پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی


اگر در تایم فریم روزانه معامله می‌کنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنال‌های اشتباه دریافت می‌کنید.

آشنایی با مفهوم چنگال اندروز و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم و کاربرد چنگال اندروز را به شما معرفی کرده‌ایم.

تصمیم‌گیری در بازار بورس برای سرمایه‌گذاری منطقی و پربازده نیازمند آگاهی از وضعیت و روند بازار دارد. این آگاهی تنها با تحلیل و بررسی دقیق اطلاعات بازار به دست می‌آید. بنابراین، پیش از هر سرمایه‌گذاری نیاز است با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف به تحلیل بازار بپردازید. چنگال اندروز یکی از ساده‌ترین و البته کارآمدترین ابزارهای تحلیل بازارهای مالی است که در قرن بیستم توسط دکتر آلن اندروز ابداع شد و همواره مورد تأیید تحلیلگران و سرمایه‌گذاران بورس قرار دارد.

دکتر اندروز با ایجاد یک ارتباط ریاضی میان سه پیوت اصلی، ابزاری به وجود آورد که اگرچه با نام چنگال از آن یاد نمی‌کرد، اما امروزه در میان فعالان بازار مالی با این اصطلاح شناخته می‌شود.

این چنگال، انواع مختلفی دارد که از میان آن‌ها، تنها چنگال با خط استاندارد (TML) توسط دکتر آلن اندروز ساخته‌شده است. انواع دیگر حاصل مطالعات، تحقیقات و آزمون‌وخطاهای شاگردان اندروز و محققان فعال در بازار مالی هستند. در ادامه مطلب به بررسی دقیق چیستی و چگونگی رسم و تحلیل چنگال اندروز می‌پردازیم تا کاربرد این ابزار مهم بازار مالی برای شما تسهیل پیدا کند.

چنگال اندروز چیست؟

در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی استفاده می‌شود که ابزار اندروز یکی از پرکاربردترین آن‌ها به شمار می‌آید. این نحوه نام‌گذاری به دلیل شباهت ظاهری ابزار به چنگال سه دندانه است.
بر اساس تحقیقات و مطالعات دکتر آلن اندروز، خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر قدرت لازم برای تحلیل دقیق بازارهای مالی را نداشتند و برای پیش‌بینی نوسانات قیمت به ابزارهای کارآمدتر نیاز بود.

نتایج تحقیقات نشان می‌دادند که کاربرد خطوط روند که از پیوت‌ها و نقاط بیشتری می‌گذرند، بیشتر است .

همچنین لازم است نوساناتی که حول محور خط مرکزی و بین دو خط یا بال که کانال‌هایی برای روند قیمت ایجاد می‌کنند را بررسی کرد.

اندروز معتقد بود که قانون نیوتون در بازار مالی نیز جریان دارد و هر عملی با یک عکس‌العمل به همان میزان و در جهت مخالف آن همراه خواهد بود. بنابراین، یافته‌های خود را با استفاده از قانون نیوتون و همچنین رگرسیون خطی تکمیل کرد و ابزاری برای شناسایی روندها در بازار مالی به وجود آورد.

نتیجه نهایی تحقیقات وی ابزاری بود که به‌پاس زحمات دکتر آلن اندروز، با نام چنگال اندروز شناخته می‌شود. این ابزار بر روی یک نمودار قیمت-زمان تشکیل‌شده و با استفاده از سه پیوت ماژور متوالی ایجاد می‌شود.

چنگال ابداعی توسط دکتر اندروز درواقع از سه خط موازی با خطوط روند تشکیل‌شده است. روند آن نشانگر نقاط مقاومت و حمایت احتمالی و شکست‌های مختلف است.

بیشترین میزان نوسانات قیمت در اطراف خط میانی است که در میان بال‌های پایینی و بالایی (خطوط حمایت و مقاومت) قرار دارد. توجه داشته باشید که پیوت‌های انتخاب‌شده حتماً باید آغازگر یک موج جدید باشند.

انواع چنگال اندروز

همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، چنگال ابداعی اندروز تنها یکی از انواع آن به شمار می‌آید. انواع دیگری نیز وجود دارند که نتیجه تحقیقات و یافته اشخاص بزرگی مانند جروف شیف، تیوتی موگ پاتریک میکولا، گرگ فیشر، دکتر هاکوپیان و دکتر دالوگا برای بهبود عملکرد و افزایش کارایی چنگال اندروز هستند. اما انواع چنگال اندروز چیست؟

چنگال با خط میانه استاندارد (TML) : نخستین چنگال ابداع‌شده، همان ابزار ساخته‌شده به دست دکتر آلن اندروز است.

چنگال با خط میانه شیف (SML) : این چنگال، در نوبت خود دارای چند نوع دیگر است که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به چنگال شیف، چنگال میکولا، چنگال دالوگا (شامل روش‌هایی ازجمله T که در میان شناخته‌شده‌ترین روش‌های تحلیل روند در میان سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد) و چنگال گوشه اشاره کرد.

چنگال با خط میانه معکوس (RML) : در این نوع ابزار، با تنظیم دستی نقطه A و بدون استقرار در یک نقطه مشخص، یک چنگال برای وضعیت حاضر رسم می‌شود. چنگال

ترسیمی بر روی شکاف قیمت (GAP Pitchfork) : این ابزار، دو نوع چنگال دیگر را شامل می‌شود که استفاده از هرکدام با توجه به نوع شکاف قیمتی انجام می‌گیرد.

اصول چنگال اندروز

کاربرد چنگال اندروز تازه با دانستن اصول آن مشخص می‌شود. این اصول به شما می‌آموزند که از چه استراتژی‌هایی برای افزایش سود و حفظ سرمایه خود در بازارهای مالی استفاده کنید.

به این ترتیب، اگر بدانید که اصول و قواعد حاکم بر چنگال اندروز چیست، به‌راحتی می‌توانید در این بازارها به بازدهی و سود بسیار بالایی دست پیدا کنید.

بیشترین میزان حرکت روند قیمت به سمت خط میانی چنگال و با لمس این خط اتفاق می‌افتد. این اصل برای 80 درصد اوقات صادق است.

با رسیدن قیمت به خط میانی و لمس آن، پیوت بعدی ساخته می‌شود و تغییر جهت روند قیمت را مشاهده می‌کنیم.

در برخی مواقع، قیمت چندین بار خط میانی را لمس می‌کند و یا نوسانات مکرری در نزدیکی این خط دارد.

اگر قیمت نتواند خط میانی را لمس کند و پیش از رسیدن به خط میانی پیوت ایجاد کند (20 درصد مواقع)، احتمال حرکت سریع و قدرتمند آن به سمت بالا زیاد است. در این صورت، احتمال خارج شدن قیمت از چنگال افزایش می‌یابد.

زمانی که شاهد شکستن خط میانی توسط قیمت باشیم، احتمال بازگشت یا پول بک (Pullback) آن به سمت خط میانی پیش از ادامه دادن مسیر زیاد است.

تحلیل روند قیمت به شما اجازه حرکت می‌دهد. برای مثال، نزدیک شدن به نقطه حمایت، به شما سیگنال خرید می‌دهد و با نزدیک شدن به خط مقاومت متوجه می‌شوید که زمان فروش سهام شما نزدیک است.

شکسته شدن بال پایینی توسط قیمت، یک سیگنال فروش قطعی برای سهامداران است. در چنین شرایط باید به‌طور کامل از سهم خروج پیدا کنید.

نحوه رسم چنگال اندروز

با توجه به تعارف و توضیحات بالا، اکنون می‌دانید که چنگال اندروز چیست و از چه اجزائی تشکیل می‌شود. بنابراین، می‌توانید از این اجزاء در ترسیم ابزار اندروز بهره بگیرید. در این بخش از مطلب، نحوه ترسیم ابزار اندروز را به‌صورت گام‌به‌گام توضیح می‌دهیم.

پیوت‌ها را انتخاب کنید. در هر چنگال از سه پیوت استفاده می‌شود که با توجه به نزولی یا صعودی بودن قیمت، می‌توانند به ترتیب دو سقف و یک کف یا دو کف و یک سقف را شامل شوند. پیوت‌ها درواقع نقاط تغییر یا سقف و کف قیمت واکنشی هستند. پیوت‌های انتخابی شما به‌طور حتمی باید ماژول باشند. اولین نقطه یا پیوت انتخاب‌شده، نقطه آغاز خط میانی است. خطوط حمایت و مقاومت، امتداد دونقطه بعدی (نقاط 2 و 3) به‌موازات خط میانی هستند.

پیوت 2 و 3 را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.

از پیوت 1 شروع به‌رسم یک خط کنید که نقطه میانی خطی که دو پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل می‌کند را قطع کرده و از آن عبور کند. این خط، همان خط میانی ابزار اندروز را تشکیل می‌دهد.

از پیوت‌های 2 و 3 دو خط را به‌موازات خط میانی رسم کنید. اکنون بال‌های چنگال یا خطوط حمایت و مقاومت نیز رسم شده‌اند.

چگونه از شکست‌ها در تحلیل اندروز استفاده کنیم؟

استفاده از شکست‌ها در تحلیل اندروز یک استراتژی با درصد ریسک بالا است و احتمال فریب خوردن شما توسط یک شکست تقلبی، زیاد است. بنابراین، بهتر است از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند OBV برای تأیید شکست استفاده کنید. با وجود ریسک بالای آن، استفاده از این استراتژی در میان معامله گران از محبوبیت بالایی برخوردار است.

در این استراتژی، سیگنال معامله زمانی ارسال می‌شود که قیمت در خلاف روند از ابزار اندروز خارج‌شده باشد. بنابراین، معاملات زمانی صورت می‌گیرند که قیمت از چنگال خارج‌شده باشد. این نوع معاملات از مراحل زیر تشکیل می‌شوند:

در مرحله اول، شکست تشخیص داده می‌شود، اما هنوز تأیید نشده است. بنابراین، ورود به معامله در این مرحله نباید اتفاق بیفتد.

پس از شکست، در اغلب اوقات یک کف جدیدی در زیر ابزار اندروز ایجاد می‌شود.

در این وهله، به‌احتمال‌زیاد سطح مقاومت کف ابزار اندروز را مجدداً مشاهده می کنید.

سپس با احتمال قوی، قیمت تا کف جدیدی که بعد از شکست ایجادشده است، پایین می‌آید. سیگنال تأیید و ورود به معامله زمانی به سرمایه‌گذاران و معامله گران ارسال می‌شود که قیمت تا زیر این کف جدید بیاید.

حد ضرر و حد سود را با توجه به وضعیت جدید می‌توان به دست آورد. در این معامله، حد ضرر درواقع بالای سقف جدید که قیمت بعد از شکستن ابزار اندروز به آن برگشته است قرار می‌گیرد.

تعیین حد سود در این معاملات می‌تواند عمدتاً بر پایه حرکت و نوسانات قیمت باشد. سود را می‌توان در سطح حمایت (یا مقاومت) یا با استفاده از الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی ذخیره کرد.

ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال

امروزه اهمیت تحلیل روند قیمت با استفاده از ابزارهای مختلف بر هیچ‌کس پوشیده نیست و تسهیل این امر می‌تواند به تحلیل‌گران و سهام‌داران کمک کند تا انتخاب‌ها و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.

با توجه به اهمیت بالای ابزار اندروز در تحلیل روند قیمت و تخمین نحوه حرکت آن در آینده، امروزه این ابزار در تمام نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد. بنابراین، با استفاده از پلتفرم‌های مختلف و بدون نیاز به ‌رسم دستی چنگال می‌توانید به تحلیل روند قیمت بپردازید.

با استفاده از این پلتفرم‌ها تنها کافی است با 3 پیوت مناسب که تغییراتی معنادار را رقم می‌زنند، می‌توانید چنگال را ترسیم کرده و از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه شوید.

ویژگی‌های یک چنگال ایده آل

چنگال‌های رسم شده می‌تواند بر اساس چند ویژگی دارای اعتبار کمتر یا بیشتری باشد. هرچه اعتبار چنگال بیشتر باشد، کارایی آن برای تحلیل بازار و روند قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند. بنابراین، با دانستن ویژگی‌های یک ابزار اندروز ایده آل می‌توانید تحلیل و بررسی‌های خود را صحیح‌تر انجام داده و به معاملات اطمینانی‌تر وارد شوید.

این ویژگی‌ها شامل موارد زیر هستند:

هر چه تعداد واکنش‌هایی که قیمت آن در گذشته با لمس خط میانی تجربه کرده است بیشتر باشد، اعتبار بیشتری به چنگال رسم شده می‌بخشد.

به‌طور حتمی، قیمت در پیوت یا نقطه سوم چنگال باید بین دونقطه 1 و 2 باشد. در غیر این صورت، آنچه رسم شده درواقع یک کانال رگرسیونی روند است.

دقت کنید که شیب چنگال کمتر از 60 درجه باشد. با بهره‌گیری از ابزارهای سنجش زاویه روند مانند Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو می‌توانید زاویه خط میانی را تأیید کنید. برای این امر، نمودار قیمتی را با استفاده از گزینه «auto» در حالت 1 به 1 قرار دهید.

در این ابزار نباید هیچ اطلاعات قیمتی خارج از چنگال قرار بگیرد. درواقع، تمام داده‌های قیمتی درون چنگال و بین دو خط مقاومت و حمایت قرار می‌گیرند.

در این مطلب به‌طورکلی فهمیدیم که چنگال اندروز پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی چیست و کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را موردبررسی قرار دادیم. این چنگال از سه خط موازی تشکیل شده از خط میانی و دو بال بالایی و پایینی (نشان‌دهنده خطوط مقاومت و حمایت) ساخته می‌شود که دیدی آینده‌نگرانه از وضعیت قیمت و بازار را در اختیار تحلیلگران قرار می‌دهد.

روند این چنگال می‌تواند صعودی یا نزولی باشد. بیشترین میزان نوسانات قیمت در نزدیکی خط میانی اتفاق می‌افتد. در صورت شکستن سقف یا کف توسط قیمت، استراتژی‌های جدید برای افزایش سودآوری و جلوگیری از ضرر ایجاد می‌شوند که اگرچه ریسک آن‌ها بالا است، اما در برخی موارد می‌تواند سود بالایی را برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به وجود بیاورد.

به‌طورکلی، تحلیل این ابزار به شما اجازه می‌دهد تحلیل دقیق‌تری از قیمت‌ها انجام دهید و زمان دقیق و مناسب برای خریدوفروش یا خروج کامل از سهم را پیدا کنید. امروزه با استفاده از ابزارها و پلتفرم‌های مختلفی که در اختیار شما قرار می‌گیرند، نیازی به ترسیم دستی این چنگال نیست. بلکه با انتخاب سه نقطه مناسب می‌توانید تحلیل دقیقی از داده‌ها را به دست آورید.

03. روندها و ترندها

مفهوم روند به طور قطع یکی از اصول تحلیل تکنیکال می باشد. تمام ابزارهای تکنیکی از قبیل الگوها، میانگین های متحرک، حمایت و مقاومت ها…تنها با هدف کمک به اندازه گیری روند قیمت به وجود آمده اند. اغلب اصطلاحات رایجی از پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی قبیل همیشه در جهت روند معامله کنید، هرگز با روند نجنگید یا روند دوست توست…را زیاد شنیده ایم. بنابراین بسیار واضح است که این مبحث از اهمیت زیادی برخوردار است.

از بعد کلی به طور ساده، روند جهت قیمت را در بازار نشان می دهد. البته این روند هرگز در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمی کند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می شود. این زیگزاگ ها همانند یکسری موج های پی در پی می باشند که شامل موج های صعودی و موج های نزولی می باشند. برایند حرکات این موج های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می دهد که شامل روندهای صعودی، نزولی و خنثی می باشد. روند صعودی از یک سری موج های بالارونده تعریف می شود و روند نزولی از یک سری موج های پائین رونده تشکیل شده و روند خنثی شامل موج هائیست که جهت خاصی ندارد و به صورت مستقیم حرکت می کنند. به اشکال زیر توجه کنید:



بنابراین متوجه شدیم که علاوه بر دو روند صعودی و نزولی، روند سومی به نام روند خنثی وجود دارد که نماینگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دوره زمانی می باشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده اند. بعضی کارشناسان به این نوع روند می با نام پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی بازار بدون روند می شناسند.

معامله گران بر اساس سه روند فوق، دارای سه انتخاب هستند: خرید – فروش یا اینکه خارج از بازار نظاره گر باشد. در بازار صعودی خرید، در بازار نزولی فروش و در بازار خنثی بهت است که معامله گران بدون معامله خارج از بازار باشند.

در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند. از روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر می گیرند گرفته تا روندهای بلند مدت ۵۰ تا ۱۰۰ ساله. در واقع هر روند (از کوتاه تا بلندمدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل می دهد. هر روند می تواند جزئی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط می تواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ، به طور معمول روند قبل از ادامه مسیر خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح می کند.

این روند تصحیح خود می تواند شامل روندهای کوتاه مدت تر که همان موج های صعودی و نزولی کوتاه مدت هستند باشد. در واقع “هر روند جزئی از روند پس از خودش می باشد و در همان حال خودش می تواند شامل روندهای کوچک دیگری نیز باشد.

خط روند یکی از ساده ترین و در عین حال مفیدترین ابزارهای تکنیکی است که تحلیل گران تکنیکی از آن استفاده می کنند. خط روند صعودی خط صافی است که انتهای موج های نزولی (تصحیح گر) را به یکدیگر متصل می کند و شیب مثبت دارد. خط روند نزولی نیز خط صافی است که انتهای موج های صعودی (تصحیح گر) را به یکدیگر متصل می کند و شیب منفی دارد. به شکل های زیر توجه کنید.


باید توجه داشته باشید که برای ترسیم درست یک خط روند حداقل سه نقطه تصحیحی داشته باشیم تا خط به آنها برخورد کند. در واقع نقطه سوم اعتبار خط روند را تایید کرده و روند مسیر اصلی خود را طی می کند. یکی از مفاهیم اولیه روند این است که روند دوست دارد جهت خود را حفظ کند. در نتیجه هنگامیکه روند شیب مطمئنی به خود می گیرد که این شیب به وسیله خط روند قابل تشخیص است به طور معمول روند در همان شیب باقی می ماند.

خط روند نه تنها حد نهائی مراحل تصحیح روند را مشخص می کند بلکه شاید به عنوان یک کاربرد مهمتر بتوان زمان تغییر جهت روند را نیز از روی آن پیش بینی کرد. تا زمانیکه خط روند شکسته نشده باشد از آن می توان به عنوان محدوده خرید یا فروش استفاده کرد.

روندها تا زمانیکه اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند. ماهیت این اصل بیان می کند که هر چیز متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت و شکسته شدن آن بشود. اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که پایان یک روند و آغاز یک روند جدید را به ما نشان می دهند. به عنوان یک قانون عمومی، شکل گرفتن قیمت پایانی زیر خط روند در صعودی و بالای خط روند در روند نزولی بسیار مهمتر از نفوذهایی است که ناشی از نواسانات قیمت در طول روز می باشد. زمانی که قیمت پایانی به قدر کافی در خط روند نفوذ نکرده است اکثر تحلیل گران تکنیکی از دو فیلتر قیمت و زمان برای مشخص کردن اعتبار خط روند و حذف کردن اخطارهای مشکوک استفاده می کنند.

به عنوان مثال فیلتر قیمت، نفوذ ۳% قیمت پایانی می باشد و بیشتر برای شکسته شدن خطوط روند بلند مدت به کار می رود. به این معنی که برای قطعیت شکسته شدن خط روند، نفوذ قیمت پایانی به اندازه ۳% در داخل خط روند لازم است. به عنوان مثال وقتی قیمت طلا خط روند صعودی خود را در ۱۲۰۰ دلار شکسته باشد، قیمت پایان باید ۳% پائینتر از این قیمت قرار بگیرد تا شکست خط روند تایید گردد یعنی به محدوده قیمت ۱۱۶۰ دلار برسد.

فیلتر رایج دیگر فیلتر زمان می باشد که معروفترین آن قانون پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی دو روزه می باشد. به این معنی که برای اطمینان از شکست خط روند، قیمت های پایانی باید به مدت دو روز متوالی در سوی دیگر خط روند تشکیل شوند.

خط کانال، حالت مفید دیگری از تکنیک خط روند است. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود می تواند نتایج مفیدی از این مطلب به دست آورد.

رسم کردن خط کانال نسبتا ساده است. در روند صعودی ابتدا خط روند اصلی را در امتداد نقاط پایینی روند رسم می کنیم، سپس یک خط از نقطه اول بالایی موازی با خط روند رسم می کنیم. این دو خط در ادامه مسیر قیمت ها یک کانال صعودی تشکیل می دهند. به شکل زیر توجه کنید:


به صورت کلی سه نوع نمودار اصلی داریم که بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار میگیرند. البته انواع دیگری نیز داریم که تنها توسط عده ای از تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرند که جزو بحث ما نیستند. این سه نمودار اصلی شامل موارد زیر میشوند:

ساده ترین شکل از نمودارهاست که فقط از یک خط تشکیل شده است. این نمودار تنها قیمت های بسته شدن هر دوره را به یکدیگر متصل میکند و از متصل کردن این نقاط یک خط بدست می آید که همان خط اصلی نمودار ما میباشد. مثلا اگر نمودار شما در تایم فریم روزانه باشد، قیمت بسته شدن هر روز قیمت (Close Price) به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی تشکیل میشود. این مورد برای تایم فریم های بالاتر و پایین تر نیز صادق است.


نمودار میله ای جزئیات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد. نام دیگر این نمودار OHLC می باشد. چون قیمت های باز شدن (Open)، بالا (High)، پایین (Low) و همچنین قیمت بسته شدن (Close) را به شما نشان میدهد. از این رو به شکل واضح تری شما را از تحولات قیمت باخبر میکند.



نمودار شمعی ژاپنی بهترین و کاملترین نوع نمودار است. این نمودار به شکل برجسته ای اطلاعات را به نمایش میگذارد. نه مثل نمودار خطی گنگ است و نه مثل نمودار میله نیاز به دقت بسیار زیاد برای دیدن قیمت های باز و بسته شدن دارد. در این نمودار سایه ها نقش High و Low را بازی میکنند. کندل های صعودی و نزولی با رنگ های متفاوت نمایش داده میشوند. بنابراین راندمان کار شما بسیار بالاتر خواهد رفت.

چگونه برگشت های قیمتی در نمودار را تشخیص دهیم؟ – پله 6 (روانشناسی بازار)

پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایج ترین تحلیل های مورداستفاده توسط معامله گران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است.

به طور کلی شکل گیری قیمت ها بر اساس خرد و تفکر جمعی در بازار است.

پس برای سود کردن بر اساس رفتار معامله گران در بازار دو راه وجود دارد.

راه اول جهت دهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی (ایجاد موج) و راه بعدی تشخیص جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن (موج سواری) است.

البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛

چون گاهی‌اوقات باور داریم که جهت‌حرکت سهم روبه‌بالاست،ولی بعداز خرید سهم، قیمت سهم درمسیر کاهشی قرارگرفته و متضرر می‌شویم.

تعریف پیوت پوینت ها

یکی‌از مهم‌ترین وظایف معامله‌گر در شناسایی موقعیت‌معاملاتی درست، تشخیص نقاط شکل‌گیری پیوت پوینت‌ها در سهام است.

پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی دارد.

خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم می تواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم (در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم)

در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معامله گر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر می کند.

اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قوی تر باشد (برگشت های قیمتی محسوس تر باشد) معامله گران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد می کنند.

پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد .

انواع پیوت پوینت ها

پیوت های مینور :

پیوت های مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم.

این پیوت‌ها نوسانات‌قیمتی کوچک هستند که‌ عمدتا مورد پسند نوسان‌گیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوت‌ها استفاده نمی‌کنیم.

پیوت های ماژور :

پیوت‌های ماژور، برگشت‌های قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل‌ می‌کنند.

تشخیص این پیوت از اهمیت‌ بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص‌ جهت حرکت‌ نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم .

در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است.

محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان می دهد.

پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایه گذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد.

حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند .

حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند.

به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است .

روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.

روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 83 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.

سطوح پیوت پوینت ها

برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم

P.P= (High+Low+2*close)/4

HIGH : بیشترین قیمت
LOW : کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی

سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد.

به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد.

به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود.

در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله میشوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود .

سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلند مدت در هم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند .

تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها

با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند .

سطوح مقاومت :

R1= ( 2 * PP ) – L
(R2 = PP + ( H – L
(R3 = L + 2 * ( H – PP

سطوح حمایت :

S1= ( 2 * PP ) – H
(S2 = PP – ( H – L
(S3 = L – 2 * ( H – PP

بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم رییسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.

نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو

نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریم‌های مختلف کاربرد دارد.

نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایین‌ترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه می‌شود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان می‌دهد که روند صعودی است و اگر در پایین‌تر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.

در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.

نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

  • زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، می‌توان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
  • اگر قیمت یک دارایی پایین‌تر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه می‌گیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
  • اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
  • نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین می‌توانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایین‌تر از S1 حرکت می‌کند، روند نزولی را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.

فرمول محاسبه نقاط پیوت

نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

در این فرمول:

بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.

پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.

بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.

نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟

اندیکاتور پیوت را می‌توان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان می‌دهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش می‌دهیم.

۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.

۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.

۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.

۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.

تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده می‌کنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.

نقاط پیوت به ما چه می‌گویند؟

نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی می‌مانند. این یعنی تریدرها می‌توانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.

برای مثال، تریدرها می‌دانند که اگر قیمت پایین‌تر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.

سطوح S1، S2، R1 و R2 می‌توانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگت‌هایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها می‌توانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.

ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، می‌تواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده می‌کنید، نقاط پیوت می‌توانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه می‌دهد.

تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی

نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص می‌کنند.

سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی می‌توانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم می‌شوند.

نقاط پیوت از درصد استفاده نمی‌کنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.

تفسیر و کاربرد نقاط پیوت

نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

زمانی که نقاط پیوت را محاسبه می‌کنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست می‌آورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق می‌افتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم می‌توانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.

نقاط پیوت می‌تواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر می‌خواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار می‌دهد.

برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.

میزان موفقیت با پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها می‌توانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگین‌های متحرک و غیره. هرچه سیگنال‌های این اندیکاتورها به هم شبیه‌تر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.

استفاده از نقاط پیوت در ترید

نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

تا این لحظه، به نظر می‌رسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما می‌گوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.

برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب می‌کنند. این کار باعث می‌شود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.

به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معامله‌گر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال می‌زنیم.

زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر می‌شود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش می‌یابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، می‌توانند به سرعت منسوخ شوند.

یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید می‌کردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز می‌کردیم. در این حالت،‌ بازار یا صعودی می‌شد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.

پس شما باید مراقب باشید و مطمئن پیوت های مناسب برای رسم کانال صعودی شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمی‌دهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.

اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:

۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.

۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.

۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.

برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارت‌های ۵ دقیقه‌ای تا یک ساعته از همه مناسب‌تر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده می‌کنند، می‌توانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوت‌های ماهیانه استفاده می‌کنند نیز می‌توانند از چارت‌های روزانه یا هفتگی استفاده کنند.

نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که می‌تواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، می‌توانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.

یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما می‌توانیم از برخوردهای میانگین‌های متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگین‌ها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار می‌گیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایین‌تر است) قرار می‌گیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید می‌کنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده می‌شوند.

نکاتی درباره مناطق زمانی

نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان می‌دهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار می‌گیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده می‌کند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوت‌هایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.

پیشنهاد می‌کنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شده‌اند.

هر نمودار زمانی که انتخاب می‌کنید، بدانید که نقاط پیوت می‌توانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان می‌دهد.

در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) می‌توانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما می‌توانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.

تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده می‌کنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله می‌کنند، پیوت ماه قبل را محاسبه می‌کنند، اگر در چارت هفتگی ترید می‌کنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده می‌کنند و به همین ترتیب تا آخر.

اگر در تایم فریم روزانه معامله می‌کنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنال‌های اشتباه دریافت می‌کنید.

روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا

نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

شما می‌توانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:

در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچک‌تر از باز شدن آن باشد:

محاسبه:

بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X

پیش بینی فردا:

High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

اگر: بسته شدن امروز بزرگ‌تر از باز شدن آن باشد:

محاسبه:

بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X

پیش بینی فردا:

High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:

محاسبه:

بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X

پیش بینی فردا:

High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

جمع بندی

نقاط پیوت بر اساس محاسبات ساده‌ای ساخته می‌شوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عده‌ای دیگر نیز آن را نامناسب می‌دانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف می‌کند، کجا معکوس می‌شود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار می‌رسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.

پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.

همانطور که می‌بینید، سیستم‌های مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده می‌کنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم‌های چارت این کار را برای ما انجام می‌دهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.

بررسی پیوت در بورس

بررسی پیوت در بورس

ساعد نیوز: پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال به نقاط مهم و محوری گفته می شود که با توجه به آنها از ابزار های تحلیل تکنیکال مانند خط روند ، چنگال اندروز ، الگو ها و … استفاده می کنیم.پس شناخت پیوت ها برای ما بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط را به درستی شناسایی نکنیم ، در تحلیل های خود دچار اشتباه می شویم.

پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال به نقاط مهم و محوری گفته می شود که با توجه به آنها از ابزار های تحلیل تکنیکال مانند خط روند، چنگال اندروز، الگو ها و … استفاده می کنیم.پس شناخت پیوت ها برای ما بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط را به درستی شناسایی نکنیم ، در تحلیل های خود دچار اشتباه می شویم و در نهایت در معاملات خود با ضرر و زیان رو برو می شویم.اگر بخواهیم تعریف ساده و کلی از پیوت ها ارائه دهیم می توان گفت که: پیوت ها نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد.در تصویر زیر نقاط آبی رنگ که میبینید نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت داشته و به اصطلاح پیوت نامیده می شوند.

در تحلیل تکنیکال به صورت کلی دو نوع پیوت داریم

تمامی ریزموج های نمودار ، پیوت مینور خطاب میشوند اصلاح های قیمتی کوتاهی را تشکیل میدهند و عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند و نمیشود در تحلیل تکنیکال به این پیوت ها اعتماد کرد و یا مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست.اما پیوت ماژور اصل ماجراست و مرجع ترسیم تمامی الگوهای تحلیلی محسوب میشود ، در این پیوت ها تغییر جهت روند صورت میگیرد و معامله گر میتوانید با تشخیص این نقاط ابتدای یک روند صعودی و یا نزولی را تشخیص بدهد و وارد معامله ای کم ریسک شود.پیوت ماژور در تحلیل تکنیکال از اهمیت و اعتبار بالایی برخوردار میباشد و منبع اصلی برای ترسیم خطوط حمایتی و مقاومتی که در مقاله های قبلی توضیح دادیم میباشد.

تشخیص پیوت ماژور در نمودار

باید از دو طریق ماژور را شناسایی کنیم، که اولین مورد را در نمودار مشاهده میکنیم، اصلاحی که در نمودار شکل گرفته به اندازه 38 درصد کندل قبلی خودش باشد که در تصویر زیر مشاهده می کنید

پیوت های ماژور

برگشت های بزرگی هستند که در این نقاط ، معمولا جهت روند عوض می شود. ( روندهای نزولی تبدیل به روند های صعودی و یا بلعکس می شوند) این نقاط مهم باید توسط تکنیکالیست شناسایی و بر اساس انها خط روند ها و کانال ها و یا الگوها رسم شوند. پس به عبارت ساده تر پیوت های مینور نوسانات کوتاه و بی اعتباری هستند که در تعیین الگوهای نموداری نقش موثری ندارند و ما باید از آنها چشم پوشی کنیم.همچنین در هنگام ترید کردن باید مراقب باشیم که در تله این نوسانات کوتاه نیفتیم چرا که این نقاط خلاف روند اصلی هستند ولی پیوت های ماژور نقاط با اهمیتی هستند که ما باید حداکثر سعی مان را بکنیم تا این نقاط را شناسایی کنیم چرا که در این نقاط روندها تغییر جهت می دهند و هدف ما هم ترید کردن در جهت روندهای تازه شکل گرفته و رسم الگو و ابزارها بر روی این نقاط مهم هست.

پیوت مینور :

در صورتی که یک پیوت در قالب استراحت و چرخش جزیی در میانه مسیر باشد به آن پیوت مینور می گویند بازار برای این که به نقطه هدفی که دارد برسد نیاز به استراحت در میانه مسیر دارد این نقاطی که بازار چرخ می کند و یک تغییر مسیر کوتاه را تجربه می کند، پیوت مینور می گویم.از پیوت های مینور در ابزار های اصلی تکنیکال استفاده نمی شود.

استفاده از پیوت پوینت و میانگین متحرک

در این تکنیک ابتدا یک مقایسه بین سطح پیوت پوینت و میانگین متحرک با نمودار قیمتی انجام می شود. سهامی که نمودار قیمتی آن ها در بالای سطح پیوت و میانگین متحرک ۲۰۰ روزه است، در دیده بان قرار گرفته و جزو سهام کم ریسک محسوب می شوند. سهامی که نمودار آن ها زیر یکی از موارد گفته شده مانند سطح پیوت و یا میانگین متحرک باشند، منتظر می مانیم تا تکلیف آن ها مشخص شوند و سهامی که نمودار آن ها هم زیر سطح پیوت و هم زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه هستند جزو سهام پرریسک محسوب شده و در دیدبان قرار نمی گیرند.

به شکل زیر توجه کنید:

سهامی که شرایط بالا را داشته باشند به عنوان سهام کم ریسک در دیده بان قرار می گیرند. در اینجا لازم است ذکر شود که شناسایی سهام کم ریسک به منزله سیگنال خرید نیست، بلکه با شناسایی این سهام به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در دوره زمانی مدنظر هستیم که در بعضی مواقع ممکن هست فرصت معاملاتی موردنظر ایجاد نشده و قیمت سهم ریزشی باشد. شرایط فوق برای دوره های سرمایه گذاری میان مدت و بلندمدت بسیار مناسب است، زیرا میانگین متحرک ۲۰۰ روزه، دوره بلندمدتی از نوسانات قیمت سهام را در برمی گیرد و در دوره کوتاه مدت کاربرد زیادی ندارد.

نکته بعدی که باید موردتوجه قرار بگیرد این است که منظور از سهم کم ریسک، سهمی نیست که با سرمایه گذاری در آن هیچ گونه ریسکی موردتوجه معامله گر نباشد، بلکه ریسک ناشی از این سهم برای سرمایه گذاری به مراتب کمتر از سهام دیگر هست اما همچنان به میزان کمی ریسک برای آن وجود دارد

به عنوان مثال نمودار زیر متعلق به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است.

همان طور که در شکل بالا مشخص است، در ابتدای سال ۹۶ نمودار حول سطح پیوت سال و میانگین متحرک در حال نوسان است. به محض تثبیت نمودار بالای سطح پیوت و میانگین متحرک، سهم شرکت فولاد در دیدبان قرار گرفته و پس از آن به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در طول سال خواهیم بود و بازدهی قیمت سهام این شرکت در طول سال ۹۶، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

برای محاسبه سطح پیوت در هر دوره زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم:

P.P= (High+Low+2*close)/4

High: بیشترین قیمت

Low: کمترین قیمت

Close: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره مد نظر

به عنوان مثال در سال ۱۳۹۶ هستیم و در نظر داریم به صورت بلند مدت تحلیل کنیم. چون در سال ۹۶ هستیم، با مراجعه به سال ۹۵ (دوره قبلی ) و بدست آوردن بیشترین و کمترین قیمت و همچنین قیمت بسته شدن سهم در سال ۹۵ و استفاده از فرمول بالا، سطح پیوت سالیانه بدست می آید.

شکل بالا نمودار شرکت کروی است. از ابتدای سال ۹۶ قیمت سهام زیر پیوت سال بوده و با شکست سطح پیوت و میانگین متحرک، شرایط برای سرمایه گذاری مناسب مهیا می شود.همان گونه که مشخص است سهامی که بالای سطح پیوت و میانگین متحرک هستند، سهامی به شدت کم ریسک بوده و می توان در شرایط مناسب به دنبال فرصت های معاملاتی خرید برای سرمایه گذاری پربازده بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.