه تصویر

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. RSI به عنوان یک نوسان‌ساز (گراف خطی که بین دو حد حرکت می‌کند) نمایش داده می‌شود و می‌تواند از ۰ تا ۱۰۰ قرائت شود. این اندیکاتور در اصل توسط «جی. ولز وایلدر جونیور» توسعه داده شده و در سال ۱۹۷۸ در کتاب مشهورش به نام «مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

تفسیر سنتی و کاربردی از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار در حال اشباع خرید یا ارزش‌گذاری بیش از حد است، و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب‌نشینی (پول‌بک) اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ یا کمتر RSI نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش بسیار کم است.

نکات کلیدی

  • شاخص قدرت نسبی (RSI) یک نوسان‌ساز حرکتی محبوب است که در سال ۱۹۷۸ توسعه یافت.
  • RSI سیگنال‌هایی را در مورد حرکت صعودی و نزولی قیمت به معامله‌گران تکنیکال ارائه می‌دهد که اغلب در زیر نمودار قیمت دارایی رسم می‌شود.
  • یک دارایی معمولاً زمانی که RSI بالای ۷۰ درصد است، در وضعیت اشباع خرید، و زمانی که زیر ۳۰ درصد است، اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود.

RSI با یک محاسبه دو قسمتی محاسبه می‌شود که با فرمول زیر شروع می‌گردد:

فرمول RSI

میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، برابر با میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره‌ی بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر ​​استفاده می‌کند. دوره‌های دارای زیان قیمت، در محاسبات میانگین سود ۰ در نظر گرفته می‌شوند، و دوره‌هایی که در آن‌ها افزایش قیمت اتفاق می‌افتد هم برای محاسبه‌ي میانگین ضرر، به‌صورت ​​صفر محاسبه می‌شوند.

استاندارد RSI، استفاده از ۱۴ دوره برای محاسبه‌ی مقدار اولیه‌ی ارزش RSI است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته بالاتر بسته شده و میانگین سود ۱ درصدی داشته است. هفت روز باقی‌مانده، همه با کاهش متوسط ​​۰.۸-% پایین‌تر بسته شده‌اند.

محاسبه برای بخش اول RSI شبیه محاسبه‌ی بسط داده‌شده‌ی تصویر زیر است:

هنگامی که ۱۴ دوره‌ی داده در دست‌رس است، بخش دوم فرمول RSI قابل محاسبه خواهد بود. مرحله‌ی دوم محاسبه، راه رسیدن نتایج را هموار می‌کند.

فرمول بسط داده شده RSI

محاسبه RSI

با استفاده از فرمول های بالا، RSI را می‌توان محاسبه کرد، که در آن خط RSI را می‌توانید در زیر نمودار قیمت دارایی رسم کنید.

با افزایش تعداد و اندازه بسته‌های مثبت، RSI افزایش می‌یابد، و با افزایش تعداد و اندازه‌ي زیآن‌ها کاهش پیدا می‌کند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار می‌کند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند، فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک می‌شود.

اندیکاتور RSI، در حالی که سهام در روند صعودی است، می‌تواند برای دوره‌های طولانی در منطقه‌ای که ارزش خرید دارد باقی بماند. از سوی دیگر، هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو اشباع فروش باقی بماند. این مسأله می‌تواند برای تحلیل‌گران تازه‌کار گیج‌کننده باشد؛ اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن می‌کند.

RSI به شما چه می گوید؟

روند اولیه‌ی سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است. به عنوان مثال، کنستانس براون (Constance Brown)، CMT، تکنسین معروف بازار، بر این ایده اصرار دارد که افزایش فروش در RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بسیار بیشتر از ۳۰٪ است، و این که افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی، بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ قیمت است.

در طول یک روند نزولی، RSI به جای ۷۰%، نزدیک به سطح ۵۰% به اوج خود می‌رسد، که می‌تواند توسط سرمایه‌گذاران با اطمینان بیش‌تری برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. زمانی که یک روند قوی وجود دارد، بسیاری از سرمایه‌گذاران یک خط روند افقی را بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال می‌کنند، تا حرکات افراطی را بهتر شناسایی کنند. زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد، اصلاح سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش معمولاً غیر ضروری است.

یک مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش متناسب با روند، تمرکز بر سیگنال‌های تجاری و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است، و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که ممکن است RSI ایجاد نماید، کمک می‌کند.

تفسیر RSI و محدوده RSI

به طور کل، زمانی که RSI از سطح مرجع ۳۰ افقی فراتر می‌رود، یک علامت صعودی است و زمانی که به زیر سطح مرجع ۷۰ افقی می‌لغزد، یک علامت نزولی است. به عبارت دیگر، می‌توان تفسیر کرد که مقادیر ۷۰ RSI یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش‌گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا پول‌بک اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ RSI یا کمتر نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش کم است.

در طول روندها، قرائت‌های RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به‌ندرت دیده می‌شود که RSI از ۷۰ بیشتر شود، و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا کمتر می‌رسد. این دستورالعمل‌ها می‌توانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوس‌های بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چندین نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی به ۷۰ برسد، اما بعد از آن به زیر سطح ۳۰ برود، به این معنی است که روند ضعیف شده و ممکن است معکوس گردد.

برعکس این قضیه برای یک روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به ۳۰ یا کمتر برسد، و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت روند صعودی معکوس شود. خطوط روند و میانگین‌های متحرک، ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از RSI باید لحاظ شوند.

نمونه ای از واگرایی های RSI

یک واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع فروش ایجاد کرده، و به دنبال آن یک بالاترین قیمت پایین که به همان نسبت با پایین‌ترین قیمت پایین مطابقت دارد. این نشان‌دهنده‌ی افزایش حرکت صعودی است، و می‌توان از شکست بالای منطقه‌ی اشباع فروش برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده کرد.

یک واگرایی نزولی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع خرید ایجاد می‌کند، و به دنبال آن یک پایین‌ترین سطح بالا به همان نسبت با بالاترین سطح بالای قیمت‌ها مطابقت دارد.

زمانی که RSI بالاترین سطوح پایین، و قیمت پایین‌ترین سطوح پایین را تشکیل می‌دهند، یک واگرایی صعودی شناسایی می‌شود. این یک سیگنال عموماً معتبر است؛ اما زمانی که یک سهام در یک روند بلندمدت باثبات قرار بگیرد است، واگرایی‌ها به ندرت اتفاق می‌افتند. استفاده از قرائت‌های انعطاف‌پذیر اشباع فروش یا اشباع خرید به شناسایی سیگنال‌های بالقوه بیشتر کمک می‌کند.

مثالی از رد کردن نوسان RSI

یکی دیگر از تکنیک‌های معاملاتی، رفتار RSI را در زمانی که دوباره از منطقه‌ی اشباع خرید یا اشباع فروش خارج می‌شود، بررسی می‌کند. این سیگنال «رد نوسان» صعودی نامیده می‌شود و دارای چهار بخش است:

  1. RSI در منطقه‌ی اشباع فروش قرار می گیرد.
  2. RSI به بالای ۳۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI یک افت دیگر را بدون بازگشت به قلمروی اشباع فروش ایجاد می‌کند.
  4. RSI سپس بالاترین سطح اخیر خود را می‌شکند.

همانند واگرایی‌ها، یک نسخه‌ی نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که شبیه تصویر آینه‌ای از نسخه‌ی صعودی است. رد نوسان نزولی نیز دارای چهار بخش است:

  1. RSI تا منطقه‌ی اشباع خرید افزایش می‌یابد.
  2. RSI به زیر ۷۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI بدون بازگشت به منطقه‌ی اشباع خرید، بالاترین سطح جدیدی را تشکیل می‌دهد.
  4. RSI سپس پایین‌ترین سطح اخیر خود را می‌شکند.

تفاوت بین RSI و MACD

«میانگین متحرک همگرایی واگرایی» (MACD) یکی دیگر از شاخص‌های حرکتی پیروی از روند است، که رابطه‌ی بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می‌دهد. MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی (EMA) ۲۶ دوره ای از EMA ۱۲ دوره‌ای محاسبه می‌شود. نتیجه‌ی آن محاسبه‌ی خط MACD است.

سپس یک EMA ۹ روزه‌ی MACD، به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم می‌شود که می‌تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال‌های خرید و فروش عمل کند. ممکن است معامله‌گران زمانی که MACD از خط سیگنال خود عبور می‌کند، اوراق بهادار را بخرند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال عبور می‌کند، اوراق بهادار را بفروشند.

RSI برای نشان دادن این که آیا اوراق بهادار، در رابطه با سطوح اخیر قیمت اشباع خرید شده است یا اشباع فروش طراحی شده است. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دوره‌ی زمانی معین محاسبه می‌شود. دوره‌ی زمانی پیش‌فرض ۱۴ دوره است، و مقادیر آن از ۰ تا ۱۰۰ محدود شده است.

MACD رابطه‌ی بین دو EMA را اندازه‌گیری می‌کند، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با اوج و فرود قیمت اخیر می‌سنجد. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می‌شوند، تا تصویر تکنیکال کامل‌تری از یک بازار به تحلیل‌گران ارائه دهند.

هر دوی این شاخص‌ها میزان حرکت یک دارایی را اندازه‌گیری می‌کنند. با این حال، آن‌ها عوامل متفاوتی را مورد سنجش قرار می‌دهند، و به همین دلیل ممکن است گاهی اوقات سیگنال‌های متناقضی را ارائه کنند. به عنوان مثال، RSI ممکن است برای یک دوره‌ی زمانی ثابت، بالاتر از ۷۰ را نشان دهد، که بیان‌گر آن است که اوراق بهادار بیش از حد به سمت خرید افزایش یافته است.

در همان زمان، MACD ممکن است نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای اوراق بهادار در حال افزایش است. هر یک از این اندیکاتورها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را پیش‌بینی کند (قیمت افزایش می‌یابد در حالی که اندیکاتور پایین‌تر می‌رود یا برعکس).

محدودیت های RSI

RSI حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می‌کند و نتایج را در یک نوسان‌ساز نمایش می‌دهد که می‌تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال‌های RSI زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.

سیگنال‌های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آن‌ها از آلارم‌های کاذب دشوار است. برای مثال، یک مثبت کاذب، احتمال دارد یک متقاطع صعودی و به دنبال آن کاهش ناگهانی سهام باشد. منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک متقاطع نزولی وجود داشته باشد، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب بگیرد.

از آن‌جایی که این نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI شاخص حرکت را نشان می‌دهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، می‌تواند برای مدت طولانی اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی به‌طور متناوب بین حرکات صعودی و نزولی است، بسیار مفید خواهد بود.

شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازه گیری می‌کند؟

شاخص قدرت نسبی (RSI) سنجه‌ای است که توسط معامله‌گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می‌شود. ایده‌ی اصلی پشت RSI این است که بسنجیم که معامله‌گران چقدر سریع قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین می‌کنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می‌کند. قرائت زیر ۳۰ به طور کلی نشان می‌دهد که سهام اشباع فروش شده است، در حالی که قرائت بالای ۷۰ نشان می‌دهد که اشباع خرید اتفاق افتاده است. معامله‌گران اغلب این نمودار RSI را در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار می‌دهند، بنابراین می‌توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.

سیگنال خرید RSI چیست؟

زمانی که RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معامله‌گران بر اساس این ایده که آن اوراق بهادار اشباع فروش شده و در نتیجه آماده بازگشت است، آن را یک «سیگنال خرید» می‌دانند. با این حال، قابل اطمینان بودن این سیگنال تا حدی به زمینه‌ي کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح اشباع فروش به معامله ادامه دهد. معامله‌گران در آن شرایط ممکن است خرید را تا زمانی که سیگنال‌های تأییدی دیگری را مشاهده نکنند به تأخیر بیاندازند.

تفاوت بین RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) چیست؟

RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) هر دو سنجه‌هایی هستند که به کمک معامله‌گران برای درک فعالیت معاملاتی اخیر یک اوراق بهادار می‌آیند؛ اما آن‌ها این هدف را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند. در اصل، MACD با هموارسازی حرکات اخیر قیمت اوراق بهادار و مقایسه‌ی آن خط روند میان‌مدت، با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان می‌دهد، کار می‌کند. سپس معامله‌گران می‌توانند تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس قرار دهند که آیا خط روند کوتاه‌مدت بالاتر یا پایین‌تر از خط روند میان‌مدت قرار می‌گیرد.

اندیکاتور RSI آموزش کامل و حرفه ای

آموزش کامل و حرفه ای اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) به معنی شاخص مقاومت نسبی.

آموزش کامل و حرفه ای اندیکاتور RSI

شاخص مقاومت نسبی(RSI) چیست؟

آموزش کامل و حرفه ای اندیکاتور RSI

شاخص مقاومت نسبی(RSI) یک نشانگر حرکت است که در تحلیل تکنیکال به کار می رود.

این اندیکاتور اندازه تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در قیمت سهام یا شکل دیگر دارایی اندازه گیری می کند.

اندیکاتور RSI به عنوان یک اسیلاتور (نمودار خطی که بین دو طرف حرکت می کند و می تواند از 0 تا 100 داشته باشد) نمایش داده می شود.

این شاخص در ابتدا توسط J. Welles Wilder Jr. تهیه و در کتاب اصلی خود با عنوان ” مفاهیم جدید در سیستم های معاملات تکنیکال” در سال 1978 معرفی شد.

تفسیر و استفاده سنتی از اندیکاتور RSI به این شکل است که وقتی مقادیر 70 یا بالاتر را نشان می دهد یک اوراق بهادار در حال اشباع خریدی ا ارزش بیش از حد است و گاهی ممکن است این رقم برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی در قیمت باشد.

تفسیر اندیکاتور RSI هنگامی که از رقم 30 پایین تر باشد میتواند به این صورت باشد که اشباع فروش است یا ارزش خیلی پایین آمده‌است.

شاخص مقاومت نسبی(اندیکاتور RSI) با یک معادله دو بخشی محاسبه می شود که با فرمول زیر شروع می شود:

فرمول اول محاسبه RSI

میانگین سود یا ضرر مورد استفاده در محاسبه، میانگین درصد سود یا ضرر طی یک دوره بازگشت است. این فرمول از مقدار مثبت برای میانگین ضرر استفاده می کند.
استاندارد این فرمول استفاده از 14 دوره برای محاسبه مقدار اولیه RSI است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار از 14 روز گذشته هفت درصد بالاتر بسته شده و متوسط سود آن 1٪ است. هفت روز باقیمانده با از دست دادن متوسط 0.8 کمتر بسته شد. محاسبه برای قسمت اول RSI به صورت زیر است:

فرمول دوم محاسبه RSI

هنگامی که داده 14 دوره در دسترس باشد، قسمت دوم فرمول RSI قابل محاسبه است. مرحله دوم محاسبه نتایج را روشن می کند.

فرمول نهایی محاسبه RSI

محاسبه RSI:

اشباع خرید و فروش

با استفاده از فرمول های بالا RSI را می توان، جایی که توانایی ترسیم خط RSI را در زیر نمودار قیمت داریم محاسبه کرد.
RSI با افزایش تعداد و اندازه بسته شدن مثبت افزایش می یابد و با افزایش تعداد و اندازه منفی کاهش می یابد. قسمت دوم محاسبه روشن است، بنابراین RSI در یک بازار کاملاً صعودی فقط به 100 یا 0 خواهد رسید.

همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید، شاخص RSI می تواند در مدت زمان طولانی در منطقه اشباع خریدباقی بماند در حالی که سهام در روند صعودی است. هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، ممکن است این شاخص برای مدت طولانی در قلمرو بیش از حد فروخته شده باقی بماند. این می تواند برای تحلیل گران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از شاخص در این مسائل را روشن می کند.

اندیکاتور RSI به شما چه می گوید؟

روند اصلی سهام یا دارایی ابزاری مهم در اطمینان از درک صحیح شاخص است.

به عنوان مثال ، تکنسین مشهور بازار ، کنستانس براون،CMT،این ایده را بیان کرده است که مطالعه بیش از حد در RSI در یک روند صعودی احتمالاً بسیار بالاتر از 30٪ است و میزان اشباع خریددر RSI در طی روند نزولی بسیار کمتر از سطح 70٪ می‌باشد

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید ، طی یک روند نزولی ، RSI با رقم 50٪ به اوج خود می رسد( نه با 70%)، که می تواند توسط سرمایه گذاران استفاده شود تا با اطمینان بیشتر شرایط نزولی را نشان دهند. بسیاری از سرمایه گذاران در صورت برقراری روند قوی برای شناسایی بهتر افراط ، از یک خط روند افقی استفاده می کنند که بین 30 تا 70 درصد باشد. تغییر سطح اشباع خریدیا اشباع فروش زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلند مدت باشد ، معمولاً غیرضروری است.

مشخص کردن منطقه اشباع خرید

یک مفهوم مرتبط با استفاده از سطح اشباع خریدیا گران فروشی متناسب با روند،
تمرکز روی سیگنالهای تجاری و تکنیک های منطبق بر روند است.

به عبارت دیگر،استفاده از سیگنالهای صعودی در زمانی که نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI قیمت در یک روند صعودی است
و سیگنالهای نزولی در هنگام نزول سهام، باعث جلوگیری از بسیاری از هشدارهای دروغین اندیکاتور RSI می شود.

نمونه ای از واگرایی های RSI

واگرایی صعودی زمانی اتفاق می افتد که اندیکاتور RSI قیمتی بیش از حد فروخته شده
و به‌دنبال آن پایین‌ترین قیمت را ایجاد می‌کند که به‌ترتیب با پایین‌ترین سطح قیمت مطابقت دارد.
این نشان دهنده حرکت صعودی صعودی است و می توان از وقفه ای بالاتر از خاک بیش از حد فروخته شده برای ایجاد موقعیت جدید طولانی استفاده کرد.

واگرایی نزولی زمانی اتفاق می افتد که اندیکاتور RSI قیمتی بیش از حد خرید و به دنبال آن کمترین قیمت را ایجاد کند که با بالاترین قیمت مربوطه مطابقت داشته باشد.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید،هنگامی که اندیکاتور RSI با تشکیل پایین ترین قیمت،پایین ترین نرخ تشکیل شد،یک واگرایی صعودی مشخص شد. این یک سیگنال معتبر بود، اما واگرایی ها هنگامی که سهام در یک روند طولانی مدت با ثبات باشد،نادر است. استفاده از قرائت های انعطاف پذیر اشباع فروش یا اشباع خرید،به شناسایی سیگنال های بالقوه بیشتری کمک می کند.

کاهش قیمت و بالا رفتن

نمونه ای از موج بازگشتی RSI

تکنیک معاملاتی دیگر رفتار اندیکاتور RSI را هنگام استفاده مجدد از قلمرو اشباع خریدیا اشباع فروش ، بررسی می کند. این سیگنال “رد کردن نوسان” صعودی نامیده می شود و دارای چهار قسمت است:

RSI در قلمرو بیش از حد فروخته شده قرار می گیرد.

RSI بالای 30٪ عبور می کند.

RSI بدون عبور مجدد از قلمرو بیش از حد فروخته شده ، فرو رفتن دیگری ایجاد می کند.

سپس اندیکاتور RSI آخرین بالاترین قیمت خود را می شکند.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید،
اندیکاتور RSI بیش از حد فروخته شد،30٪ شکست و کمترین میزان رد را ایجاد کرد که باعث افزایش سیگنال شد.
استفاده از اندیکاتور RSI در این روش بسیار شبیه ترسیم خط روند روی نمودار قیمت است.

خط روند در

نمودار زیر سیگنال رد نوسان نزولی را نشان می دهد.
مانند اکثر تکنیک های معاملاتی،این سیگنال هنگامی که مطابق با روند دراز مدت غالب باشد،قابل اطمینان ترین خواهد بود.
سیگنالهای نزولی در طی روند نزولی احتمال ایجاد هشدارهای کاذب را دارند.

شکست اندیکاتور RSI

محدودیت های RSI

RSI حرکت قیمت صعودی و نزولی را مقایسه می کند و نتایج را در یک اسیلاتور نمایش می دهد،
که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد.
مانند اکثر شاخص های تکنیکال،سیگنال های آن هنگامی که مطابق با روند بلند مدت باشند از بیشترین اطمینان برخوردار هستند.

سیگنال های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای دروغین دشوار است. به عنوان مثال،یک مثبت کاذب می تواند یک کراس اوور صعودی باشد و به دنبال ناگهان سهام سقوط کند.
منفی کاذب وضعیتی است که یک کراس اوور نزولی وجود دارد.
با این حال سهام به‌طور ناگهانی به سمت بالا شتاب می گیرد.

از آنجا که اندیکاتور حرکت را نشان می دهد ، هنگامی که دارایی دارای حرکت قابل توجهی در هر دو جهت باشد، می تواند برای مدت طولانی بیش از حد خریداری شود یا بیش از حد فروخته شود. بنابراین،اندیکاتور RSI در بازار نوسانی که قیمت دارایی بین حرکات صعودی و نزولی متناوب است ، بیشترین کاربرد را دارد.

تا حالا تجربه استفاده از اندیکاتور RSI رو داشته اید؟؟ حتما برای ما تجربتون رو کامنت بذارید☺

استراتژی تشخیص واگرایی و نحوه معامله با آن

تشخیص واگرایی

بسیاری از معامله‌گران یا از اهمیت تشخیص واگرایی بی‌اطلاع هستند یا نمی‌توانند مفهوم واگرایی را به‌طور کامل درک کنند و از کاربرد آن با اندیکاتور‌های نوسانگر بهره ببرند.

واگرایی یک پدیده معاملاتی است که اطلاعات قابل‌اعتماد و با کیفیتی را در مورد سیگنال‌های معاملاتی در اختیار معامله‌گران می‌گذارد.

این استراتژی به زمانی اشاره دارد که قیمت یک دارایی در جهت مخالف اندیکاتورهای مومنتوم (momentum) یا نوسانگرها حرکت می‌کند.

اندیکاتورهای رایج مورد استفاده شامل شاخص قدرت نسبی (RSI)، استوکاستیک، اندیکاتور Awesome یا AO و اندیکاتور MACD است.

با این مقدمه اولیه از استراتژی واگرایی، سراغ کسب اطلاعات بیشتر و شناخت‌ کامل‌تر این استراتژی و کاربرد آن در بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری برویم. تا پایان همراه ما در این مطلب از بورسینس بمانید.

واگرایی چیست؟

واگرایی یکی از مفاهیم متعددی است که معامله‌گران برای تعیین زمان ورود یا خروج از بازار استفاده می‌کنند.

گفتن اینکه واگرایی رخ می‌دهد به این معناست که بگوییم قیمت و حرکت با نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI هم هماهنگ نیستند. این نشان می‌دهد که بازار در حال آماده شدن برای تغییر روند یا عقب‌نشینی است، اما لزوماً جهت گیری روند را تضمین نمی‌کند.

به زبان ساده، کلمه واگرایی به معنای «جداشدن» است. معمولا قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال مسیر و جهتی را دنبال می‌کند که ابزار و اندیکاتور‌ها پیش‌بینی می‌کنند. این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که بازار با یک شوک خارج از برنامه مواجه نشود و همه چیز طبق رفتار گذشته سهم و نظر تحلیل‌گران جلو برود.

برای مثال، زمانی که نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI اسیلاتوری مانند macd روند حرکت سهم را تأیید می‌کند، معامله‌گران می‌توانند انتظار ادامه روند را در همان مسیر پیش‌بینی شده داشته باشند.

موردی که ممکن است این روند را تغییر دهد، رخ‌دادن یک شوک غیرمنتظره یا اتفاق خارج از برنامه‌ای است که مسیر macd را تغییر می‌دهد و روند قیمت یا روند مورد انتظار اسیلاتور از یکدیگر جدا و منحرف می‌شوند. با مشاهده چنین اتفاقی در اندیکاتور سهم، می‌توان گفت که الگوی نشانگر واگرایی آغاز شده و روند را ضعیف‌تر می‌کند.

هنگامی که واگرایی ظاهر می‌شود، احتمال برگشت بیشتر وجود دارد، به‌خصوص اگر واگرایی در یک بازه زمانی بزرگ‌تر ظاهر شود. همچنین واگرایی چندگانه در یک نمودار یا واگرایی چندگانه در چندین تایم‌فریم اعتبار بیشتر دارد.

در کنار این اسیلاتور، موارد دیگر هم کاربرد دارند. از جمله اسیلاتورهای موفقی که برای تشخیص واگرایی در روند حرکت سهم موثر هستند شامل موارد زیر است:

انواع واگرایی

عمدتاً دو نوع واگرایی وجود دارد:

واگرایی منظم جایی است که سیگنال قیمت بالاترین یا پایین‌ترین سطح را ایجاد می‌کند. درحالی‌که اندیکاتور به ترتیب اوج‌های کمتر یا پایین‌تر از قبلی را ایجاد می‌کند.

واگرایی پنهان، که برعکس واگرایی معمولی است، جایی است که اندیکاتور اوج‌های بالاتر یا پایین‌تری دارد، درحالی‌که عمل قیمت به ترتیب اوج‌های پایین‌تر و کمتر از قبلی را در روند نمودار خواهد ساخت.

واگرایی منظم و پنهان

واگرایی منظم و پنهان دو نوع اصلی از واگرایی هستند که در روند حرکتی کندل‌های یک سهم یا کریپتو به وجود می‌آیند

واگرایی منظم بیشترین کاربرد را در شرایطی دارد که تغییر روند به صورت منظمی اتفاق بیفتد. این درحالی است که واگرایی پنهان می‌تواند نشان‌دهنده اصلاح یا ادامه روند باشد.

همچنین نوع سوم و کمتر رایج دیگری هم از واگرایی وجود دارد که به آن واگرایی گسترده می‌گویند. واگرایی گسترده بسیار شبیه به واگرایی معمولی است. مهم‌ترین تفاوتی که بین واگرایی منظم و گسترده می‌توان پیدا کرد، این است که حرکت قیمت الگوهای دو پایین یا دو بالا را تشکیل می‌دهد.

از نگاه دیگر، یک الگوی بالا دوتایی حرف M را تشکیل می‌دهد درحالی‌که یک پایین دوتایی حرف W را تشکیل می‌دهد.

تفاوت بین واگرایی منظم و گسترده

شکل‌گیری واگرایی گسترده به صورت M یا W

واگرایی منظم

واگرایی منظم را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد:

  • واگرایی منفی
  • واگرایی مثبت

واگرایی منفی چیست؟

واگرایی منفی زمانی رخ می‌دهد که عمل قیمت به طور متوالی به بالاترین حد خود خواهد رسید. درحالی‌که اندیکاتور به طور متوالی به اوج‌های پایین‌تر می‌رود.

این نشان می‌دهد که قیمت یک دارایی در حال آماده شدن برای بازگشت به یک روند نزولی است. همچنین سیگنال نشانگر به این معنی است که حرکت در حال تغییر است. حتی اگر قیمت به اوج‌های بالاتری رسیده باشد، روند صعودی ممکن است ضعیف شود.

در این سناریو، معامله‌گران باید خود را آماده کنند، یعنی دارایی را بفروشند و بعداً آن را با قیمت پایین‌تری خریداری کنند.

واگرایی مثبت چیست؟

واگرایی مثبت منظم زمانی اتفاق می‌افتد که عمل قیمت به‌تدریج پایین‌ترین سطح را تشکیل می‌دهد، درحالی‌که اندیکاتور پایین‌ترین سطح را ایجاد می‌کند.

این نشان می‌دهد که قیمت ها به زودی در یک روند صعودی حرکت خواهند کرد. همچنین عمل اندیکاتور نشان می‌دهد که قیمت باید به سیگنال اندیکاتور برسد و روند نزولی ضعیف است.

در این سناریو، معامله‌گران باید برای خرید طولانی‌مدت، یعنی خرید دارایی آماده شوند.

نحوه تشخیص واگرایی منظم

معامله‌گران عملکرد قیمت را مشاهده می‌کنند و از ابزارهای معاملاتی مانند اندیکاتورهای حرکت برای شناسایی واگرایی‌ها استفاده می‌کنند.

اکثر صرافی‌های ارز دیجیتال و وب‌سایت‌های قیمت‌گذاری از اندیکاتورها برای تعیین و بررسی نمودار قیمت و تسهیل تحلیل حرکت قیمت استفاده می‌کنند.

به طور کلی دو نوع اندیکاتور وجود دارد:

  • شاخص‌ پیشرو (Leading)
  • شاخص تاخیری (lagging)

اندیکاتورهای پیشرو جهت آینده بازار را پیش بینی می‌کنند. درحالی‌که اندیکاتورهای تاخیری، حرکت قیمتی را که در حال وقوع است یا قبلاً پشت سر گذاشته است را تأیید خواهند کرد.

اندیکاتور‌های مناسب برای تشخیص واگرایی منظم

یکی از محبوب‌ترین شاخص‌های پیشرو، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که معامله‌گران از آن برای تشخیص بیش از حد خرید یا فروش بیش از حد دارایی استفاده می‌کنند.

RSI محاسبه‌ای از میانگین تغییر قیمت رو به بالا نسبت به میانگین تغییر قیمت رو به پایین است که به صورت درصد منعکس می‌شود. شکل زیر نمونه ای از واگرایی منفی را نشان می‌دهد که با استفاده از RSI شناسایی شده است.

با توجه به شکل می‌بینید که قیمت به طور متوالی به بالاترین حد خود می‌رسد درحالی‌که RSI قعر‌های متعددتر و بیشتری در بازار ایجاد می‌کند:

شاخص rsi

اندیکاتور RSI برای تشخیص واگرایی در بازار عالی است

برای درک بهتر این موضوع، یک مثال از واگرایی را باتوجه‌به اسیلاتور RSI بررسی می‌کنیم.

در نمودار زیر که تحرکات یک ساعت از GBP/USD به تصویر کشیده شده است، یک کانال نزولی (خط سیاه) را مشاهده خواهید کرد. پس از اینکه قیمت چندین بار خطوط پایین‌تری ایجاد کرد، زاویه قیمت و نشانگر از یکدیگر منحرف می‌شوند.

در طول الگوی شاخص واگرایی، قیمت همچنان به کاهش خود ادامه می‌دهد، اما RSI ضعف حرکت نمودار را نشان خواهد داد. همچنین مسیر خود را تغییر می‌دهد و شروع به بالارفتن می‌کند.

برای تجزیه‌وتحلیل جهت واقعی، لازم است قیمت پایین‌ترین سطح در نمودار را تشخیص دهید. این در حالی است که RSI هم باید در پایین‌ترین سطح باشد.

نمونه‌ای از اندیکاتور RSI

نمونه‌ای از نحوه تشخیص واگرایی با اندیکاتور RSI

نوسانگر stochastic یکی دیگر از شاخص‌های پیشرو و محبوب است که اولین‌بار توسط جورج لین در دهه 1950 معرفی شد. معامله‌گران از نوسانگر استوکاستیک برای مقایسه قیمت‌های بسته‌شدن اخیر دارایی با محدوده‌ای از قیمت‌های آن در یک بازه زمانی خاص استفاده می‌کنند.

در شکل زیر از استوکاستیک برای شناسایی واگرایی منفی استفاده شده است. شکل زیر حرکت قیمت را نشان می‌دهد که به طور تدریجی اوج‌های بالاتر را تشکیل داده و همچنین نوسانگر تصادفی اوج‌های پایین‌تر را به‌تدریج تشکیل می‌دهد.

نوسانگر stochastic

تشخیص واگرایی با نوسانگر stochastic

تشخیص واگرایی با MACD

واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بر اساس میانگین های متحرک (MA) است که معامله‌گران برای شناسایی زمان ورود یا خروج از یک بازار استفاده می‌کنند. MACD شامل سه جزء دو MA و یک هیستوگرام است.

از آنجایی که MA یک شاخص تاخیری محسوب می‌شود، MACD نیز به طور کلی یک شاخص مناسب برای تشخیص lagging خواهد بود. بااین‌حال، MACD گاهی اوقات به عنوان یک شاخص پیشرو هم کاربرد دارد، زیرا معامله‌گران می‌توانند از هیستوگرام برای پیش‌بینی تداخل سیگنال بین دو میانگین متحرک استفاده کنند.

شکل زیر نمونه‌ای از واگرایی منفی را نشان می‌دهد که توسط MACD شناسایی شده است. همچنین این شکل نشان می‌دهد که عمل قیمت به‌تدریج روند حرکتی پایین‌تری خواهد داشت، درحالی‌که MACD به‌تدریج قعر‌های بالاتری را نسبت به روند حرکت قبلی به وجود می‌آورند.

شاخصmacd

تشخیص واگرایی با MACD

اسیلاتور awesome برای تشخیص واگرایی تاخیری

یکی دیگر از شاخص‌های تاخیری، Awesome Oscillator (AO) است. این اسیلاتور برای تعیین اینکه آیا بازار در روند صعودی یا نزولی قرار دارد، حرکات اخیر قیمت را با حرکات قبلی قیمت مقایسه می‌کند.

AO بر اساس دو میانگین متحرک ساده ( SMA) است و به طور غیرمستقیم می‌تواند یک شاخص تاخیری در نظر گرفته شود.

در شکل زیر، نمونه ای از واگرایی مثبت وجود دارد که با استفاده از AO شناسایی شده است. شکل نشان می‌دهد که قیمت به‌تدریج پایین‌تر می‌شود درحالی‌که اندیکاتور به‌تدریج پایین‌های بالاتر را تشکیل می‌دهد.

اسیلاتور awesome

تشخیص واگرایی با اسیلاتور awesome

نحوه معامله پس از تشخیص واگرایی

شکل‌گیری واگرایی در نمودار فقط به معامله‌گران می‌گوید که حرکت و شتاب قیمت در حال ضعیف شدن است.

این اتفاق لزوما به معنی یک روند حرکتی معکوس شدید نیست. درواقع حرکت قیمت ممکن است فقط در حال ورود به یک روند جانبی دیگر (حرکت افقی قیمت در محدوده پایدار) باشد.

برای ایجاد یک استراتژی معامله با واگرایی، معامله‌گران حرفه‌ای اندیکاتورها را با ابزارهای مختلف ترکیب می‌کنند. یکی از ابزارهای محبوب نمودار میانگین متحرک نمایی ( EMA) است که وزن بیشتری به قیمت‌های اخیر می‌دهد.

واگرایی مثبت و واگرایی منفی قوانین ورودی متفاوتی دارند. در هر صورت، هنگامی که یک معامله‌گر متوجه واگرایی شد، باید نحوه ورود یا خروج از بازار و ثبت سفارش‌های حد ضرر یا سیو سود خود را در نظر بگیرد. از آنجایی که بازار کریپتو بی‌ثبات است، دستور Stop Loss یا Take Profit نباید خیلی نزدیک به قیمت ورودی باشد.

همچنین معامله‌گران باید سفارشات Take Profit را باتوجه‌به نسبت ریسک به ریوارد انجام دهند.

انجام معامله با واگرایی مثبت

شکل زیر نمونه ای از نحوه ورود به یک بازار پس از تشخیص یک واگرایی مثبت است. EMA 20 روزه با MACD برای تعیین زمان ورود به بازار استفاده می‌شود. مراحل مربوطه به شرح زیر است:

  • معامله‌گر یک واگرایی مثبت را شناسایی می‌کند، جایی که نمودار قیمت پایین‌ترین سطح را تشکیل می‌دهد درحالی‌که عملکرد اندیکاتور پایین‌ترین سطح نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI را ایجاد می‌کند.
  • معامله‌گر صبر می‌کند تا قیمت بالاتر از نمودار 20 EMA (حدود 221 دلار در این مورد) بسته شود. این نقطه ورود خواهد بود.
  • معامله‌گر سفارشی را در اطراف نقطه قیمت مشخص شده ارسال می‌کند و آماده می‌شود تا نوبت به نهایی کردن سفارش برسد.
  • برای محدود کردن ضرر، معامله‌گر یک دستور توقف ضرر را به دور از پایین‌ترین نوسان قبلی ارسال می‌کند. در این مورد، پایین نوسان قبلی حدود 150 دلار است و سفارش Stop Loss حدود 146 دلار است.
  • معامله‌گر سفارش Take Profit می‌دهد. بسته به میزان تحمل ریسک، آنها باید سفارش را در جایی قرار دهند که نسبت پاداش به ریسک بین 1.5 و 2 باشد. در این مورد، سفارش Take Profit حدود 383 دلار است که نسبت پاداش به ریسک را تقریباً نشان می‌دهد.

انجام معامله با واگرایی منفی

شکل زیر نمونه ای از نحوه خروج از بازار پس از ظهور یک واگرایی منفی است. یک EMA 20 روزه با RSI برای تعیین زمان خروج از بازار استفاده می‌شود. مراحل مربوطه به شرح زیر است:

  • معامله‌گر یک واگرایی منفی را شناسایی می‌کند، جایی که حرکت قیمت اوج‌های بالاتر را ایجاد می‌کند درحالی‌که اندیکاتور اوج‌های پایین‌تری را تشکیل می‌دهد.
  • معامله‌گر منتظر می ماند تا قیمت به زیر نمودار 20 EMA (حدود 55000 دلار در این مورد) بسته شود. این نقطه خروج خواهد بود.
  • معامله‌گر سفارشی را در اطراف نقطه قیمت مشخص شده ارسال می‌کند.
  • معامله‌گر یک سفارش Stop Loss را نزدیک به نوسان قبلی انجام می‌دهد. در این مورد، بالاترین نوسان قبلی تقریباً 64000 دلار است و سفارش نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI Stop Loss بالاتر در حدود 65000 دلار قرار می گیرد.
  • معامله‌گر باید سفارش Take Profit را انجام دهد به طوری که نسبت پاداش به ریسک بین 1 به 2 باشد. در این سناریو، سفارش Take Profit حدود 40000 دلار آمریکا است.

جمع‌بندی

در این مطلب از بورسینس درباره نحوه تشخیص واگرایی و معامله با آن صحبت کردیم. اگر معامله‌گران بتوانند با استفاده از ابزارهای معاملاتی موجود در سایت‌های تحلیلی یا ابزارهایی که در اختیار دارند، واگرایی را به‌طور قابل‌اعتماد شناسایی کنند، می‌توانند از یک فرصت بسیار ارزشمند برای کسب سود بیشتر استفاده کنند.

نکته مهم اینجاست که مانند همه استراتژی‌های معاملاتی، استفاده از شاخص‌های واگرایی دارای درجه خاصی از ریسک است. واگرایی تنها سیگنالی است که نشان می‌دهد حرکت قیمت در حال تغییر است و بازگشت روند یا عقب‌نشینی را تضمین نمی‌کند.

درنتیجه، همواره به معامله‌گران توصیه می‌شود که ابزارهای معاملاتی بیشتری را برای تعیین نهایی قدم بعدی خود استفاده کنند. این کار کمک می‌کند تا قبل از اقدام نهایی، رفتار سنجیده‌تر و عملکرد بهتری در بازار داشته باشند.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال

آشنایی با مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال

آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معامله‌گران موفق معمولا با بهره‌مندی از این اطلاعات و تکنیک‌های معاملاتی، سودهای خوبی را به دست می‌آورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایه‌گذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیل‌گران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهم‌های مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص می‌دهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.

واگرایی چیست؟

واگرایی‌ نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شده‌اند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود می‌آید. به‌ عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده می‌شود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق می‌افتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگرایی‌ها می‌توان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده ‌کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهم‌ترین و پراستفاده‌ترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند اندیکاتور RSI ، اندیکاتور cci و … هم می‌توان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.

انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که اشاره کردیم، واگرایی‌ها از انواع مختلفی تشکیل شده‌اند و تحلیل‌گران با استفاده از این ابزار، می‌توانند ادامه روند سهم را در آینده پیش‌بینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارت‌اند از:

واگرایی‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی می‌پردازیم.

۱/ واگرایی معمولی ( Regural Divergence)

واگرایی زمانی رخ می‌دهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت می‌کند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان می‌دهد. زمانی که این واگرایی به وجود می‌آید، قیمت از ادامه حرکت باز می‌ایستد و تغییر جهت می‌دهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش می‌دهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می‌شود.

واگرایی معمولی مثبت(RD+):

به ‌طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کف‌ها تشکیل می‌شود. به این شکل که قیمت یک کف را پایین‌تر از کف قبلی ایجاد می‌کند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت می‌کند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت می‌کند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان می‌دهد که فروشندگان ضعیف شده‌اند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی منفی(RD-):

واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ می‌دهد. به ‌این ‌صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد می‌کند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت می‌کند و سقفی پایین‌تر از سقف قبلی به وجود می‌آورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق می‌افتد، به‌ عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته می‌شود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیان‌گر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت می‌تواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی معمولی منفی

مثال: در تصاویر زیر، می‌توانید مثال‌هایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:

مثالی از واگرایی معمولی

شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.

نمونه‌ای از واگرایی

شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.

۲/ واگرایی مخفی

واگرایی مخفی زمانی به وجود می‌آید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشان‌دهنده ادامه‌دار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن می‌توان در روند نزولی سهم با قله‌ها و در روند نزولی سهم با دره‌ها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش می‌دهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم‌بندی می‌شود.

واگرایی مخفی مثبت(HD+)

واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد می‌شود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایین‌تر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، می‌توانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی مخفی مثبت(HD+)

واگرایی مخفی منفی(HD-)

واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود و بیانگر ادامه‌دار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقف‌ها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایین‌تر از سقف قبلی تشکیل می‌شود به صورت هم‌زمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد می‌شود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:

واگرایی مخفی منفی(HD-)

۳/ واگرایی زمانی

در این نوع واگرایی، به راحتی می‌توان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیم‌بندی می‌شود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگرایی‌ها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:

انواع واگرایی زمانی ویژگی واگرایی نکات مهم نوع پیش‌بینی
واگرایی زمانی معمولی تعداد کندل‌های فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندل‌های روند گام قبلی است تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد ادامه روند قبلی
واگرایی زمانی هوشمند تعداد کندل‌های فاز اصلاح کمتر از تعداد کندل‌های روند گام قبلی است مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است ادامه روند قبلی

فیلتر واگرایی در بازار بورس

همان‌طور که می‌دانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معامله‌گران با استفاده از این تکنیک می‌توانند به صورت لحظه‌ای به سهم‌های با ارزش در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معامله‌گران برای شناسایی و بررسی سهم‌هایی که درگیر فیلتر واگرایی هستند، می‌توانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.

فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر می‌کند که دره‌ها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش می‌دهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که دره‌ها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI می کند که سقف‌ها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.

قیمت‌ها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی

با استفاده از ابزارهای مختلف برای دریافت مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال ، می‌توان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانی‌که نمودار به این سطوح می‌رسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامی‌که نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع می‌توان این شکست را فریب‌‌دهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:

نمونه‌هایی از واگرایی

سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، می‌توان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را می‌توان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI واگرایی در کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسان‌گیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی می‌توان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.

نمونه واگرایی

نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، می‌تواند کاملا فریب‌دهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آن‌ها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، می‌توان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.

نمونه‌ای از واگرایی

نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز می‌توان استفاده کرد. ازجمله این الگوها می‌توان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آن‌ها را افزایش داده و می‌توان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصت‌های معاملاتی برای خرید و فروش بود.

سخن آخر

در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معامله‌گران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیک‌های تحلیلی، می‌توانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگرایی‌ها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت هم‌زمان به وجود می‌آید. واگرایی‌ها یکی از بهترین موقعیت‌ها برای پیش‌ بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معامله‌گرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم هستند، می‌توانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.

آشنایی با اندیکاتورها:بخش 5 واگرایی‌ها

واگرایی در تحلیل تکنیکال یکی دیگر از مفاهیم بسیار مهم در بازار سرمایه می‌باشد. واگرایی در نمودار قیمت نشان دهنده تغییرات در بازار سرمایه می‌باشد و در واقع می توان واگرایی (Divergence)را از اجزای روانشناسی بازار در نظر گرفت. به بیان دیگر واگرایی در بورس زمانی اتفاق می‌افتد که معامله‌گران در گام آخر دچار تردید شوند و این زمانی است که سهم روند خود را تغییر داده و برخالف روند قبلی حرکت کند.

زمانی که واگرایی در بورس اتفاق می‌افتد با درصد بسیار بالا می‌توان به آن اعتماد کرد. با این تعریف می‌توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال نسبت به روش های دیگر تکنیکالی از اعتبار بیشتری برخوردار است. به همین دلیل است که معامله‌گران شناسایی واگرایی‌ها را در اولویت معاملات خود قرار می‌دهند.

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

واگرایی در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم و اندیکاتور بر خالف جهت یکدیگر حرکت کنند و این نشان دهنده ضعف یک روند می‌باشد. در نتیجه قیمت یک سهم به انتهای روند خود میرسد و تمایل به تغییر روند دارد در این حالت میگوییم واگرایی در بازر رخ داده است.

همچنین از واگرایی‌ها می‌توان برای شناسایی سطوح مهم قیمت سهم از جمله سطوح حمایت و مقاومت استفاده نمود. اگر واگرایی صحیحی در بورس اتفاق بیفتد به احتمال زیاد شاهد برگشت قیمت سهم خواهیم بود. در حقیقت می توان گفت واگرایی زمانی اتفاق میافتد که خریداران و فروشندگان در تصمیم خود دچار تردید می‌شوند.

از اندیکاتورهایی که برای شناسایی واگرایی در بازار سرمایه استفاده می‌شود می‌توان از اندیکاتورهای مکدی (MACD) ،آر اس آی(RSI) ، و … نام برد. از بین اندیکاتورهایی که برای شناسایی واگرایی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود اندیکاتور مکدی یکی از بهترین اندیکاتورها برای شناسایی واگرایی در بورس می‌باشد.

انواع واگرایی در بورس

دو نوع واگرایی قیمتی در بازار سرمایه وجود دارد که در ادامه به توضیح هر کدام از واگرایی‌ها می‌پردازیم.

  • واگرایی معمولی (RD)
  • واگرایی مخفی (HD)

واگرایی معمولی (RD)

واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند به وجود می‌آید. واگرایی معمولی در بورس زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند این نوع واگرایی در بازار سرمایه نشان از از بازگشت قیمت سهم دارد. بعد از مشاهده واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال حرکت قیمت سهم متوقف می‌شود و در جهت مخالف حرکت می‌کند. واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال با علامت (RD)نشان داده می شود.

واگرایی معمولی مثبت(RD+):

واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال در میان دو کف قیمتی تشکیل می‌شود. باید توجه داشت واگرایی معمولی مثبت در بورس در انتهای یک روند نزولی به وجود می‌آید. به عبارت دیگر واگرایی معمولی مثبت در بورس نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI نشان‌دهنده نزدیک شدن قیمت به خط حمایت می‌باشد. واگرایی معمولی مثبت بیانگر قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان می‌باشد.

در این واگرایی در نمودار قیمت و در اندیکاتور در هر کدام دو کف قیمت تشکیل می‌شود:

در نمودار قیمت کف اول بالاتر از کف دوم به وجود می‌آید.در اندیکاتور کف اول پایین‌تر از کف دوم تشکیل خواهد شد. (اندیکاتور توانایی تشکیل کف جدید را ندارد).

در تصویر زیر نمونه‌ای از واگرایی معمولی مثبت را مشاهده کنید:

واگرایی معمولی منفی ( RD-)

واگرایی معمولی منفی در تحلیل تکنیکال در میان دو سقف قیمت تشکیل می‌شود. باید توجه داشت واگرایی معمولی منفی در بازار سرمایه در انتهای یک روند صعودی به وجود می‌آید. به عبارت دیگر واگرایی معمولی منفی در نمودار‌ نشان‌دهنده نزدیک شدن قیمت به خط مقاومت می‌باشد.

واگرایی معمولی منفی بیانگر قدرت زیاد فروشندگان و تضعیف قدرت خریداران می باشد. در این واگرایی در نمودار قیمت و در اندیکاتور در هر کدام دو سقف قیمت تشکیل می‌شود:

در نمودار قیمت سقف اول پایین تر از سقف دوم به وجود می‌آید. در اندیکاتور سقف اول بالاتر از سقف دوم تشکیل خواهد شد. (اندیکاتور توانایی تشکیل سقف جدید را ندارد).

نمونه‌ای از واگرایی معمولی منفی در تصویر زیر ترسیم شده است.

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور بر خلاف جهت هم حرکت کنند. به عبارت دیگر در واگرایی مخفی اندیکاتور توانسته است کف و یا سقف جدیدی تشکیل دهد اما قیمت توانایی تشکیل کف یا سقف جدید را نداشته است. در این حالت می‌گوییم واگرایی مخفی رخ داده است.

واگرایی مخفی در بورس در انتهای یک روند اصلاحی به وجود می‌آید و با علامت(HD)نشان داده می‌شود. واگرایی مخفی در بورس به واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی تقسیم‌بندی می‌شود.

واگرایی مخفی مثبت (HD+):

واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال در بین دو کف قیمتی ایجاد می‌شود. واگرایی مخفی مثبت در بورس زمانی به وجود می‌آید که در اندیکاتور کف اول بالاتر از کف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت کف اول پایین تر از کف دوم تشکیل می‌شود.

این وضعیت نشان‌دهنده افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان و همچنین رشد قیمت سهم می‌باشد. این واگرایی در کانال صعودی و در انتهای یک روند اصلاحی تشکیل می‌شود.

واگرایی مخفی منفی (HD-)

واگرایی مخفی منفی در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی ایجاد می‌شود. واگرایی مخفی منفی در بازار سرمایه زمانی به وجود می آید که در اندیکاتور سقف اول پایین تر از از سقف دوم قرار گیرد. ولی در نمودار قیمت سقف اول باالاتر از سقف دوم تشکیل می‌شود.

این وضعیت نشان‌دهنده افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران و همچنین کاهش قیمت سهم می‌باشد. این واگرایی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی ایجاد می‌شود.

در تصویر زیر نمونه‌ای از واگرایی مخفی منفی را مشاهده کنید.

نکات بسیار مهم در مورد واگرایی

اگر از واگرایی‌ها در بورس برای معاملات خود استفاده می‌کنید بهتر است از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال در کنار شناسایی واگرایی استفاده نماید. سعی کنید حتما واگرایی را در تحلیل های تکنیکال خود لحاظ کنید و بهتر است از از دو اندیکاتورMACD و RSI برای شناسایی واگرایی استفاده نمایید.

برای شناسایی واگرایی ها در اندیکاتور MACD تنظیمات را در بازه زمانی 9-12-26 قرار دهید. برای شناسایی واگرایی‌ها در اندیکاتور RSI در کف سطح زیر ۳۰ و در سقف سطح بالای ۷۰ را بررسی کنید. برای شناسایی واگرایی ها سطوحی غیر از این دو عدد در اندیکاتور RSI از اعتبار کمتری برخوردار می‌باشند.

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی

استراتژی خرید شماره یک

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی معمولی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می‌باشد که ابتدا خط روند نزولی سهم را ترسیم می‌نماییم. برای شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس صبر می کنیم تا قیمت با یک کندل قدرتمند مثبت و با حجم بالای که در واگرایی اتفاق میافتد خط روند ترسیم شده را به سمت بالا قطع کند سپس در این زمان است که میتوان نسبت به خرید سهم اقدام نمود.

برای کسب سود در این استراتژی می‌بایست واگرایی‌های مثبت را شناسایی کرد و در روند صعودی سهم مورد نظر را خرید نمود. باید توجه داشت در این استراتژی هر زمان که قیمت خط روند ترسیم شده را به سمت پایین قطع کند می بایست حد ضرر را فعال نمود و از سهم خارج شد.

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی مخفی مثبت در تحلیل تکنیکال بدین صورت می‌باشد که می‌بایست قله تشکیل شده در سهم را عنوان مقاومت در نظر گرفت. در این استراتژی زمانی که نمودار قیمت به سمت بالا حرکت کرد و از قله عبور نمود می‌بایست وارد سهم شد.

در این استراتژی نیز بررسی واگرایی‌های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم از اهمیت بالایی برخوردار است. در این نوع استراتژی بهتر است حد ضرر نمونه‌ای از واگرایی‌های RSI را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد. در نتیجه با عبور قیمت پایانی سهم در حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت می‌بایست نسبت به فروش سهم اقدام نمود.

استراتژی خرید شماره دو

این استراتژی با استفاده از شناسایی واگرایی و اندیکاتور RSI انجام می‌شود. در این استراتژی پس از اینکه واگرایی را در سهمی مشاهده شد می بایست اندیکاتور RSI را بررسی نماییم در صورتی که RSI سطح ۵۰ را به سمت باالا قطع کرده باشد می بایست وارد سهم شد.

باید توجه داشت زمانی که اندیکاتور RSI سطح ۵۰ را به سمت پایین قطع نماید میبایست حد ضرر را فعال نمود و از سهم خارج شد.

استراتژی خرید شماره سه

استراتژی که در این واگرایی مورد استفاده قرار می‌گیرد یکی از بهترین استراتژی‌ها برای ورود به سهم می‌باشد. در این واگرایی می‌بایست قیمت را رصد نمود تا سقف جدیدی در سهم تشکیل شود. در نتیجه قیمت جدید را می بایست به عنوان یک مقاومت در نظر گرفت.

نقطه ورود در این استراتژی زمانی است که قیمت سقف جدید و یا نقطه مقاومت را به سمت بالا قطع کند. البته ممکن است نقطه ورود در این استراتژی با کمی تاخیر همراه باشد. در این استراتژی می بایست حد ضرر را حدود ۲ تا ۳ درصد در زیر خط مقاومت که قله را تشکیل داده است قرارداد.

نتیجه‌گیری

واگرایی در تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های بسیار مهم در بورس می‌باشد. با ادغام چندین روش واگرایی در بورس می‌توان به موفقیت‌های بسیار جالبی دست یافت.

برای شناسایی واگرایی در تحلیل تکنیکال نقاط حمایت و مقاومت را مد نظر قرار دهید. از اندیکاتور های MACD ،RSI و برای شناسایی واگرایی در بازار سرمایه استفاده کنید. شناسایی واگرایی در بازار سرمایه به همراه کمک گرفتن از سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال را حتما مد نظر قرار دهید.

برای اینکه بتوانید به طور صحیح از واگرایی در بورس استفاده کنید سعی کنید استراتژی مشخصی را داشته باشید. داشتن استراتژی کمک می‌کند با هر سیستم معاملاتی و با استفاده از انواع روش های تحلیل تکنیکال بتوانید در بازار موفقیت‌های قابل توجهی کسب نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.