روش های مختلف تحلیل تکنیکال
برای ورود هوشمندانه و قدرتمند در بازارهای مالی اعم از بورس، طلا و … باید با روش ها و ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال آشنا باشید.
سرمایه گذاران با تحلیل تکنیکال وضعیت بازارهای مالی اعم از بورس، طلا، نفت و … را در آینده پیش بینی می کنند. روش های مختلفی برای تحلیل بازارهای مالی وجود دارد. افرادی که در این بازارها فعالیت دارند تنها به یک روش تحلیلی اکتفا نمی کنند و با توجه به شرایط و موقعیت از چندین تحلیل به طور همزمان استفاده می کنند. برای حضور مثبت و سرمایه گذاری پرسود در بازارهای مالی باید از تحلیل هایی که قابل اعتماد هستند استفاده شود البته برخی از تحلیل های موثری نیز وجود دارند که هنوز شناخته نشده اند اما بسیار کارآمد هستند.
مفهوم تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی چیست؟
سرمایه گذاران برای تحلیل تکنیکال از نمودارهایی که نوسانات قیمت، میزان معاملات در یک روز یا یک سال و … را مشخص می کند استفاده می کنند. در روش های تکنیکال تصمیمات برای خرید یا فروش، براساس تحلیل رفتار بازارهای مالی صورت می گیرد و ارزش واقعی سهام، ارز و … موقعیت خرید در الگوهای کُنج در اولویت بعدی قرار می گیرد. علم تکنیکال به سه روش توضیح داده می شود که عبارتند از:
- بررسی و تحلیل قیمت ها به منظور پیش بینی آینده بازار
- بررسی و پیش بینی رفتار بازار از طریق نمودارها، الگوها و شاخص هایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند.
- ترسیم الگوی رفتاری بازار بدون در نظر گرفتن ارزش های بنیادی
سه اصل تحلیل تکنیکال
اصول تحلیل تکنیکال
سه اصل در روش های مختلف تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند که عبارتند از:
- نمودار قیمت مبنای اصلی تحلیل ها: قیمت هایی که در نمودار ها نشان داده می شوند مؤید عوامل فاندامنتالی می باشد. برخی از عوامل موثر در قیمت ها عبارتند از: تاثیرات روانی بازار، انواع اقتصاد و …
- روند رو به رشد، نزولی یا متغیر قیمت ها: در تحلیل تکنیکال روند تغییر قیمت ها از یک الگوی مشخصی پیروی می کند مگر این که تحلیل های جدیدی صورت گیرد.
- تکرار روند قیمتی زمان گذشته در آینده: بسیاری از تحلیلگران بازارهای مالی معتقدند که روند قیمت های گذشته در آینده نیز تکرار می شود.
مفاهیم تحلیل تکنیکال
- معنای حجم در تحلیل تکنیکال: به تعداد معاملات و قراردادهایی که در یک روز توسط سرمایه گذاران انجام می گیرد حجم گفته می شود. سرمایه گذاران حجم معاملات روزانه را تحت نظر قرار می دهند تا بتوانند روند بازارهای مالی را پیش بینی کنند.
- معنای روندها در تحلیل تکنیکال: جهت حرکت قیمت ها در بازارهای مالی را روند می گویند. برای تشخیص روندها باید از خطوط روند استفاده کرد.
- حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال: حمایت، زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام به بالاترین حد خود رسیده و اجازه نمی دهد که قیمت کاهش پیدا کند. زمانی که قیمت سهام از ارزش واقعی خود کمتر باشد فروشندگان تمایلی به فروش سهم خود ندارند و خریداران علاقه بیشتری برای خرید سهم پیدا می کنند. مقاومت دقیقا برعکس حمایت می باشد.
تئوری داو چیست؟
ریشه ی پایه گذاری تحلیل تکنیکال تئوری داو می باشد. حدود صد سال پیش فردی به نام چارلز داو تحقیقاتی را انجام داده است که نتیجه آن امروزه با نام تحلیل تکنیکال شناخته می شود. داو در تئوری خود معتقد است که تمام بازارهای مالی اعم از بورس، طلا و … از قواعد خاصی پیروی می کنند. این قوانین الگوهایی را ایجاد می کنند که در دوره های مختلفی می توان آنها را مشاهده کرد. بدین ترتیب خریداران و فروشندگان بازارهای مالی سعی می کنند با توجه و مطالعه این الگوها رفتار هوشمندانه تری در بازارهای مالی از خود بروز دهند. اصول تئوری داو عبارتند از:
- عوامل و هیجانات خارجی روی بازارهای مالی موثر هستند.
- روندهای کاهشی، افزایشی و خنثی بر بازارهای مالی تاثیر گذارند.
- هرکدام از روندها خود دارای مراحلی هستند.
- 4. شاخص های تحلیل تکنیکال براساس یک هدف طرح ریزی شده و یکدیگر را تایید می کنند
- 5. حجم معاملات تحلیل تکنیکال براساس روندها تایید می شوند.
- حرکت قیمت ها تا زمانی که برگشت قیمت ها به صورت صعودی یا نزولی دیده نشود ادامه دارد.
آشنایی با اندیکاتورها
در یک تعریف ساده اندیکاتورها ابزاری به منظور تحلیل تکنیکال می باشند. نمودارها و اطلاعاتی که در اختیار سرمایه گذار قرار می گیرند، لایه های پنهانی دارند. سرمایه گذار با استفاده از فرمول ها و معادلات ریاضی این لایه ها را کشف می کنند. اطلاعات و داده های پنهانی در یک نمودار جداگانه در کنار نمودار اصلی ترسیم می شود که به آن اندیکاتور گفته می شود. برخی از ویژگی های اندیکاتورها عبارتند از:موقعیت خرید در الگوهای کُنج
- آشکار شدن اطلاعاتی که بدون اندیکاتور و صرفا با تحلیل تکنیکال نمودار قیمت قابل شناسایی نمی باشند. این اطلاعات عبارتند از: پیش بینی روند رو به رشد یا نزولی بازار، میزان پولی که به یک سهم اضافه می شود یا از آن کاسته می شود و …
- در روش اندیکاتورها هیچ گونه احساسی وجود ندارد و مبنای کار بر اساس معادلات ریاضی می باشد. از این رو اشتباهات هیجانی در معاملات به میزان زیادی کاهش پیدا می کند.
- اندیکاتورها فضایی برای خلق استراتژی های نوین تحلیل گران فراهم می کنند.
معرفی اندیکاتورهای محبوب
- میانگین متحرک: یکی از اندیکاتورهای محبوب و ساده در تحلیل تکنیکال می باشد. مبنای میانگین متحرک بر اساس حذف نوسانات قیمت است. اندیکاتور MA به دو مدل ساده و نمایی تقسیم می شود. چنان چه روند قیمت ها در نمودار MA نزولی شود سرمایه گذار بهتر است سهم خود را بفروشد و اگر روند قیمت ها سعودی شود سرمایه گذار می تواند سهم جدیدی را خریداری کند.
- شاخص قدرت نسبی: این اندیکاتور با نام مخفف انگلیسی RSI شناخته می شود. نمودار شاخص قدرت نسبی بین 0 تا 100 درجه بندی می شود. بدین ترتیب دو عدد 30 و 70 اعداد کلیدی در این نمودار می باشند. با عبور از عدد 30 دیگر نباید سهم خود را بفروشید. چنانچه نمودار از عدد 70 عبور کند دیگر نباید سهمی خریداری کنید.
- میانگین متحرک همگرا واگرا: این نمودار از دو خط مکدی و سیگنال تشکیل شده است. تلاقی این دو خط در نمودار وضعیت خرید و فروش سهام را مشخص می موقعیت خرید در الگوهای کُنج کند.
نمودارهای میله ای و شمعی ژاپنی
پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از روش های تحلیل تکنیکال استفاده از پرایس اکشن می باشد. پرایس اکشن شرایطی را برای تریدرها فراهم می کند تا بتوانند براساس قیمت های روز بازارهای مالی اتفاقات در حال وقوع را تحلیل کنند و با توجه به آن ها تصمیم بگیرند که آیا در این برهه ی زمانی باید اقدام موقعیت خرید در الگوهای کُنج به خرید یا فروش سهام کنند؟ برخی از ابزارهای مورد استفاده در تحلیل پرایس اکشن نمودارهای میله ای و شمعی ژاپنی می باشد. شعار اصلی پرایس اکشن برمبنای این است که همه چیز را ساده ببینید. تریدرها برای یک نتیجه گیری موفقیت آمیز نمودارهای قیمتی،الگوها، نوسانات قیمت و سایر اطلاعات بازارهای مالی را با هم ترکیب می کنند. برای استفاده از این روش معامله گر باید تجربه و آشنایی زیادی با بازار مالی مد نظر خود داشته باشد. یکی از بزرگترین مزایای پرایس اکشن این است که از این تحلیل می توان در تمام بازارهای مالی اعم از بورس، نفت، طلا و … استفاده کرد.
مزایای تحلیل پرایس اکشن چیست؟
- برای استفاده از تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن نیاز به هیچ نرم افزار ویژه ای ندارید. شما می توانید از اطلاعات پرایس اکشن به طور رایگان استفاده کنید.
- پرایس اکشن با هر نوع نرم افزاری سازگار می باشد. از این رو برای کار با آن نیاز به نصب نرم افزار جدید در سیستم خود ندارید.
- پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال پر سرعت می باشد. در این تحلیل فقط با قیمت های جدید سروکار دارید.
- در تکنیک پرایس اکشن تمام اطلاعات با یکدیگر ترکیب میشوند اما با هم تداخل ندارند.
- برای یادگیری پرایس اکشن باید به طور مداوم تمرین کنید.
تاریخچه الیوت
هدف نظریه ی الیوت در تحلیل تکنیکال شرح روند صعودی یا نزولی قیمت ها می باشد. رالف الیوت اولین بار در سال 1930 پس از بازنشستگی و خانه نشینی تصمیم می گیرد در رابطه با نمودارهای قیمت در سال های گذشته تحقیقاتی را انجام دهد. رالف در سال 1935 پیش بینی می کند که بازارهای مالی، آینده ی متزلزلی خواهند داشت. این امر موجب شناخته شدن نظریه الیوت بین سرمایه گذاران می شود. الیوت قواعد خاصی را در مورد نظریه ی خود تعیین می کند. الیوت قواعد خود را براساس روند حرکتی قیمت ها و رفتار خریداران و فروشندگان سهام طرح ریزی کرده است. الیوت در تحقیقات خود موفق شد 11 الگوی جداگانه را شرح دهد همچنین ارتباطات این الگوها با یکدیگر را بیان می کند. قوانین الیوت برمبنای روند های کاهشی، افزایشی و خنثی بازار می باشد.
آشنایی با امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
یکی از نظریه های محبوب که در تحلیل تکنیکال و در شرایط مختلف از آن استفاده می شود امواج الیوت می باشد. گاهی اوقات تغییر و تحولاتی که در بازارهای مالی رخ میدهد بر اساس احساسات می باشد. امواج الیوت الگوهای تکراری که موجب تغییر هیجانی بازار می شود را تشخیص می دهد. نظریه الیوت برمبنای علم روانشناسی و در ترکیب با الگوهای بازار شکل می گیرد. در صورتی که تحلیل های امواج الیوت به درستی انجام شود. پیش بینی آینده ی بازارهای مالی به خوبی انجام می شود و تریدرها می توانند سود خوبی از این تحلیل ها بدست آورند. امواج الیوت اولین بار توسط رالف الیوت به عنوان یک الگوی پر تکرار در بازارهای مالی مختلف مطرح شد. الیوت معتقد بود که شناخت این الگوها از طریق برخی فاکتورهای ارائه شده امکان پذیر است.
معرفی انواع امواج الیوت
نظریه ی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال براساس 8 موج مختلف تعریف می شود برای معرفی سه موج ابتدایی از حروف کوچک انگلیسی و پنج موج دیگر از اعداد استفاده می شود. این موج ها پیش بینی بازارهای مالی را امکان پذیر می کنند. بخشی از نظریه الیوت بر اساس تئوری داو شکل گرفته است. دو نوع موج پر کاربرد در نظریه ی الیوت عبارتند از:
- امواج ایمپالسی: ایمپالسی یکی از امواج شناخته شده می باشد و به راحتی قابل تشخیص است. موج ایمپالسی از پنج زیر موج تشکیل شده است.
- امواج اصلاحی: موج اصلاحی را به نام موج مورب نیز می شناسند. امواج اصلاحی از سه زیر موج تشکیل شده است.
آشنایی با الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از الگوهایی استفاده می شود که به آن الگوی کلاسیک می گویند. الگوهای کلاسیک به دو دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:
- الگوهای بازگشتی: خط روند و کانال های الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال نقش موثری دارند. این الگوها می توانند تغییرات زیادی در معاملات بورس ایجاد کنند. زمانی که یک سهم از لحاظ قیمت روند صعودی دارد بالاخره در یک نقطه متوقف می شود در این حالت که سهم به قله می رسد امکان دارد که حرکت بعدی خود را در جهت نزولی ادامه دهد به این الگوی حرکتی سهم در بورس الگوی کلاسیک گفته می شود. الگوی کلاسیک از سه زیر مجموعه ی سقف دوقلو، کف دوقلو و سقف سه قلو تشکیل می شود.
- الگوهای ادامه دهنده: یکی دیگر از الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال الگوی ادامه دهنده می باشد. در الگوی ادامه دهنده نمودار یک سهم به سمت صعود حرکت می کند و در یک نقطه متوقف می شود سپس حرکت خود را به سمت بالا ادامه می دهد.
معرفی انواع الگوهای ادامه دهنده
الگوهای کلاسیک ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال از چندین الگوی مختلف تشکیل شده است که عبارتند از:
- الگوی پرچم: افرادی که به تازه گی وارد بازارهای بورس شده اند از این الگو در معاملات خود استفاده می کنند. این الگو بر اساس نوسان قیمت در حال صعود و نزول ایجاد می شود. در این الگو در حالت صعود و نزول قیمت ها پس از یک توقف کوتاه مسیر خود را ادامه می دهند.
- الگوی مستطیل: در تحلیل تکنیکال نحوه ی حرکت نمودار قیمت به شکل مستطیل می باشد. چنانچه نمودار قیمت از ضلع بالایی مستطیل خارج شود نمودار قیمت صعودی است و چنان چه از ضلع پایینی مستطیل خارج شود نمودار نزولی می شود.
- الگوی کنج: در این الگو دو خط به موازات یکدیگر حرکت می کنند تا در یک نقطه به یکدیگر برخورد می کنند. در اثر تلاقی دو خط همگرا با یکدیگر کنج ایجاد می شود. زمانی که در یک نمودار الگوی کنج ایجاد می شود حجم قیمتی در بالاترین حد خود افزایش پیدا می کند.
الگوهای هارمونیک چیست؟
الگوهای هارمونیک یکی از الگوهای پیچیده و مشکل در تحلیل تکنیکال می باشد. اعداد فیبوناچی و اشکال هندسی از ابزار اصلی الگوی هارمونیک می باشند. شناسایی الگوهای هارمونیک در نمودار قیمت ها بسیار مشکل است و نیاز به آموزش و دقت فراوان دارد. الگوهای هارمونیک را می توانید از طریق شکل های ام و دبلیو موقعیت خرید در الگوهای کُنج یا ترکیبی از هردو در نمودار شناسایی کنید. اولین بار فردی به نام گارتلی توانست الگوی جدیدی را وارد بازار سهام کند که بر مبنای پنج نقطه طرح ریزی شده است. پزاونتو ایده ی گارتلی را با اعداد فیبوناچی ترکیب کرد. یکی از ایده های اصلی شکل گیری الگوهای هارمونیک بر اساس حرکت قیمت ها و تقارن آن در نمودار می باشد. معامله گران بازار سهام برای انجام معاملات خود بر مبنای الگوهای هارمونیک صبر می کنند تا هر پنج نقطه در بازار سهام مشخص شود آنگاه پیش بینی روند حرکتی بعدی آسان تر می شود و آن ها معاملات خود را آغاز می کنند.
مدل های مختلف الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک موجود در تحلیل تکنیکال دارای انواع مختلفی است که عبارتند از:
- الگوی ABCD: در این الگو، خطی که از دو نقطه ی A و B تشکیل شده است را یک بازو می نامند در نقاط C و D نیز همین طور است. اندازه ی هر کدام از بازوهای AB و CD با هم برابرند.
- الگوی گارتلی: این الگو براساس تغییر قیمت و سوئینگ طرح ریزی می شود. گارتلی از لحاظ ظاهری شباهت زیادی با الگوی ABCD دارد. سوئینگ های مورد استفاده در الگوهای هارمونیک بر مبنای اعداد فیبوناچی هستند.
- الگوی خرچنگ: یکی از کارآمدترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال الگوی خرچنگ می باشد. معامله گر برای خرید سهام باید صبر کند قیمت به نقطه ی D نزدیک شود و ضرر خود را در نقطه ی کمی پایین تر از D قرار دهد.
معرفی الگوهای کندل استیک
یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال الگوهای کندل می باشد. این الگوها می توانند اطلاعات زیادی را در رابطه با جو روانی بازارهای مالی، مسیر صعودی یا نزولی قیمت و … در اختیار معامله گران قرار دهد. الگوهای کندل استیک شرایطی را فراهم می کند تا اطلاعاتی در رابطه با تحلیل تغییر قیمت ها و باز شدن یک ایده ی جدید ارائه دهد. از الگوهای کندل می توان برای خرید و فروش روزانه سهام، تغییرات قیمت و معاملات طولانی مدت استفاده کرد.
الگوی اینساید بار (Inside Bar) یا کندل درونی
2. کندل اینساید یا درونی(Inside Bar). گاهی اوقات به اختصار کندل مادر را Mb و کندل اینساید بار را Ib مینامند.
در این الگو کندل دوم یا همان اینساید کاملا درون کندل مادر قرار میگیرد. یعنی بالاترین قیمت اینساید بار پایینتر
از بالاترین قیمت کندل مادر و پایینترین قیمت اینساید بار بالاتر از پایینترین قیمت کندل مادر قرار میگیرد. برخی
از تریدرها تعریف نرمتری از الگوی اینساید بار دارند به این صورت که در این الگو گاهی سایههای اینساید بار با سایههای
کندل مادر برابر میشود. اما در حالت کلی در صورتی که سایههای دو کندل باهم برابر باشد معمولا به عنوان الگوی اینساید
بار مطرح نمیشود و اکثر معاملهگران روی این موضوع اتفاق نظر دارند.
الگوی اینساید بار معمولا بعد از یک روند پرقدرت شکل میگیرد و شبیه مثلث درون روند به نظر میرسد
و بعد از تشکیل این الگو معمولا روند دوباره حرکت بعدی خود را آغاز میکند.
نکته: گاهی اوقات در نقاط حمایت و مقاومت تشکیل این الگو میتواند به معنای برگشت روند باشد.
نحوه معاملهگری با الگوی اینساید بار
الگوی اینساید بار معمولا به عنوان یک الگوی درونروندی در نظر گرفته میشود و در جهت روند تشکیل میشود.
زمانی که این اتفاق میافتد در نقاط حمایت و مقاومت تشکیل این الگو باعث فشردگی روند در یک نقطه میشود و
سپس دوباره روند حرکت مجدد خود را در همان جهت آغاز میکند. این حالت را «الگوی بریک آوت» (Breakout)
پرایس اکشن مینامند.
مطلب پیشنهادی:کندل استیک های پین بار در بازار های سرمایه
گاهی اوقات الگوی «اینساید بار» در نقش یک ضد روند عمل میکند، بدین معنا که در نقاط کلیدی حمایت یا مقاومت
روند تشکیل این الگو میتواند نشانه بازگشت روند در جهت عکس باشد.
نقاط خرید و فروش در الگوی اینساید بار
نقطه کلاسیک برای تعیین نقطه خرید یا فروش در الگوی اینساید بار نقاط بالاترین یا پایینترین قیمت کندل مادر میباشد
و زمانی که بریک آوت اتفاق افتاد در این صورت پوزیشن یا موقعیت خرید و فروش تکمیل خواهد شد.
حد ضرر در این الگو معمولا نقطه مخالف کندل مادر است. یعنی در یک روند صعودی حد ضرر در انتهای پایینترین
قیمت کندل مادر قرار میگیرد و در یک روند نزولی حد ضرر در نقطه بالاترین قیمت کندل مادر است. گاهی اوقات
معاملهگران در صورتی که موقعیت خرید در الگوهای کُنج کندل مادر بزرگ باشد حد ضرر را در میانه این کندل قرار میدهند.
نکته: این نقاط ورود و خروج و نیز تعیین حد ضرر نقاط کلاسیک هستند ولی معاملهگران حرفهای ممکن است
نقاط دیگری را برای خرید یا فروش و یا حد ضرر تعیین کنند که بسته به تجربه و مهارت آنها و همچنین میزان ریسک
الگوی کنج
این الگوی از جهت ظاهر( تیز بودن نوک آن) مانند مثلث متقارن می باشد. باید بدانیم الگوی کنج در ناحیه ای به نام رأس، که به واسطه ی دو خط روند همگرا به یکدیگر رسیده باشند، شناخته می شود.
اما باید دانست که تفاوت کنج ها با مثلث متقارن، در آن است که الگوی کنج دارای شیب قابل توجه ای می باشد. این الگو عموماً شیب قابل مشاهده ای در یکی از جهات بالا یا پایین دارد. باید بدانیم شیب الگوی کنج همانند الگوی پرچم، در عکس جهت حرکت اصلی روند پیش از رخداد آن می باشد. پس هروقت شیب کنج مایل به پایین باشد از این الگو انتظار صعود و اگر شیب مایل به بالا باشد انتظار نزول را این الگو داریم.
انواع الگوی کنج
الگوی کنج، انواع مختلفی دارد که عبارتند از: مثلث، پرچم، کنج صعودی و کنج نزولی که در ذیل به شرح هر کدام می پردازیم.
Triangle pattern
این الگو در دسته ی الگوهای ادامه دهنده یا بازگشتی کوتاه مدت دسته بندی می شود. البته باید خاطر نشان شد که در اکثر اوقات در دسته ی ادامه دهندگی قرار گرفته و ایفاگر این نقش می باشد. عموماً این شمایل الگو، قریب به یک تا سه ماه به طول می انجامد تا در نمودار قیمتی تشکیل شود. اما هنگامی که شکل های مثلثی به وجود بیاییند به طور تقریبی حجم تریدها هم صعودی می شود.
Flag pattern
همانطور که از نام این الگو پیدا می باشد باید بدانیم که یک الگوی ادامه دهنده است که شامل میله و بدنه می باشد. و زمانی که در نقطه ای قیمت، حرکت اصلاحی بخورد، به آن بدنه ی پرچم گفته می شود.
wedge pattern
الگوی کنج هم قادر است جزو دسته ی الگوهای ادامه دهنده و هم الگوهای بازگشتی باشد که این الگو به دو شمایل نزولی و صعودی در چارت به وجود می آید.
اما لازم است خاطر نشان شویم که الگوی کنج اگرچه در اصل یک الگوی بازگشتی می باشد. اما در اکثر مواقع ادامه دهنده به شمار می آید. آن موقعیت خرید در الگوهای کُنج هم زمانی است که قیمت ها در موقعیت اصلاحی قرار می گیرند.
اما اساس شکل گیری این الگو که صعودی (Rising Wedge) یا نزولی (Falling Wedge) باشد، بر مبنای شکل ظاهری این الگو نام خواهد گرفت.
Ascending wedge pattern
این الگو از دو خط همگرا که میل حرکت به سوی بالا دارند تشکیل شده است. به طور کلی اگر این خطوط را ادامه دهید همدیگر را قطع می کنند. در این جا لازم است بدانیم به طور قطع باید حداقل دو تا از پرایس ها به هر دو خط همگرا (هم کف و هم سقف)؛ در واقع همان خط هایی هستند که به صورتی نقش حمایتی و مقاومتی را در این الگو ایفا می کنند.
در واقع اینگونه می توان بیان کرد که هر چه مقدار برخورد قیمتی به پایین و بالای این الگو افزایش یابد، این الگو معتبرتر خواهد بود. ضمن آنکه اگر حداقل دو برخورد را دارا نباشد باید بگوییم که از اعتبار چندان مطلوبی برخوردار نیست و نخواهد بود.
نکته ی حائز اهمیت دیگر در الگوی کنج صعودی آن است که باید اجازه دهیم کنج صعودی بازگشتی، به تکامل برسد سپس اقدام به فروش بنمایید.
و این الگو زمانی به تکامل می رسد که ضلع پایینی آن شکسته شود و این شکست یک شکست پر قدرت تلقی شود.
پس صبور باشید. اگر شکست به اندازه ی کافی پر قدرت نباشد دچار پولبک می شود و به پرایس پیشین بر می گردد، اگر این دفعه که شکست قدرتمندتری رخ داد برای فروش می توانید اقدام کنید.
Descending wedge pattern
الگوی کنج نزولی از از دو خط همگرا که میل حرکت به سوی پایین دارند تشکیل شده است. در حقیقت با تداوم این دو خط مشاهده خواهیم کرد که یکدیگر را قطع می کنند.
در این جا لازم است بدانیم به طور قطع باید حداقل دو تا از پرایس ها به هر دو خط همگرا هم کف هم سقف برخورد کنند؛ در واقع می توان اینگونه بیان کرد که هر چه مقدار برخورد قیمتی به سطوح حمایتی و مقاومتی بیش تر شود، این الگو از اعتبار بالاتری برخوردار خواهد بود.
پس قاعدتاً باید بدانیم هنگامی که این برخورد به حداقل میزان خودش نرسد ارزش ریسک و خطر کردن را نخواهد داشت. باید دانست نکته ی حائز اهمیت دیگر در الگوی کنج نزولی آن است که باید اجازه دهیم ، به تکامل برسد سپس اقدام به خرید بنمایید زیرا این امر موجب می شود ضلع بالایی اش با قدرت بیشتری شکسته شود.
پس صبور باشید. اگر شکست به اندازه ی کافی پر قدرت نباشد دچار پولبک یا برگشت روند می شود و به پرایس پیشین بر می گردد، اگر این دفعه که شکست قدرتمندتری رخ داد برای خرید می توانید اقدام به پوزیشن گیری کنید.
فراکتال (Fractal) چیست؟
در راستای شناخت ابزار های تحلیلی، انواع و اقسام الگوها و ابزار ها از جمله هارمونیک، کیجونسن و تینکانسن، اسیلاتور و غیره را معرفی نموده ایم.
دریافتیم که هر یک از ابزار ها، برای پوزیشن ها و موقعیت های متفاوت کاربرد دارند. حال در این مقاله، تیم توکن باز قصد دارد مقوله فراکتال را بررسی کند. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
- فراکتال Fractal چیست؟
- روشهای کلیدی در تشخیص و یا شناسایی فراکتال
- تفاوت بین اندیکاتور فراکتال و الگو های نموداری
- شاخص فراکتال به ما چه می گوید؟
فراکتال (Fractal) چیست؟
باید بدانیم این شاخص بر مبنای یک الگوی قیمتی ساده می باشد که عموماً در بازارهای مالی رویت و مشاهده می شود. بیرون از حوزه ی ترید، فراکتال یک الگوی هندسی تکرار پذیر است که در همه ی بازه های زمانی تکرار خواهد شد. باید بدانیم از این مفهوم، شاخص فراکتالها ابداع و به وجود آمد.
لازم است بدانیم که شاخص فراکتال، اقدام به جداسازی نواحی عطف احتمالی نمودار می کند. پس از آن فلش هایی را رسم کرده و به معرض نمایش می گذارد تا وجود یک الگو را نمایانگر کند. این الگو در روند صعودی نشانگر آن است که قیمت قادر خواهد بود به سمت بالاتر میل کند. اما در عکس قضیه و یک فراکتال نزولی نشانگر آن است که قیمت ممکن است پایین تر برود.
به بیان دیگر، باید بگوییم فراکتال ها شاخص هایی در نمودارهای شمعی یا کندل استیک هستند که نواحی معکوس در بازار را معین می کنند. تریدرها معمولاً از فراکتال بهره جویی می کنند تا در مورد سمت و سویی که قیمت رشد می کند به نتیجه مطلوب در تحلیل برسند. Fractal هنگامی پا به عرصه ی وجودی میگذارد که الگوی قیمت خاصی روی نمودار اتفاق بیوفتد.
روشهای کلیدی در تشخیص و یا شناسایی فراکتال
بهوجودآمدن Fractal بالا:
باید دانست فراکتال روبهبالا زمانی پا به عرصه وجودی و تشکیل شدن میگذارد که یک کندل دارای دو کندل در سمت راست آن با دو پله سایه (شَدو، فتیله) پایین و حداقل دو کندل در سمت چپ آن، با دو پله سایه( شَدو، فتیله) پایینتر باشد.
فراکتال صعودی زمانی رخ میدهد که یک نقطه کم (نزول مقطعی) با دو شمع کمارتفاعتر ولی در بالای آن ملازمت داشته باشد.
- دو کندل که حد پایینتر را در سمت چپ نشان میدهند.
- این الگو بیش از اندازه بالاتر است.
- دو کندل که حد پایین را در سمت راست به معرض نمایش میگذارند.
Fractal
بهوجودآمدن Fractal پایین:
لازم است بدانیم فراکتالهای رو به پایین زمانی به وجود میآیند که یک کندل با دو شمع در سمت راست با سایه (شَدو، فتیله) های بالاتر و دو کندل در سمت چپ با دو پله سایه( شَدو، فتیله) بیشتر باشد.
فراکتالهای نزولی هنگامی اتفاق میافتند که یک نقطه مرتفع (صعود مقطعی) با دو پله سایه (شَدو، فتیله) صعود کمتر وجود داشته باشد.
- دو کندل که پایینهای بالاتر را در سمت چپ نمایش میدهد.
- این الگو (فراکتال) زیر پایین، پایین.
- دو کندل که پایینهای بالاتر را در سمت راست شناسایی میکنند.
Fractal
تفاوت بین اندیکاتور فراکتال و الگوهای نموداری
باید بر این موضوع واقف آییم که الگوی Fractal بدینجهت منحصربهفرد و خاص تلقی میشود که الگوی قیمتی را تشخیص و شناسایی کرده و بر روی نمودار نشانهگذاری میکند.
فراکتالها الگوهای پنج میلهای منحصربهفردی هستند که خواهیم توانست آن ها را بر روی نمودار رسم کنیم. اگرچه این الگوها محدود به پنج نوار قیمتی نمیباشند. در این جا لازم است بدانیم که الگوهای نموداری دربرگیرندهٔ شمایل گوناگون همچون؛ مثلثها، الگوی مستطیل و الگوی موقعیت خرید در الگوهای کُنج کنج میباشند. اگرچه بعضی از نرمافزارها الگوهای نمودار را بر روی نمودار نشانهگذاری میکنند، اما اکثر نمودار شناسان اقدام به پیداکردن الگوهای نموداری را به صورت دستی کرده و آنان را جدا و تفکیک میکنند.
محدودیتهای بهرهجویی از نشانگر فراکتال
یک از اساسیترین مشکلات این الگو آن است که تعداد فراوانی از آنان موجود است. آنان بهکرات و مداوم رخ میدهند و سعی و کوشش موقعیت خرید در الگوهای کُنج برای نشاندادن واکنش بهتمامی آنان ممکن است، موجب تضررهای بسزایی به سرمایهگذار باشد. به این موارد یاد شده، سیگنال، گفته میشود. پس، سیگنالها را با کمک بعضی از شاخصها یا سایر فرمهای به تجزیهوتحلیل بپردازید.
الگوی Fractal دربرگیرندهٔ 5 کندل میباشد و نشانگر آن است که در چه ناحیهای قیمت برای بالارفتن کوشش نموده است. در این حالت الگوی فراکتال بالا یا پایینتر نمایان میشود و بدین صورت فراکتال پایین ظاهر میشود.
باید بدانیم از آنجاییکه فراکتالها یک الگوی پنج کندلی هستند، کندل پنجم در مجموعه باید بسته (Closed) و تکمیل شود. پیش از آنکه تصمیمات تجاری بر مبنای آن فراکتال مخصوص فائق آمده و ساخته شود.
کندل پنجم به گونهٔ کندل استیک فراکتال باید پیش از تصمیمگیری در مورد ترید و معامله بسته (Closed) شود.
علت این امر آن است که قیمت قادر خواهد بود در مدتی که کندل پنجم به وجود میآید، حرکت کند.
باید دانست اگر قیمت بالاتر از بالاترین سطح یا پایینترین سطح پایین در حرکت باشد، به گونه ای که الگو هنوز در حال تشکیل شدن باشد، علامت و نشانگر اندیکاتور فراکتال از نمودار قیمت شمای کاربر غیب و ناپدید خواهد شد؛ پس برای اطمینان خاطر از تأیید الگوی فراکتال باید در انتظار تکامل این الگو باشید.
شاخصهای Fractal برای تعیین و تشخیص جهت بازار مورد بهره جویی قرار می گیرند.
ضمن آنکه تریدرها قادرند، از الگوهای Fractal برای معین کردن جهات احتمالی قیمت در یک بازار بهره بجویند.
شاخص فراکتال به ما چه می گوید؟
باید بدانیم که علامت ها یا نشانگر Fractal به طور مداوم و به کرات سیگنال خلق می کنند. این اندیکاتور، نشانگر آن است که احتمال تغییر روند وجود دارد. این بدین علت است که فراکتال ها به طور کلی نشانگر شکل یو U هستند. باید دانست یک فراکتال نزولی موجب می شود که قیمت به سوی بالا و سپس به سوی پایین میل کند و یک وارون بزرگ به وجود آورد. در سویی دیگر یک فراکتال صعودی زمانی رخ می دهد که قیمت در حال افت باشد اما پس از آن آغاز به حرکت می کند و یک U را به وجود می آورد.
از آنجایی که فراکتال ها به کرات رخ می دهند و بسیاری از سیگنال ها نواحی ورود برای معامله ی مطمئن قابل اعتمادی محسوب نمی شوند، این الگوها عموماً با بهره وری از دیگر شمایل از تجزیه و تحلیل فنی فیلتر خواهند شد. با ادغام فراکتال ها و تجزیه و تحلیل روند مدنظر، ممکن است یک تریدر تصمیم بگیرد که فقط سیگنال های Fractal افزایشی را در دستور کار خود قرار دهد و ترید کند در صورتی که روند قیمت افزایش یافته است. اما اگر روند نزولی باشد، امکان دارد تنها در سیگنال های فراکتال نزولی تریدهای کوتاه مدت صورت پذیرد.
آموزش جامع و قدم به قدم الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوهای کلاسیک تکنیکال به دو گروه عمده یعنی الگوهای قیمتی ادامهدهنده و الگوهای قیمتی بازگشتی تقسیم میشوند. یکی از پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی فنجان و دسته میباشد.
در الگوهای قیمتی ادامهدهنده نمودار سهم پس از تشکیل این الگو جهت روند اصلی خود را ادامه میدهد. این در صورتی است که در الگوهای موقعیت خرید در الگوهای کُنج بازگشتی نمودار قیمتی سهم پس از تشکیل این الگو، روند گذشته خود را ازدستداده و تغییر روند میدهد.
یکی از مهمترین الگوهای ادامهدهنده که بسیار موردعلاقه ویلیام اونیل نویسنده کتاب کانسلیم (در آمریکا به کتاب کانسلیم انجیل مقدس معاملهگری گفته میشود)، الگوی فنجان و دسته است.
الگویی که در آن روند اصلی سهم باقدرت ادامه پیدا میکند. در ادامه این مقاله به توضیح و درک جامع این الگو خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال از چه سناریویی ایجاد شده است؟
با توجه به تصویر زیر که نشاندهنده الگوی فنجان و دسته است میتوان اینگونه رفتار قیمتی سهام را در این الگو مورد بررسی قرار داد که، سهم توسط عدهای از خریداران در قیمتهای پایینتر خریداریشده و بعد در نزدیکی مقاومت تاریخی خریداران با توجه بهاحتمال ریزش قیمت سهم دست به فروش سهم خود میزنند و پول خود را نقد میکنند. (تشکیل فنجان)
این موضوع باعث خواهد شد دیگر افراد همدست به فروش زده و سهم نزولی و رنج شود اما کف قیمتی به پایینتر از کف قیمتی قبل خود نخواهد رسید. در اینجا سهم استراحت کافی را داشته و بعد از جابهجایی سهامداران مجدد تلاش به شکستن مقاومت تاریخی خود میکند. (تشکیل دسته فنجان)
زمانی که سهم بتواند از مقاومت تاریخی خود عبور کند، الگوی فنجان و دسته بهصورت موفقیتآمیز اجرا خواهد شد و سهم رشد مناسبی را خواهد داشت اما در این الگو صبر برای شکستن مقاومت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در درک و شناسایی الگو چند اصل اساسی باید بررسی شود تا بتوانید موقعیت خرید در الگوهای کُنج الگوهای درست را از نادرست تشخیص داده و بر اساس آن تصمیم گرفته و از خطرات معامله اشتباه در بورس دوریکنید. این اصول به شما کمک خواهند کرد تصمیم درست در زمان مشاهده این الگو کلاسیک در سهام، را بگیرید.
زمان شکلگیری الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
در این الگوی کلاسیک تکنیکال قیمت زمان تأثیر اساسی دارد بدین شکل که هرچه در ساخت این الگو زمان بیشتری بگذرد و الگو اصطلاحاً به شکل U نزدیکتر و شبیهتر باشد، الگوی فنجان و دسته از اعتبار و قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار خواهد بود.
این در صورتی است که اگر قسمت پایین این الگو گرد نبوده و بیشتر شبیه به V و بهصورت حرکت شارپ و سریع باشد، نمیتوان آن را الگوی فنجان و دسته نامید. پس زمان و نحوه ایجاد الگوی فنجان و دسته بسیار مهم بوده و در شناسایی الگوهای قدرتمند به ما کمک خواهد کرد.
این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمانهای کوتاه مثلاً ۷ هفته و یا در مدتزمان طولانیتر یعنی ۶۵ هفته تشکیل شود و هر چه مدتزمان شکلگیری آن طولانیتر باشد در زمان عبور از مقاومت، قویتر و بهتر عمل خواهد کرد.
ارتفاع الگوی فنجان و دسته در تکنیکال
این الگوی کلاسیک تکنیکال در پروسه تشکیل خود باید دارای یک عمق و ارتفاع معقول باشد و نباید بیش از اندازه عمیق و مرتفع باشد. پس موضوعی که میتوان در این بخش به آن توجه کرد این است که این الگو در صورت عمیق بودن نمیتواند یک الگوی ایده آل و مناسب باشد و نباید از آن انتظار حرکت قوی داشته باشیم.
تشکیل دسته فنجان در الگوی فنجان و دسته
زمانی که قیمت سهم در بورس بعد از ایجاد فنجان ریزش کرده و شروع به ساخت دسته فنجان کند، نباید بیشتر از یکسوم موج خود (فنجان) اصلاح و ریزش کند یعنی این اصلاح باید چیزی در حدود ۳۳% روند صعودی قبل از خود به پایان برسد.
این در صورتی است که اگر اصلاح دسته بیشتر از نصف فنجان باشد و از نیمه آن عبور کند، بهاحتمال بسیار قوی با یک الگوی فنجان و دسته شکستخورده طرف هستیم.
میزان حجم معاملات در الگوی فنجان و دسته
در مورد تغییرات حجم در این الگو بهتر است بدانیم که میزان حجم معاملات سهم در این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمان آغاز روند نزولی خود یعنی نیمه سمت چپ فنجان باید به سمت کاهش پیش بروند و در زمان ساخت محدوده کف فنجان هم در همان حدود باقی بماند. اما در زمان ایجاد روند صعودی آن یعنی بخش سمت راست فنجان حجم باید در حال افزایش باشد.
همین پروسه در ایجاد دسته فنجان هم اهمیت دارد به شکلی که در موج نزولی یا همان محدوده سمت چپ و محدوده کف دسته فنجان، حجم باید در حال کاهش بوده و در زمان شروع موج صعودی و ایجاد بخش راست دسته فنجان، حجم معاملات در حال افزایش باشد.
برخورد مجدد به مقاومت در الگوی فنجان و دسته
در ایجاد این الگوی کلاسیک تکنیکال بهتر است که قیمت سهم تا محدوده مقاومت قبل از خود یعنی لبه سمت چپ فنجان رشد کرده و بعدازآن وارد اصلاح و یا موج نزولی خود جهت تشکیل دسته فنجان شود.
با توجه به همه صحبتهای انجامشده، مهمترین بخش این الگو اجرای بریک اوت در دسته فنجان بوده تا این الگو تکمیل و اجرا شود.
از دیگر الگوهای کلاسیک تکنیکال میتوان به مواردی همچون الگوی مثلث صعودی، الگوی مثلت نزولی، الگوی مثلث متقارن، الگوی کنج، الگوی پرچم و … اشاره کرد که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارا میباشند.
آیا شما در تحلیل تکنیکال از الگوی فنجان و دسته استفاده میکنید؟ آیا رفتار سهم در آینده را از الگوی فنجان و دسته میتوانید پیشبینی کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال که با نام هایی همچون الگوی فنجان و دسته هم شناخته می شود، یک الگوی بازگشتی صعودی است. با استفاده از این الگو در دنیای رمز ارز، شما می توانید تحلیل های تکنیکال مختلفی را انجام دهید. جالب است بدانید که در حال حاضر این الگو یکی از پر کاربرد ترین الگو های موجود در بازار به حساب می آید. در ادامه ما در همین مورد با شما صحبت می کنیم. پس با ما همراه باشید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال چیست؟
همانطور که گفته شد الگوی فنجان در ارز دیجیتال یک الگوی بازگشتی صعودی به حساب می آید. این الگو در تحلیل تکنیکال کاربرد داشته و می تواند پس از یک اصلاح شکل گیرد. از جمله دیگر موقعیت های شکل گیری این الگو می توان به زمان پس از روند نزولی بلند مدت اشاره کرد. این الگو از دو قسمت مختلف تشکیل شده است.
قسمت فنجان که اصلی ترین قسمت الگوی فنجان در ارز دیجیتال به حساب می آید، می تواند علائم نزولی در بازار را بررسی کند. در این وضعیت بازار علائمی مربوط به نزولی بودن را از خود نشان می دهد و سپس هر باز یک قله جدید ایجاد می کند. یعنی هر سری به سمت مقاومت حرکت کرده و دوباره باز می گردد. قسمت دوم این الگو دسته است. در حالت دسته، قیمت در یک محدوده خاص که معمولا زیر سطح مقاومت است، متراکم می شود.
نکات مهم در مورد تاثیر این الگو در ارز دیجیتال
مسلما الگوی فنجان در ارز دیجیتال همچون سایر الگو های موجود در دنیای رمز ارز، یک سری نکات خاص دارد. معمولا پس از تشکیل فنجان، اهمیت عکس العمل قیمت بالا می رود .چرا که عکس العمل قیمت بر روی سطح مقاومت موثر است. این مسئله می تواند میزان فشار بر روی فروش را بررسی کند. اگر فروش های زیادی در سطح مقاومت وجود داشت، الگوی مورد نظر نا معتبر می باشد.
الگوی فنجان و دسته وارونه چیست؟
الگوی فنجان و دسته وارونه که خیلی از افراد آن را با نام الگوی کاپ نیز شناسایی می کنند، الگوی مهمی بوده و به شدت پر اهمیت است. در دنیای تحلیل تکنیکال، الگو های مربوط به قیمت در دو دسته بندی اصلی یعنی بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند. در الگو های بازگشتی نمودار قیمت پس از مکث، تغییر روند خواهد داد. اما در الگو های ادامه دهنده یک مکث کوتاه داشته و سپس دوباره روند خود را شروع می کند.
الگوی فنجان و دسته وارونه
تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه
بیایید تا کارمان را با تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه شروع کنیم. این الگو که در بازار بورس و دنیای ترید اهمیت زیادی دارد، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته شده است. با استفاده از این الگو شما می توانید فرصت های خرید جدیدی را به دست آورید. جالب است بدانید که این الگو شامل 2 قسمت مختلف می باشد. قسمت اول فنجان است. این قسمت روندی را نشان می دهد که شکل U داشته و نشان دهنده ریزش قیمت به صورت شدید است. قسمت دستگاه به قسمتی گفته می شود که در آن قیمت سهم اصلی زیر سطح مقاومت قرار گرفته است. این قیمت می تواند در یک محدوده خاص متراکم شود.
دلایل ایجاد موقعیت خرید در الگوهای کُنج این الگو
دلایل مختلفی برای ایجاد الگوی فنجان و دسته وارونه وجود دارد. هنگامی که حجم فروش بیشتر شود، نمودار قیمت حالت نزولی به خود می گیرد. این مسئله باعث می شود تا قیمت به نقطه حمایتی برسد. هنگامی که سهم به کمترین مقدار خود برسد، فرصت خرید عالی ای برای معامله گران ایجاد خواهد شد. هنگامی که این مرحله هم به پایان رسید، قیمت سهم مورد نظر دوباره صعودی می شود. با این تغییرات، قیمت سهم مورد نظر حالت فنجان به خود خواهد گرفت. هنگامی که فنجان ایجاد شد، نوبت به ساخت دسته می رسد .در این مرحله قیمت سهم به مقاومت می رسد و سهام دار ها شروع به فروش می کنند. در نتیجه قیمت کمی کاهش پیدا کرده و حالت دسته به خود می گیرد.
نتیجهگیری
الگوی فنجان یک الگوی بسیار قوی و پویا است از دلایل این امر هم میتوان به مدت زمان تقریبا طولانی تشکیل الگو نسبت به باقی الگو ها و همچنین تعداد برخورد به مقاومت اشاره کرد.
از دیگر چارت پترن ها میتوان به الگوهای ادامه دهنده پرچم، مثلث متقارن، کنج نزولی و همچنین الگوهای بازگشتی مانند سر و شانه و دو قلو ها اشاره کرد.
دیدگاه شما